بچه که بودم با دادشم که یه ساتل ازمن بزرگتره خیلی شیطونی میکردیم یادمه یه بار یه چاله کوچولو اندازه یه کاسه درست کرده بودیم و توش نفت ریختیم آزمایشمون این بود که با فوت کردن آتیششو خاموش کنیم دراز کشیده بودیم رو زمین با اولین فوتی که کردیم از همه جا بی خبر آتیش بلتد تر شد و مژه به چشم هیچکدوممون...