P
پسندها
361

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • مرد باشی
    تنها باشی
    دلتنگ باشی
    آواره ی کوچه و خیابان باشی
    وقتی به اولین زنی که
    شبیهِ اوست میرسی،
    نزدیک میشوی
    سیگارت را روشن میکنی
    بعد
    پشت دستت را خو و و و و و ب داغ میکنی
    دا ا ا ا ا ا غ...
    این داستان هیچ دنباله ای ندارد
    نیکی_فیروزکوهی
    آدمها
    همیشه خوب را
    برای یافتن خوب تر رها میکنند

    غافل از اینکه خوب همانیست
    که وقتی ازهمه چیز وهمه کس بریدی
    یادش می افتی
    همان کسی که
    هر روز حالت را میپرسد
    و تو سرسری میگویی خوبم
    همان کسی که
    تو حضورش را همیشه دیدی و حس کردی
    اما ساده گذشتی
    همان کسی که
    وقتی که کم حوصله ای زمین و زمان را
    به هم میدوزد تا تو لبخند بزنی
    خوب
    همان کسی است که
    بی منت تو را دوست دارد
    که تو صدبار دست رد به سینه اش میزنی
    اما یکبار هم خواهشت را رد نمیکند
    خوب همانیست
    که طاقت قهر ندارد
    میگوید قهر اما دلش
    دوری ات را تاب نمی اورد
    خوب همانیست که
    همه احساسش را خرج تو و اطرافیانش میکند
    خوب همانیست که
    به جرم احساسش هرلحظه غرورش رامیشکنی
    دلش را میشکنی
    و او دم نمیزند
    کجا با این عجله
    لحظه ای درنگ کن
    خوب خود را با خود نمیبری ؟
    خوب یک نفر است
    و هرگز تکرار نمیشود
    مبادا از دستش بدهی
    تنهــآ بہ ڪوچہ مےزنمـــ ...
    و تنهــآتـر بہ خـآنـہ بـآز مےگـردمــ ..!!!
    منـــ هـرگـز چیـزِ دنـدآنــ گیـرۍ از
    جهــآنـــ نخـوآستہ امــ ،،
    فـقـط گـآهـے فـرصتـــــِ ڪوتـآهـے ...
    تـآ بہ یـآد آورمــ زنــدگے تـآ ڪجآ مےتـوآنـد ،،
    زنــدگے بــآشـد ..!!!
    همینـــ استـــــ ڪہ منـــ هیــچ نخـوآستہ امــ
    از اینـــ جهــآنــ ،،
    جـز انـدڪۍ آرامشــــ ..!!!
    بلڪہ بـرگــردمــ پیشـــِ خــودمــ !!!
    امــآ در اینـــ زنــدگے چہ چیــز نصیبمــ شــد ،،
    سیگــآر و غَـمـــ و انــدڪے غِبطہ ..!!!
    منــــ ڪیستمــــ .?!!
    و اینـــ جهــآنـــ ِ بـیهـــوده از جـآنـــِ منـــ چہ مےخـوآهـد ..?!!
    بعضےهــآ چــرآ اینـــ همہ بـےانصـآفـــــ انــد ..?!!
    یڪ عُـمــر در انتظــآرِ ڪسے بــودمـــ ،،
    ڪہ درڪ ڪند مــرآ ..!!!
    همـآنــ گــونہ ڪہ هستمـــ بپـذیـرد مــرآ ،،
    وعــآقبتـــــ در مےیـآفتمـــ ،،
    ڪہ او از همــآنـــ آغــآز خـودمــ بـوده امــ !!!
    ڪسۍ وجـود نــدآرد در اینـــ جهــآنـــِ فــآنے ...!!!
    ِ
    روزگارم می‌گذرد
    بی‌ هیچ کس
    برای آرزو دیر است
    هر چه میروم نمیرسم
    دیگر هیچ چیز مثل قبل نیست
    خسته‌ا‌م
    در چرخشی باطل سر شا ر از خودم
    آسمان گرفته با من
    هنوز فکر می‌کنم چقدر مانده تا من
    من باختم به خود باختم
    من تو شده‌ام
    راستی‌ چرا نیستی‌؟ کجایی؟
    غبار چهره این قاب را ورق بزن
    دعوت کن مرا به خوابی‌ رویایی
    گذشته‌ام را برگردان
    شکسته شدم در لابلای آهنگ غمگین زندگی‌
    فصل‌هایم همه سرد و دلم آینهٔ درد
    من به خواستنت دچارم
    در جایی دور از این اتاق
    این شهر، این آسمان
    بدون ترس، بدون برگهای زرد
    سالهاست میگریزم از حوصلهٔ زرد این حصار
    تنهایی من غریب ترین جای جهان است
    و سالها پشت خالی‌ روزگار
    می‌خواهم غمهایم را بپیچانم
    چرا که این افکار دفع نمی شود
    درست مثل همین روزها...

