نتایح جستجو

  1. yara59

    به نفر بالایی یک نصیحت بکن

    هیچ وقت آدم ها رو آرزو نکن روزها گذشت تا فهمیدم ... آنکس که دوستت داشته باشد... نه با آرزو می آید .... نه با التماس می ماند....
  2. yara59

    یک جمله برای او که دوستش داشتید/دارید:

    یاد بگیریم نه اومدن کسی به زندگیمون معجزه می کنه و نه رفتن کسی از زندگیمون ما رو نابود
  3. yara59

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دیرگاهیست که افتاده ام از خویش به دور شاید این عید به دیدارِ خودم هم بروم ..
  4. yara59

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    وقتی خدا مشکلات، تو رو حل می کنه تو به توانایی های او ایمان داری... وقتی خدا مشکلاتت رو حل نمی کنه او به توانایی های تو ایمان داره...
  5. yara59

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    دوست من ، غم و اندوه اگر هم روزی ، مثل باران بارید یا دل شیشه ای ات ، از لب پنجره عشق زمین خورد و شکست با نگاهت به خدا ، چتر شادی وا کن و بگو با دل خود: که خدا هست هنوز ...
  6. yara59

    ثانیه های خاکستری...

    حرفت که می شود با خنده می گویم : یادش بخیر فراموشش کردم... اما نمیدانند هنوز هم کسی اشتباه تماس میگیرد... سست میشوم که نکند تو باشی ...
  7. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

  8. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

  9. yara59

    جمله های كوتاه با يك دنيا معنا

    پیش از آنکه تشخیص دهید دچار افسردگی هستید یا اعتماد به نفس پایینی دارید، اطمینان حاصل کنید که توسط یک مشت عوضی محاصره نشده اید! زیگموند_فروید
  10. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

    چه کسی می گوید نمی شود دنیا را در یک شهر، در یک خانه، کنار یک نفر داشت پس چطور این همه سال تمام دنیای من همین دیوار ها و طاق ها بود!! سخت نیست… آن هم وقتی هم نفس کسی بوده باشی که وقتی با او کنار کتابخانه اش می نشستی خلاصه تمام کتاب ها را با ذوق و شوق برایت می گفته. از همه چیز و همه جا برایت حرف...
  11. yara59

    فراق یار

    در طول زندگی مان بار ها و بار ها با جمله «از یک جایی به بعد» مواجه می شویم. از یه جایی به بعد دیگه برام مهم نبود. از یک جایی به بعد دیگه نخواستم ادامه بدهم… و یا از یک جایی به بعد خیلی چیز ها عوض شد. وقتی این جمله را به زبان می آوری یعنی پای احساسی در میان است که حالا تغییر کرده است. یعنی در گذر...
  12. yara59

    فراق یار

    هراسی نیست از بی برگی پاییز. هراسی نیست از زمستان بی بخاری. اما از نیامدن تو باید ترسید از نیامدن رویای تو در خواب هایم باید ترسید از سکوت بی امانت مقابل پنجره باید ترسید اما من از فکر رفتن تو دیگر خسته شدم.. بگذار آینده جایی باشد که خودمان بسازیم نه جایی که باید به آنجا برویم بگذار این پاییز و...
  13. yara59

    ثانیه های خاکستری...

    نمی دانم چرا مردم فکر می کنند تنهایی باید چیز بد و وحشت آوری باشد. برای کسی که تنهایی را دوست داشته باشد، تنها ماندن یعنی یک بعد از ظهر سکوت. یعنی یک شب قدم زدن به طول تمام خانه و بی خواب ماندن. برای کسی که از تنهایی نمی ترسد، تنهایی یعنی رها کردن دیگران به حال خودشان. کاش آدم ها بدانند که...
  14. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

    رفتن نه به معنای رسیدن است و نه به معنای گذشتن. نه می شود نامش را بگذاری سفر و نه می توانی بگویی که کسی که رفت دیگر بر نمی گردد. نه می توانی انتظار آمدنش را نکشی و نه می توانی امیدی به شنیدن دوباره صدای قدم هایش داشته باشی. تنها می دانی کسی که رفتنی می شود انگار پا به جاده یک طرفه ای گذاشته...
  15. yara59

    ثانیه های خاکستری...

    گاهی اوقات صلاح است که تنها بشوی، چون مقدر شده تکخال ورقها بشوی...! گاهی اوقات قرارست که در پیله ی درد، نم نمک "شاپرکی" خوشگل و زیبا بشوی... گاهی انگارضروری ست بِگندی درخود ، تا مبدل به" شرابی" خوش و گیرا بشوی...! گاهی ازحمله ی یک گربه،قفس میشکند، تا تو پرواز کنی،راهی صحرا بشوی... گاهی از...
  16. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

    حال خوبی ست گلی را دیدن و نچیدن از باغ قامت گل نشکستن زیباست حال خوبی ست نسوزاندن دل….. رسم دلدادگی و دلداری عشق معشوق طلب کردن و عاشق ماندن حال خوبی ست راه رفتن ، بی چتر زیر باران امید بخشش هدیه لبخند به لب های خموش خیسی گونه ی احساس پس از خاطره رفتن دوست حال خوبی ست...
  17. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

    دیده ای شیشه های اتومبیل ها را وقتی ضربه ای میخورند و میشکنند ؟ دیده ای شیشه ای خرد میشوند ولی از هم نمی پاشد ؟ این روزها همان شیشه ام ... خرد و تکه تکه ... از هم نمی پاشم ... ولی شکسته ام ... باور کن ...
  18. yara59

    معماری با مصالحی از جنس دل

    مثل قالی نیمه تمام به دارم کشیده ای ! یا ببافم یا بشکافم اول و آخر که به پای تو می افتم ... !
  19. yara59

    ثانیه های خاکستری...

    تا حالا به لحظه ی شکار شدن یه ماهی فکر کردی؟ به اینکه چندساعت یا چندروز رو گرسنه میمونه و دنبال غذا می گرده، اما وقتیکه با یه لقمه ی پر زرق وبرق روبرو میشه وبا هزار امید و کلی ذوق خودشو به لقمه میرسونه، وقتیکه لبش توو قلاب گیر میکنه، تازه میفهمه که اون یه طعمه بوده اما دیگه کاری از دستش برنمیاد...
بالا