خو اخه ماه سوم من از خدامه ک برم ولی کفش اوستا(د) ها اجازه نمیده که پاشونو خرداد با خوشحالی گذاشتن رو گلو دانشجوها
تازه تا امتحانا تموم میشه پروژه ها شروع میشه (دندان هایش را به هم میساید)
ما ک خواستیم بریم مسافرت نشد نصفه هاش برگشتیم حالا ایسته کردیم ک سیل کاملا سربه نیست بذاره بره تا بعدش باز ما شال و کلاه کنیم بریم مسافرت
شما چ ها میکنی خاله
چشم نکنم تهران بچه خوفی بود مسخره بازی سیل درنیاورد
شما در امانی کجایی هستی راستی