نتایح جستجو

این تصویر شهر ناکازاکیه بعد از بمب باران سال 1945 واین شهر ناکازاکیه بعد از زلزله و سونامی... و سوال اینجاست که... . . . اون طاق لعنتی از چی ساخته شده؟

:biggrin:سوتي ايراني بسيار خوشگل و تر و تميز در دانشگاه فردوسي مشهد +عكس

عكسهاي ناجور از خانوما و ... +8عكس اين عكسها اون چيزي كه شما در نگاه اول ميبينيد نيستند ... كمي در عكسها دقت كنيد در عكس بالا ، اون چيز ناجور كه ميبينيد بازوي اين يكي خانومه ... ------------------------------------------------------------------- در عكس بالا ، اين كه ميبينيد پاي يه...

. . . . . . . . اينها اعضاي انسان نيستند بلكه شيريني هستند و اين مغازه هم يك شيريني فروشي هست كه شيريني هايي به شكل اعضاي انسان توليد ميكنه

یک مرد آلمانی که عاشق سگ است , عشق او به سگ به حدی است که او تصمیم به ساخت یک موزه که مختص به سگ داشته باشد دارد. اما این مرد نیاز شدید به پول دارد که برای جبران پول مورد نظرش سعی دارد چهره اش را اجاره دهد برای خالکوبی.به نظر او این ایده بسیار ساده است، من تعجب می کنم چرا مردم این کار را انجام...

Click this bar to view the original image of 712x488px. Click this bar to view the original image of 712x488px. Click this bar to view the original image of 712x488px. Click this bar to view the original image of 712x488px. Click this bar to view the original image of...

بيچاره دخترا اگه خوشگل باشن مي گن عجب جيگريه! اگه زشت باشن مي گن کي اينو مي گيره! اگه تپل باشن مي گن چه گوشتيه! اگه لاغر باشن مي گن چه مردنيه! اگه مودبانه حرف بزنن مي گن چه لفظ قلم حرف مي زنه! اگه رک و راست باشن مي گن چه بي حياست! اگه يه خورده فکر کنن مي گن چقدر ناز مي کنه! اگه سري جواب بدن مي...

تا لود شدن صبور باشید

Click this bar to view the original image of 550x310px and 45KB. Click this bar to view the original image of 550x368px and 33KB. Click this bar to view the original image of 550x372px and 38KB. Click this bar to view the...

تابحال این مرد را در خواب دیده‌اید ... ؟! +عکسهرشب در سرتاسر جهان، هزاران نفر این چهره را در خواب می بینند: به گزارش روزگار نو، شاید در ابتدا کمی‌ عجیب به نظر برسد، اما اگر شما یا یکی از نزدیکان‌تان چهره این مرد را در خواب دیده باشید، شما هم جزء هزاران نفری هستید که در سرتاسر جهان از ایران...

با دیدن این جسد،یکی دیگر از معجزات قرآن اثبات شد !جسد فرعون به مکانی با شرایط خاص در مرکز آثار فرانسه انتقال داده شد تا بزرگترین دانشمندان باستانشناس به همراه بهترین جراحان و کالبد شکافان فرانسه، آزمایشات خود را بر روی این جسد و کشف اسرار متعلق به آن شروع کنند. رئیس این گروه تحقیق و ترمیم حسد...

کلیسایی از استخوان مسلمانان!!(لعنت به این عوضی ها)در شهر سدلیک واقع در جمهوری چک، کلیسایی هست که از چوب ،آجر و فلز درست نشده ، بلکه از استخوان های مسلمانان درست شده است! در سال ۱۲۱۸ پاپ وقت،برای نشان دادن غرورش دستور داد این کلیسا را از استخوان های مسلمانانی که برای ساخت این کلیسا کشته شده...

سکته و مرگ باور نکردنی طبق گفته عکاس این عکس ها این شیرماده پس از شکار آهو و شروع به خوردن آن متوجه می شود که شکارش باردار بوده است. بلافاصله از خوردن شکار دست بر میدارد و سعی می کند بچه را به شکم مادر برگرداند. پس از نا امید شدن از تلاش و اطمینان از مرگ بچه آهو، آن را آرام با دهانش بر میدارد و...

هجوم خواب ها پلک مرا از پا نمی انداخت؛ چه شب هایی طلوعت را به جانم منتظر بودم ... "برای شادی روحم صلوات" ،... لازم نیست ، فاتحه ام خوانده میشود.... اگر یک لحظه از من دلگیر باشی ....! نقــاش بـاشـی! چـقــدر می گیـری بیایی و صفحه های سیاه دلم را رنـگ کنی؟ بـعـــد بـرای دیــوار...

چه رسم جالبی است، محبتت را میگذارند پای احتیاجت، صداقتت را میگذارند پای سادگیت، سکوتت را میگذارند پای نفهمیت، نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت، ... ... و وفاداریت را پای بی کسیت، و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تن هایی و بیکس و محتاج....!!! این که می‌ گویم می‌ روی !؟ یعنی ...

معلم عصبی دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ... دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم كشید و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم كه از عصبانیت شقیقه هاش می زد، تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و...

یه روز یه کشیش به یه راهبه پیشنهاد می کنه که با ماشین برسوندش به مقصدش… راهبه سوار میشه و راه میفتن… چند دقیقه بعد راهبه پاهاش رو روی هم میندازه و کشیش زیر چشمی یه نگاهی به پای راهبه میندازه... راهبه میگه: پدر روحانی، روایت مقدس ۱۲۹ رو به خاطر بیار… کشیش قرمز میشه و به جاده خیره میشه… چند دقیقه...

من خیلی خوشحال بودم ! من و نامزدم قرار ازدواجمون رو گذاشته بودیم . والدینم خیلی کمکم کردند، دوستانم خیلی تشویقم کردند و نامزدم هم دختر فوق العاده ای بود فقط یه چیز من رو یه کم نگران می کرد و اون هم خواهر نامزدم بود…! اون دختر باحال، زیبا و جذابی بود که گاهی اوقات بی پروا با من شوخی های...