حلما68
پسندها
1,019

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1758
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    ببينيد، كليف هرگز دونده استقامت نديده بود، مجله ورزشييا كتابي در اين باره نخوانده بود. در نتيجه نمي دانست كه ‘طبق قاعده‘ دوندهبايد هر شب شش تا هفت ساعت بخوابد. كليف شب اول دو ساعت خوابيد وهمين باعث شد وقتي بقيه رقبا خواب بودند، او چنان جلو بيفتد كه تا انتهايمسابقه اين برتري را براي خود حفظ كرد. روز بعد او بدون وقفه بيست و سهساعت دويد. با دويدن بدون خواب آنچناني، كليف قواعد و باورهاي معمول راشكست و با فاصله ده ساعت از نَفَر بعد به مقام اول رسيد.

    باورهاي رايج لزوما هم درست نيستند. گاهي آنچه نمي دانيم به ضررمان نيستبلكه آنچه مي دانيم و غلط است ما را از موفقيت باز مي دارد.
    در ١٩٨٣ يك كشاورز ٦٣ ساله به نام يانگ كليف وارد مسابقه اولترا ماراتونبين سيدني و ملبورن شد — مسابقه اي بسيار دشوار شامل بيش از ١٢٠٠كيلومتر پستي و بلندي كه شش هفت روز طول مي كشيد. به دوندگان اجازه دادهمي شد هر وقت مي خواهند غذا بخورند يا بخوابند و جايزه برنده ده هزار دلاربود. وقتي كليف با لباس و چكمه هاي مزرعه اش براي مسابقه آمد، جواناني كهبا لباسهاي نايك و آديداس حاضر شده بودند به او خنديدند. حتي برگزاركنندگاننگران بودند كليف از شدت فشار سكته كند و بميرد اما كليف گفت به پايخودش ريسكش را قبول مي كند. وقتي مسابقه شروع شد، همه با سرعت راهافتادند و كليف را در غبار جا گذاشتند. اما كليف رازي داشت كه هيچكس (از جملهخودش) نمي دانست.
    خدایا...
    وقتی تو از جنس بی نهایتی، پس من چگونه محدود شوم در خود و دنیای خود
    من با تو معنا میابم و تو امید می‌بخشی به ناامیدی های این روزهایم؛
    و من چنان در این دریای بیکران رحمتت غرق میشوم که تمام ناممکن ها برایم ممکن می‌شوند ...
    و تمام قفلــها کلیــد ...
    و تمام آشوبــها،آرامش ...
    خدایا ...
    دنیای محدودم را با حضور خودت وسعــت ببخش
    تا بدانم وقتی پا به پای تو قدم بردارم؛ به آرامشی خواهم رسید که دیگر بی قراری‌ها سهم روزهایــم نمی‌شود .
    و من می مانم و خدایــی که بودنش حال دلم را خوب خوب میکند ..
    در مکارم الاخلاق است که حصرت رسوا به امام علی فرمودندهر گاه گرفتاری پیدا کردی ای ندعا را بخوان

    لاحول ولا قوه الا بلله علی العظیم ایاک نعبد وایاک نستعین
    تو یک زنی...


    لباس خوب بپوش !


    برای خودت غذای خوب بپز !


    خودت را به صرف قهوه ای در یک خلوت دنج میهمان کن !


    برای خودت گاهی هدیه ای بخر !


    وقتی به خودت و روحت احترام می گذاری ..


    احساس سربلندی می کند


    آنوقت دیگر از تنهایی به دیگران پناه نمی بری و اگر قرار است انتخاب کنی کمتر به اشتباه اعتماد می کنی



    یادت باشد ....
    برای یک زن عزت نفس غوغا میکند!
    سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1747
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1740
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1735
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1727
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    خیرے ندیــدم از خوشـــے ها... . . . مشکلاتــ مرا بہ♥خدا ♥ نزدیکــ تر میــکند.... (هر آنچه از دوست میرسد نیکوست)
    برای تمام راه های نرفته برای تمام بی راه های رفته ببخش بگذار احساست قدری هوایی بخورد گاهی بدترین اتفاق ها هدیه ی زمانه و روزگارند تنها کافیست خودمان باشیم ! که خود را برای تمامی این بی راه رفتنمان ببخشیم و به خودمان بیائیم تا خدا تمامی درهای که به خیال باطلمان بسته را به رویمان باز کند. خطاهایت را بشناس. انها را پذیرا باش و تنها بین خودت و خدایت نگهشان دار این دنیا نامحرم بد دل نامحرم نامروت زیاد دارد ! تا دست خدا هست. تا مهربانیش بی انتهاست تا می گویی خدایا ببخش به دورت می گردد و می بوستت و می گوید جانم چه کرده ای مگر ؟ دیگر تو را چه نیاز به ادمها ؟ زیبا بمان و بگذار با دیدنت هر رهگذر نا امیدی لبخندی بزند رو به اسمان و زیر لب بگوید هنوز هم می شود از نو شروع کرد...!
    سلام قرائت دور جدید حدیث کساء #1714
    دعا برای مردم یمن فراموش نشود :gol:
    دیگر نمیدانم چه بگوییم و چه چیزی را به توصیف بکشانم. انگار تمام کلمات ته گرفتند و چیزی برای گفتن باقی نمانده است.انگار چشمانم را بسته ام و دیگر نظاره گر هیچ چیزی نیستم و گویی کاملا نسبت به اطرافم بی تفاوت شده ام و احساسی برای ابراز نمی بینم.
    مثل اینکه سازهایم برای رقصیدن از بین رفته اند.

    ممکن است دلیلش این باشد:

    زندگی آنطور که بخواهد پیش می رود حتی اگر من نخواهم...
    گاهی خوب است آدم بداند وقتش رسیده دست بکشد و رها کند
    و قبول کند که جنگیدن بس است...
    گاهی باید بگذاری سرنوشت بیاید،
    روزگار خودی نشان بدهد و
    همه چی دست به دست هم بدهند تا اوضاع رقم بخورد
    و تو
    ساکت و سرد،تنها رقم بخوری...
    خـــــداونـــــدا...
    آنان که به من بـدی کردند،سـکوت را به مـن آموختند
    آنان که از من انتقـاد کردند،راه درست زیـستـن را به مـن آموختند
    آنان که مرا تحقیـــر کردند،صبــر و تـحمـــل را به من آموختند
    آنان که به من خوبــــی کردند ، انسـانیـــت را به من آموختند
    پــــــس ای مـهـــــربـانـــــم
    به همـه آنهـــایی که در رشــد من سهــمی داشتند ،
    خیــر دنیــا و آخـــرت عطـا فرما
    آمیــــــن یــا رب العالمیــــــن
    گاهی وقتا فراموش کن کجایی، به کجا رسیدی و به کجا نرسیدی،
    گاهی وقتا فقط زندگی کن...
    یاد قولهایی که به خودت دادی نباش،
    یه وقتایی شرمنده خودت نباش،
    تقصیر تو نیست
    تو تلاشتو کردی اما نشد...
    یه وقتایی جواب خودتو نده
    هر چی پرسید: چرا اینجای زندگی گیر کردی لبخند بزن و بگو کم نذاشتم اما… نشد
    یه وقتایی فقط از زنده بودنت لذت ببر...
    از بودن کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارن...
    بگذار ادمها هرچه می خواهند سنگ باشند توازنژاد چشمه باش.
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا