دوست دارم چشمانم را آرام ببندم
گویی دیگر بیدار نخواهم شد
چشم که باز میکنم جای دیگری باشم
فقط اجازه بردن یک چیزی را برایم بدهند آنوقت مادرم را بر میدارم و باهم چشم می بندیم تنها چیزی که از این دنیا می خواهم مادرم است و مادرم
مغزم خالی از گذشته شود
همه فراموشم شوند
دلم را هم جا بگذارم
هیچ تعلقی...