    امیر وجود
    حتی اگر
    دستت از من کوتاه باشد
    باز هم موهایم را
    برایت بلند نگه می دارم
    دریچه ی قلبم را می بندم
    مبادا
    غبار دوست داشتن کسی
    روی آن بنشیند!
    مثل یک مرد
    از زنی که به من سپرده ای
    مراقبت می کنم...

    مینا آقازاده
    شب ها
    دردها به توان می رسند...
    و تواناتر از همیشه
    تاوان تمام روزهایی که با تو بی درد بودند را
    پس می گیرند!
    روزها
    هر چه این فکرهای به کمین را
    نادیده بگیرم
    آن ها به تیز کردن چاقوهایشان ادامه می دهند
    تا شب...
    و شب ها
    آنکه از همه تیزتر است
    در مشت تو برق می زند.

    مهدیه لطیفی

    :gol::gol:



    آرام باش ،
    حوصله کن ،
    آب‌های زودگذر ،
    هیچ فصلی را نخواهند دید
    از ریگ‌های ته جویبار شنیده‌ام
    مهم نیست که مرا
    از ملاقات ماه و گفت و گوی باران
    بازداشته‌اند .
    من برای رسیدن به آرامش
    تنها به تکرار اسم تو
    بسنده خواهم کرد ...
    حالا آرام باش
    همه‌چیز درست خواهد شد ...
    همه‌چیز درست خواهد شد ...:redface:
    یک درخت میتواند شروع یک جنگل باشد؛
    یک لبخند میتواند آغازگر یک دوستی باشد؛
    یک دست میتواند یاریگر یک انسان باشد؛
    یک واژه میتواند بیانگر هدف باشد؛
    یک شمع میتواند پایان تاریکی باشد؛
    یک خنده میتواند فاتح دلتنگی باشد؛
    امید میتواند رافع روحتان باشد؛
    یک نوازش میتواند راوی مهرتان باشد؛
    یک زندگی میتواند خالق تفاوت باشد؛
    امروز آن “یک” باش

    ســــ ـــ ـــخت است...
    سخت است درک کردن
    کســــ ـــی که غــ ـــم هایـــــ ـش را
    خودش میـــ ــداند و دلش...
    که همه تنـــ ـــــ ـــــها لبــــخـــندهایش را میبینند ؛
    که حســــ ــــــ ـــــرت میـــــخورند
    بـــخاطر شاد بودنــــ ــــ ـــش...
    بخاطر خنده هایـــــــ ــــــــ ــــش...
    ... و هیــــــ ـــــــــ ــــــچکس
    جز خـــ ـــــودش نمیــــداند چقدر تنهاســ ـــــت....
    که چقدر میـــــــــ ـــــــ ـــــترسد....
    از باخـــــــــ ــــــــتن....
    از اعتــــ ــــــ ــــــمادِ بی حاصلش...
    از یــــــ ـــــــــ ــــــخ زدن احساس و قلبــــــ ـــــــ ــــش....
    از زندگــــــ ـــــــــــ ــــــی........
    فدات:redface:
    امیدوارم موفق باشی و به اون چیزی که میخوای برسی دوستمم:gol:
    خدا رو شکر...
    مرسی از مهربونیت دوستم:love::heart:
    امیدوارم هر چه زودتر کارات تموم شه بیشتر بهمون سر بزنی:redface:
    راستی یه سوال ترم چندی؟
    سلام عزیزم ممنون:redface:خواهش میشه :gol:
    شما خوبی؟
    نیستی دوستم:(
    سال ها گذشت
    ما به هم نرسیدیم
    جای تو اما ، زنی همراه من است
    به تو شباهتی ندارد
    از تو بهتر نیست
    حتی از تو زیباتر نیست...
    تنها بخاطر لجاجتم کار به اینجا رسید،
    اما ، وقتی موهایش را باز میکند بی اختیار
    مثل همیشه تو را صدا میزنم ...
    و او میخندد
    با اشتیاق میپرسد ...
    رابطه ی بین موهایش و دخترمان چیست ...؟!
    و من هر بار میمیرم.

    پیمان شمس
    مي گويند قلب هر کس به اندازه ي مشت بسته ي اوست
    اما من قلب هايي را ديده ام که به اندازه ي دنيايي از محبت عميق اند
    دل هاي بزرگي که هيچ وقت در مشت هاي بسته جاي نمي گيرند
    مثل غنچه اي با هر طپش شکفته مي شوند
    دل هاي بزرگي که مانند کوير نامحدودند
    و تشنه اند، تا اينکه ابر محبت ببارد
    در عوض دل هايي هم هستند
    که حتي از يک مشت بسته ي کوچک هم، کوچکترند
    و تو مي خواهي بداني قلبت چقدر بزرگ است؟
    به دستت نگاه کن ...!
    وقتي که عشق و مهرباني را به ديگران تعارف مي کني ...
    همه فکر می کنند که من
    شاعرم !
    آن ها نمی دانند سال هاست
    جا مانده ام
    در بین سطرهایی
    که دوستت دارم را فریاد می کنند
    کاش این روز ها
    کمی شعر بـــخوانی
    بگردی من را پیدا کنی!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا