نتایح جستجو

  1. ro0zhin

    "يك جرعه انتظار"

    سلام به دوستاي خوبم :smile: در اين تاپيك مطلب شنيدني و كاربردي از وظايف و ويژگي ياران امام عصر (عج)كه در قالب متن كوتاه براي شما گذاشتم و روزاي دوشنبه آپديت ميكنم... اميدوارم بخونيد و جز ياران امام زمان (عج) باشيد.. " يابن الحسن(عج): اين ديده نيست،لايق ديدار روي تو ، چشمي دگر بده ،كه تماشا...
  2. ro0zhin

    قيافه خدا..

    کم کم داره یادم میره ؟؟؟ يکی بود يکی نبود. يه روزی روزگاری يه خانواده ی سه نفری بودن. يه پسر کوچولو بود با مادر و پدرش، بعد از يه مدتی خدا يه داداش کوچولوی خوشگل به پسرکوچولوی قصه ی ما ميده، بعد از چند روز که از تولد نوزاد گذشت . پسرکوچولو هی به مامان و باباش اصرار می کنه که اونو با نوزاد تنها...
  3. ro0zhin

    به كسي نميگم كه خدا....

    :gol: مامانی تا حالا به من دروغ نگفته بود، اما پریروز که اون آقا تو تلویزیون می گفت «خرمشهر را خدا آزاد کرد»، هوری دلم ریخت پایین. راستش اصلاً خوشم نیومد. چون یه هویی فکر کردم نکنه مامانی همیشه به من دروغ می گفته. آخه اون همیشه می گفت «بابا توی جنگ بود. اون خونه ی بچه های خرمشهر رو از دشمن پس...
  4. ro0zhin

    زنـــــــــــــــــــــــ ده بــــــــــــــــــــــــ مون...!!!!!!

    زنده بمون! شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. .. نرمش کن. بدو. کم غذا بخور. زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن. هر چند وقت یک بار نقاشی بکش. در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن. سفید بپوش. آب نبات چوبی لیس بزن. بستنی قیفی بخور. به کوچکتر ها سلام کن. شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس. زیر...
  5. ro0zhin

    نامه دختر شهيد ب مناسبت روز پدر....

    نامه ی دخترشهید به مناسبت روزپدر.... تقدیم به پدر آسمانیم هوای دیدنت داره دلم فردا روز پدر هست دخترک تمام روز به دنبال هدیه ای برای پدر بود خسته بود...به عکسش خیره شده بود بله عکس پدر ...چشم ازش بر نمی داشت داشت فکر می کرد به روزای قشنگی که پدر پیشش بود اونوقتا نفس کشیدن راحت بود بوی گلهای...
  6. ro0zhin

    عروسکا ... عروسکا ... کجایید ؟!

    يادش بخير...........................:cry: چهارزانو میشینم ، چشمامو می بندم و میرم تو فکر. مثل ایکیوسان. میرم به کودکی. دلتنگی هامو، ‌خاطره هامو ورق می زنم.. یادش بخیر.. دلم برای معصومیت هایدی تنگه ، برای اون چهره ی غمگین حنا پشت ماشین نخ ریسی. برای شجاعت های پسر شجاع و پیپِ پدرش. دیگه تو...
  7. ro0zhin

    تشييع پيكر دو شهيد در مازندران

    بسم رب شهدا و الصديقين ساری / واحد مرکزی خبر / اجتماعی پیکر پاک دو شهید سال‌های دفاع مقدس امروز در مازندران تشییـع شـد. همزمان با سالروز شهادت‌ دخت نبی اکرم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ، پیکر مطهر شهید عباس فتوکیان ساعت 9 در رامسر و پیکر پاک سرباز شهید یعقوب ایلکانی نژاد ساعت 11 در چالوس...
  8. ro0zhin

    دوست داشتن يا استفاده كردن..!!!

    *به نام خدا* *زمانيكه مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش** **تكه سنگي را برداشت و** **بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت** ** **While a man was polishing his new car, his 4 yr old son picked up a stone and scratched lines on the side of the car. ** **مرد آنچنان عصباني...
  9. ro0zhin

    بابااااااا....... مامااااااااااان......دوستون دارم....:(

    پدر و مادر ؟؟ آدما تا وقتي کوچيکن دوست دارن براي مادرشون هديه بخرن اما پول ندارن. وقتي بزرگتر ميشن ، پول دارن اما وقت ندارن. وقتي هم که پير ميشن ، پول دارن وقت هم دارن اما . . . مادر ندارن!... به سلامتي همه مادراي دنيا... پدرم ، تنها کسي است که باعث ميشه بدون شک بفهمم فرشته ها هم ميتوانند...
  10. ro0zhin

    عاشقانه ترين نوشته شهيد آويني..........

    خودتان خوب می دانید که چقدر شما را دوست می داریم و چقدر دلمان می خواست آن روز که به دیدار شما آمدیم، سر در بغل شما جهت مشاهده ی تصویر در ابعاد واقعی 600x418 پیکسل اینجا کلیک کنید. پنهان کنیم و بگرییم. به نقل از مشرق، مطلبی که خواهید خواند نوشته ای است از «سید مرتضی آوینی» پس از دیدار...
  11. ro0zhin

    فراري.......

    مهدي باكري به ساعتش نگاه كرد. سه ساعت از قرارش با حميد (برادرش) مي‏گذشت؛ اما هنوز او نيامده بود. دلش شور مي‏زد. دعا مي‏كرد كه حميد گير مأموران مرزي نيفتاده باشد. آخرين نامه‏اي را كه حميد از طريق يكي از دوستانش فرستاده بود، در آورد و دوباره خواند: مهدي جان، سلام. حالت چطوره؟ از آخرين...
  12. ro0zhin

    تاثير وضو روي چاكرهاي بدن

    بسم الله ... اصولا" قبل از خواندن نماز وضو می گیریم .قبل از انجام هر كاری توصیه شده كه باید با وضو انجام گیرد. در زمانی كه بدن انسان به هر دلیل ناپاك می گردد توصیه به غسل و وضو شده است. ما كه مسلمانیم فلسفه غسل و وضو و خیلی از اعمال دینی را نمی دانیم و فقط طوطی وار انجام می دهیم و باید گفت...
  13. ro0zhin

    شهيدي كه هميشه از سنگ قبرش بوي عطري پخش ميشود....

    به اومي‌گويند "شهيد عطري" ۱-تهران شقايقهاي پرپري رادر جنوب خود (بهشت زهراء)دردل خاك ميهمان دارد كه هر مسافري رابه ياد حماسه هاي جاودانشان مياندازد.رايحه دلپذ ير و مشام نواز معطري كه از خاك شهيد سيد احمد پلارك كه پاياني ندارد نظر همگان را به خود جلب ميكند كساني كه زياد بهشت زهرا مي‌روند، به...
  14. ro0zhin

    مديريت پروژه و محدوديت زمان....

    دلایل محدودیت زمانی : الف – شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی : شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی یا تغییر آنها ممکن است در ایجاد حالت محدودیت زمانی مؤثر باشد. ب- امکانات و منابع: میزان امکانات و منابع در اختیار برای اجرای پروژه یا ایجاد تغییر در آنها ممکن است در مدت زمان اجرای پروژه موثر باشد. هر...
  15. ro0zhin

    جمعه كه ميشود.....

    جــــمـــعــــه کـــــه مــــیــــ شــود ..... نمی دانم ، چرا جمعه ها که می شود ، خود به خود سلام علی آل یس بر دهانم جاری می شود و نگاهم مرا به انتهای ابدیت می برد و آن جاست که می نشینم و با دلی پر درد و چشمی پر خون غروب غم انگیز جمعه را نظاره می کنم و ندای یا ابن الحسن سر می دهم .... نمی...
  16. ro0zhin

    ولايت از زبان شهيدان.....

    شهید ابراهیم نجاتی: اگر فیض شهادت نصیبم شد آنانکه پیرو خط سرخ رهبری و امام خمینی نیستند وبه ولایت او اعتقادندارند برمن نگریند و برجنازه من حاظر نشوند کورشود آن چشمی که نمی خواهد امام عزیز را ببیند و کرشود آن گوشی نمی خواهد حرف امام عزیز را بشنود و لال شود آن زبانی که به امام عزیز حرفی بزند شهید...
  17. ro0zhin

    دلم هوای گریه دارد......

    آن روزها من فقط یک دختر بچه بودم که تو را به خاطر همبازی شدن با کبوترهای بقعه‏هایت و آب خوردن از سقاخانه‏اتْ با کاسه‏های طلایی‏اش، دوست می‏داشتم. آن‏چه از تو در خاطر کودکانه‏ام مانده بود، نوازش پرهای رنگی خادمانت بر روی صورتم بود و عطر گلابی که وقت زیارت، لباسم را خوشبو می‏کرد. پدر مرا بر...
  18. ro0zhin

    شهدا شرمنده.....

    شهدا شرمنده ایم بسم رب الزینب(س) و الشهداو الصدیقین من واقعا نمی دونم چه جوری می خوایم قیامت تو چشمای امام نگاه کنیم ؟! بگیم ما با معرفتا چی کار کردیم با میراثش؟! تا حالا مادر شهید رودیدی؟؟ تا حالا حس یه مادرکه بچه اش رو تکه تکه بر گردونن لمس کرده ای ؟؟ دیدی یه مادر شهید با عکس پسرش حرف...
  19. ro0zhin

    مشق دوم:مادر آب داد

    مامان آب داد ... مامان نان داد ... اما ... بابا ... مامان به بابا آب داد ... مامان به بابا نان داد ... من دست دارم ... من دو دست دارم ... مامان هم دو دست پینه بسته دارد ... بابا دست ندارد ... بابا دلی مجروح سینه ای زخمی دارد .. . بابا دست ندارد ...
بالا