نتایح جستجو

  1. sana b

    بهای نان

    دوش مست و بی خبر بگذشتم از ویرانه ای در سیاهی شب چشم مستم خیره شد بر خانه ای چون نگه کردم درون خانه از آن پنجره صحنه ای دیدم که قلبم سوخت چون جانانه ای کودکی از سوز سرما میزند دندان به هم مردکی کور و فلج افتاده ای در گوشه ای دختری مشغول عیش و نوش با بیگانه ای مادری مات و پریشان مانده چون دیوانه...
  2. sana b

    چند می فروشیم؟؟

    یک مبلغ اسلامی که عمرش را در یکی از مراکز اسلامی لندن روی تبلیغ دین اسلام گذاشته بود تعریف می کرد:یک روز سوار تاکسی شدم و قبل از رسیدن به مقصد کرایه را پرداختم راننده بقیه پول را برگرداند اما 20 سنت اضافه تر داد من هم چند دقیقه ای با خود کلنجار رفتم که 20 سنت را برگردانم یا نه؟؟ آخر سر به خودم...
  3. sana b

    آرزو داشتین جای یه نفر دیگه می بودین؟

    توی بچگی یا توی همین سنی که هستین آرزو می کردین که کاش جای یه نفر دیگه می بودین؟ اگه دوس داشتین، اون شخص کی بوده؟
  4. sana b

    راستی سه هزار میلیارد تومن چند تا پوتین میشه ؟؟؟؟

    گردان پشت میدون مین رسیده و زمین گیر شده بود. چند نفر رفتند معبر رو باز کنند. او هم رفت 15 ساله بود، چند قدم رفت و دوباره برگشت یعنی ترسیده؟ خب ترس هم داشت!! اما او پوتین هایش را به یکی از بچه ها داد و گفت:تازه از گردان گرفتم حیفه.... بیت الماله! و پابرهنه رفت! راستی سه هزار میلیارد تومن چند تا...
  5. sana b

    تو باشی چی میگی؟؟؟؟

    :gol::gol::gol::gol::gol::gol:سلام به بر و بچه های گل:gol::gol::gol::gol::gol::gol: فرض کنین واسه یه لحظه غیر ممکن،ممکن بشه و غول چراغ جادو واقعا وجود داشته باشه اگه بیاد جلو و بگه یه آرزو بکن چی میگی؟
  6. sana b

    اسمشو چی میزاری؟

    اگه یه روز صبح از خواب پاشی و ببینی تمام زندگیت یه فیلم بوده اسم فیلمو چی میزاری؟
بالا