داستان ايمان واقعي
روزي بازرگان موفقي از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غياب او آتش گرفته و کالا هاي گرانبهايش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتي به او وارد امده است .
فکر مي کنيد آن مرد چه کرد؟!
خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ و يا اشک ريخت ؟
او با لبخندي بر لبان و نوري بر...