سیر مرد سالاری از عهد بوق الی الابد !
حوالی سال 1230 ه.ش:
مرد: دخترهء خير نديده! من تا نكشمت راحت نميشم! اصلا” اگه نكشمت خودم كشته ميشم!
زن: آقا ، حالا يه غلطی كرد! شما بگذر. نامحرم كه تو خونه مون نبوده. حالا اين بنده خدا يه بار بلند خنديده!
مرد: بلند خنديده؟! اين اگه الان جلوشو نگيرم لابد پس...