نتایح جستجو

  1. nemikhambeduni

    نت پد را باز کنید صفحه کلید را بصورت رندم لمس کنید کنترل ای کنترل سی نت پد را ببندید گزینه ن را...

    نت پد را باز کنید صفحه کلید را بصورت رندم لمس کنید کنترل ای کنترل سی نت پد را ببندید گزینه ن را انتخاب کنید کنترل پنل اعضا را باز کنید ویرایش ایمیل و رمز عبور را انتخاب کنبد رمز قبلی خود را وارد کنید دوبار کنترل وی را هم بزنید ذخیره تغییرات راستی خدافظ ایندفعه واقعی واقعی با توجه به اینکه رمز...
  2. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    مرا ببخش برای گستاخی جنونم بی شرمی اصرارم و لکنت سکوتم
  3. nemikhambeduni

    :gol:ممنون برای دوستی

    :gol:ممنون برای دوستی
  4. nemikhambeduni

    اینواز زندگی خوب یاد گرفتم...کافیه تو یک چیزی رو کافیه تو یک لحظه ای رو کافیه تو یه لحظه هایی رو...

    اینواز زندگی خوب یاد گرفتم...کافیه تو یک چیزی رو کافیه تو یک لحظه ای رو کافیه تو یه لحظه هایی رو کافیه تو یه حسی رو.... کافیه تو....کافیه تو فقط یه چیزی رو بخوای...اونوقت زندگی با همه قدرتش اونو از تو می گیره تا تو یادت باشه همه ی دارایی وهستیت خداییه که با لبخند هر لحظه نگاهت می کنه و بهت می...
  5. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    4 بار تو کل زندگیم یادم میاد که صدای قلبم روشنیدم (البته چهار باردر بیداری) یک بار وقتی روی یک استخر سر باز و کثیف از پام آویزونم کرده بودن که توپی رو که افتاده بود تو استخر بردارم ،برداشتمش ولی صدای قلبم هیچ وقت یادم نمیره انگار اومده بود تو گلوم داشت با تمام وجود سعی می کردبیرون بیاد خیلی سخت...
  6. nemikhambeduni

    توهم،...دردی! ولی نه! تو همدردی! فکر می کردم! نمی دونم خوبه یا نه ولی بعضی وقتا حرفای خودم رو هم...

    توهم،...دردی! ولی نه! تو همدردی! فکر می کردم! نمی دونم خوبه یا نه ولی بعضی وقتا حرفای خودم رو هم چپه می خونم!
  7. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    امشب آسمان همه در سوگی دگر خواهد بود سوگ غمی بی سایه تولد ماه ،امشب بی فروغ خواهد بود ... . . . . . جنون صبح در شوق فردا بینهایت خواهد بود ... نگاه شکوفه ها در انتظار خواهد بود... .... شناسنامه غرور نگاهت در سکوت بی ادعایم ورق خواهد خورد
  8. nemikhambeduni

    هرگاه کسی تورادوست داشت -وتواورادوست نداشتی،فراموشش نکن! فقط ازدوست داشتنش بگذر هرگاه کسی رادوست...

    هرگاه کسی تورادوست داشت -وتواورادوست نداشتی،فراموشش نکن! فقط ازدوست داشتنش بگذر هرگاه کسی رادوست داشتی -واوتورادوست نداشت، فراموشش کن وبگذارازدوست داشتنت بگذرد واما -اگرروزی،نه کسی رادوست داشتی ونه کسی تورا دوست داشت بگدارگذشته هابگذرند مطمئن باش همانگونه -که توبه دوست داشتن آنکس می اندیشی که...
  9. nemikhambeduni

    عشق یا دوست داشتن ؟؟؟!!! عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی؟ دوست داشتن پیوندی خود آگاه...

    عشق یا دوست داشتن ؟؟؟!!! عشق یک جوشش کور است و پیوندی از سر نابینایی؟ دوست داشتن پیوندی خود آگاه و از روی بصیرت روشن و زلال؟ عشق بیشتر از غریزه آب می خورد و هرچه از غریزه سر زند بی ارزش است؟ دوست داشتن از روح طلوع می کند و تا هرجا که روح ارتفاع دارد؟ همگام با آن اوج می گیرد؟ عشق با شناسنامه بی...
  10. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    امضا جالبیه !کاش میشد زندگي خيلي هم دشوار نيست مي توان چون کوه بود با زمين پيوند زد، با افق هاي وسيع نسبت داشت وز اندوه نلرزيد هرگز...
  11. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    چند وقت پیش خوابت رو دیدم داشتم تو خواب ازت فرار می کردم ولی نمی تونستم از جام تکون بخورم ،گیج گیج بودم(نمی دونستم باید فرار کنم یا وایسم باهات صحبت کنم؟) مغزم به بدنم دستور میداد ولی هیچ حرکتی نمی تونستم بکنم تعبیرش رو نمی دونم ولی اینو می دونم که حتی خیالت هم قدرتشو داره که یکبار دیگه بفهمم...
  12. nemikhambeduni

    سکوت .... لازمه که سکوت کنم؟ فریاد بزنم؟ فکر میکنم هنوز درد دارم ولی دیگه حسش نمی کنم

    سکوت .... لازمه که سکوت کنم؟ فریاد بزنم؟ فکر میکنم هنوز درد دارم ولی دیگه حسش نمی کنم
  13. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    بعضی وقتا کارای عجیبی می کنیم که خودمون هم نمی فهمیم دلیلش چیه اولین شب قدری که با گریه از خدا چیزی رو می خواستم رو یادم میاد ، دقیق و لحظه به لحظه ، همه رفته بودن بیرون ، ساعت 12 شب بود، واقعا شبای با صفایی داره ماه رمضان،پنجره هال باز بود منم روی زمین نشسته بودم و قرآنی رو که تازه خونده بودم...
  14. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    زیاد باور ندارم که اینجور چیزا واقعیت داره (اینکه قرآن رو باز کنی و با یک نیتی ببینی چه نوشته) ولی یه بار نمی دونم چرا بذهنم زد که با نیت تو لای قرآن رو باز کنم دفعه اول که بازش کردم هیچی از معنیش نفهمیدم یه بار دیگه نیت کردم و باز کردم،این دفعه هم چیزی دستگیرم نشد،دفعه سومم چیزی نفهمیدم بار...
  15. nemikhambeduni

    بعضی وقتا میشه راه یکساله رو یک روزه رفت گاهی نمیشه ، امروز از اون روزاست که میشه! همه چیز خراب...

    بعضی وقتا میشه راه یکساله رو یک روزه رفت گاهی نمیشه ، امروز از اون روزاست که میشه! همه چیز خراب شده ولی دوباره درست میشه بهتر از روز اول و بی عیب و نقصتر از گذشته!
  16. nemikhambeduni

    همیشه زود دیر می شود ممنون بابت گل

    همیشه زود دیر می شود ممنون بابت گل
  17. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    وقتی بچه بودم شبا به ستاره ها نگاه می کردم و دلم می خواست بچینمشون، بهم می گفتن دستت نمیرسه ،پا میشدم با تمام وجود می پریدم تا بهشون برسم با اینکه بهشون نمی رسیدم ولی فکر میکردم اگر بالاتر برم بهشون میرسم بعد که بزرگتر شدم فهمیدم نمیشه به ستاره ها برسم ولی می تونم ازشون برای پیدا کردن مسیر...
  18. nemikhambeduni

    از همه دوستام خداحافظی می کنم شاید تا یک سال دیگه برنگردم حلال کنین

    از همه دوستام خداحافظی می کنم شاید تا یک سال دیگه برنگردم حلال کنین
  19. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    بعضی اشتباها هستن که باعث میشن آدم خیلی ضرر کنه تو زندگیش ،اولش خیلی کوچیک بنظر میرسن ولی هر چی که میگذره تاثیرشون تو زندگیت بیشتر میشه اینقدر که یه روز حاضر میشی اشتباهای خیلی بزرگتر و وتقریبا غیر قابل بخشش رو انچام بدی تا شاید از شر این اشتباهت خلاص شی ولی هر چی بیشتر دست و پا میزنی بیشتر توش...
  20. nemikhambeduni

    دست‌نوشته‌ها

    هوس کردم یه روز صبح تا شب شطرنج بازی کنم تا بتونم خودم راحت جای مهره ها بذارم و ببینم که چقدر سخته مثله یک مهره بودن (یعنی دقیقا همون حرکتی رو که بهت میگن بکنی حتی اگه لازم باشه جونت رو برای این حرکت بدی ) تا شاید بفهمم که تو زندگی نباید با بقیه بازی کنم و یاد بگیرم چطور نذارم دیگران با من بازی کنن
بالا