نتایح جستجو

  1. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    چشم تو سنگ نگه شیشه دل دل به فدای چشم تو کشته و زنده من از آن حال و هوای چشم تو تیر نگاه در کمین بود و دلم صد آفرین خون دلم کنون چکد ز زخمه های چشم تو عشق توبوده از ازل در سر سودایی من چون ننهم سر به ره تیر قضای چشم تو آه چو من نمی شوم سرمه بر آن چشم سیه کاش که بوسه می زدم به سرمه سای...
  2. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    با درود من هم با اکرام عزیز موافقم مصرعی شبیه به مثلا مصرع پایین بگذارید تا مشکل وزن حل شود موفق باشید ز بعد اين همه مدت بگو که آیا من...
  3. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    سفر در شب کاش بودی کاش می شد با نگاهی خنده ای یا با کلامی آتش تلخی که می سوزد مرا حتی برای لحظه ای شاید که بنشانی ... کاش می شد در همان رویای خوب کودکی مان مانده بودیم کاش با هم راه ماهی های کوچک را میان موج و طوفانهای دریا رفته بودیم بگو با من چرا دنیای ما اینگونه پر از نفرت و ننگ است؟ چرا...
  4. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    اکرام عزیز! سپاسگزارم از محبتتان. مثل همیشه لطف دارید و شرمنده ام می فرمایید! پایدار باشید
  5. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    رباعی عریانم و رخت دین در آتش زده ام آتش به خرافه و بساطش زده ام افروخته تر شعله ی شب سوزان باد ایندم که به دل نقش سیاوش زده ام نسیم- 6 اسفند 89
  6. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    رباعی در شرق بسی شور و بسی غوغا بود شادی ز نگاه مردمان پیدا بود خورشید در آفاق همه سر زده بود جز ما که شب تیره مان بر جا بود نسیم 4-12-89
  7. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    سایه بر دیوار هر شب این سایه ی که رخت ازخویش بر می گیرد تنها و بی آواز تا در تنی یا تختی بپیچد دکور یست پر راز بر دیوار سرد این اتاق با دستانش که گاه تا طاق آسمان است و گاه صلیبی ست بی هیچ میخ لبخندیش نیست و بر قلبش دو واژه حک نشده از بوسه هایی که از دور دست او را دنبال...
  8. ن

    مرسی مهربانم بسیار خوشحالم که شعر ها راخوندی و پسندیدی زنده باشی

    مرسی مهربانم بسیار خوشحالم که شعر ها راخوندی و پسندیدی زنده باشی
  9. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    جناب اکرام عزیز با سپاس بی نهایت از مهرتان حق با شماست! باید بگویم که در ابتدا کلمه ی "تماشای" بود که سپس تصمیم گرفتم آن را به تماشات تغییر دهم و البته به هنگام انجام تغییر برداشتن "ی" را فراموش کرده ام! تصحیح کردم زنده باشید نسیم
  10. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    به حلاج ها مرثیه این خون دل ماست که رقصان شده در باد زین جور که بر پاست خدا را به که فریاد این گل که فرو ریخت نه با باد بیامد این رنج پدر هاست که مرده ست ز بیداد آن دیده ی بیدار که از یار نشان داد ای وای بگو خاک بر آن دیده که بنهاد؟ شهزاده ی بر دار در آفاق تو نوری سیمای چو خورشید تو...
  11. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    جناب اکرام عزیز با سپاس از مهربانی و بلند نظریتان در باره من و شعر " در کوچه های دلتنگی". شعرتان بر روال همبیشه بسیار زیباست و دلنشین. پایدار باشید
  12. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    در کوچه های دلتنگی آه باز این آسمان سینه ام ابریست! جان خموش و کوچه هایش کوچه باغ باغ دلتنگیست هر کجا رو میکنم جز ساز مرگ و جور و غم آوای دیگر نیست من نمی دانم خداوندا ! خدایا! در میان این همه سیّاره و خورشید و چندان کهکشان تا بینهایت! این زمین این سخت تلخِ پر شقاوت...
  13. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    mahboobeyeshab عزیز قشنگ ودلنشین است آفرین! ببینم این رو در پاسخ به "ترانه ی اندوه" من نسرودی؟ :-)
  14. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    Erris عزیز ! راستش حالا که فهمیدم نوشته ات فقط یک عکس العمل خودبخودی و بدون فکر کردن در رابطه با شعر من بوده است نگرانی ام کمتر شد نسبت به ایراد هایی که گرفته بودی از نوع اینکه گذرم به مسجد نیفتاده و نمازی نخوانده ام و غیره! به اینکه نوشته ات بخوبی نشان می داد که شعر مرا نفهمیده ای کاری ندارم...
  15. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    سلام جناب چاووش منطقا من می بایستی از شما خواهش کنم که لطف کنید و درمورد شعر من نظر بدهید. البته حتما توجه دارید که این شعر پاسخ یا نظر من بود در رابطه با شعر fatemeh-r و طبیعتا من با شعر خودم موافق هستم. شاد باشید
  16. ن

    زمزمه های دلتنگی(کلبه کوچک دل...)

    شهر خالی شهر خالی، جاده خالی، کوچه خالی، خانه خالی جام خالی، سفره خالی، ساغر و پیمانه خالی کوچ کرده دسته دسته آشنایان عندلیبان باغ خالی، باغچه خالی، شاخه خالی، لانه خالی ..................... وای از دنیا که یار از یار می ترسد غنچه های تشنه از گلزار می ترسد عاشق از آوازه ی دیدار...
  17. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    گل من غصّه چرا؟ تا خدا هست دگر گریه چرا؟ خوش نظر کن گل من که در این دایره مینایی قفسی ساخته اند بهر تو با نام وطن خشت خشت از بیداد که در آن آزادی هوسی ست رویایی گل من غصّه چرا؟ تا خدا هست دگر گریه چرا؟ هان نگه کن گل من مادر فقر ز بی شیری خویش می نهد پستان را در دهان پدر جهل و فریب آنکه...
  18. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    ترانه اندوه به قلب خامش این شب چه بس ترانه که بر لب نخوانده ماند و در این تب فسرد و پر پر شد ز تیغ کینه و نفرت چه بس نوا که به حسرت به باد و خاک و به غربت برفت و از سر شد ببین که باغ دل من ز داغ لاله و سوسن بسوزد ار چه که دامن ز ژاله ها تر شد به بوی مهر و محبت در این سراچه ی محنت کجا...
  19. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    چاووش عزیز سپاس از توضیحاتتان . من حالا بیشتر منظور شما را می فهمم. اگر اجازه بدهید برای روشن شدن بیشتر مطلب می خواهم عرض کنم که نه تنها در سرتاسر فرهنگ و ادبیات فارسی فکر نمی کنم بتوان موردی را پیدا کرد که کسی درد را شیرین بدارد با آن خوش باشد و از آن لذت ببرد و بقول امروزی ها با آن حال کند...
  20. ن

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    زیباست آفرین امآ حالا که خواسته اید نظر هم داده شود باید عرض کنم که به نظر من مصرع از لاغری و سُستی، من مثل قابِ دیگر ضعیف است و من حد اقل انتخاب قاب برای بیان ضعف و سستی را نمی فهمم چرا که رابطه ای منطقی میان قاب و سستی و لاغری نمی توانم بیابم! برای
بالا