الناز تبریز
پسندها
2,641

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • نشانی قلبت را هرگز از یاد نبرده ام

    فرسنگ ها هم که دور باشی

    هوایت که به سرم بزند

    می نشانمت کنار رویا هایم

    دست های دلواپسم را

    قفل می کنم به بودنت..

    "تو"

    همان جان منی
    دیشب من و پنجره ها
    سر آمدنت شرط بستیم
    من آمدنت را "ها " کردم
    و آن ها نیامدنت را گریستند.
    رگ خواب " دلم " دست توست ...
    نمیدانی چقدر دلتنگ توست
    بیایی ، یادش میرود
    غصه خوردن
    یادش میرود
    اینهمه دلگیر شدن
    آدم چقدر خالیست از خودش وقتی پر است از یادِ کسی...
    چنان دلبسته ام کردى
    که با چشم خودم دیدم
    خودم میرفتم
    اما سایه ام با من نمى آمد
    سلام
    بد نیستم،تو خوبی النازجان؟
    ان شالله:)
    قربانت:w38:
    سلام عزیز دل:)
    بله بله همیشه میمونیم:redface:

    بسیاز زیبا بود;)
    سلااام خواهری:w31:
    فداتم که
    منم خوبم...
    آره زندگی با تلخی و شیرینی از یکنواختی درمیاد:دی
    بله بله یه دونه خواهر که بیشتر ندارم:redface:
    چقدر داشتن خواهر بزرگتر خوبه.داشتنش عین خوشبختیه.
    فدای مهربونیات که همیشه هوای خواهر کوچیکه رو داشتی:heart::gol:
    ممنون برای بودنت النازجانم.[IMG]
    سلااااااااااام خواهری...
    خوبی عزیزم؟
    زندگی میگذره...گاهی تلخ گاهی شیرین.:)
    نمیدونی چقدر خوشحالم کردی با پیامت و به یاد بودنت:gol::heart:
    واسم دعا کن خواهری هروقت به یادم افتادی...:gol:
    می شود یک شب خوابید و صبح...
    با خبر شد،غم ها را از یک کنار به دور ریخته اند؟!
    که اگر اشکی هست...
    یا از عمق شادمانی دلی بی درد است...
    یا از پسِ به هم رسیدن های دور
    یا گریه ی کودکی
    که دست بی حواسش،بادبادکی را بر باد میدهد!
    کاش میشد یک صبح...
    کسی زنگ خانه هایمان را بزند و بگوید:
    با دست پر آمده ام
    با لبخند
    با قلب هایی آکنده از عشق های واقعی
    از آن سوی دوست داشتن ها
    آمده ام بمانم
    و هرگز نروم :‌)
    قهوه میریزم برایت
    نیستی آنسوی میز......!
    هی شکر میریزم
    تلخ است جای خالی....!
    به چه می ارزد عشق؟
    به یکی دل که
    چه آرام شکست
    هیچ نگفت
    به دو تا چشم که نگاهش
    همه تر
    هیچ نگفت
    یا به صد خاطره کز یاد تو
    مانده است به جا
    من ندانم تو بگو
    به چه می ارزد عشق?
    به چه مشغول کنم
    دیده و دل را که مُدام

    دل تو را می‌طلبد،
    دیده تو را می‌جوید
    تمام ترسم
    از این است که
    یک " شب " بخواهی
    که به خوابم بیایی
    و من

    همچنان به یادت
    بیدار نشسته باشم ... !
    سلام جانم...
    قابلی نداشت عزیزم خوبه که خوشت اومده:)
    سلام عزیزم
    ممنون که حواست بهم بود و یادی کردی با وجود خستگی زیاد:)
    شبت بخیر جانم:)

    به عدالتِ جهان مشکوکم
    دستانت دور
    اما...
    نفست
    جانِ من است...!!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا