یارانراد
پسندها
3,813

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • محتاجیم به دعا...
    راستی 10 مهر خانه ترانه نشست هست.
    خراش های دختر روی ماشین
    مردی در حال ور رفتن با ماشین جدیدش بود. دختر 4 ساله اش سنگی برداشته بود و بدنه ماشین را خراش می داد. وقتی مرد متوجه شد با عصبانیت دست دخترک را گرفت و از روی خشم چند ضربه محکم به دستش زد غافل از اینکه با آچار در دستش این ضربات را وارد می کرد. در بیمارستان، دخترک بیچاره به خاطر شکستگی های متعدد، انگشتانش را از دست داد.
    وقتی دختر پدرش را دید، با چشمانی دردناک از او پرسید: «پدر انگشتانم کی رشد می کنند؟»
    پدر خیلی ناراحت شده بود و حرفی نمی زد. وقتی از بیمارستان خارج شد، رفت به سمت ماشین و چندین بار به آن لگد زد. حالش خیلی بد بود. نشست و به خراش های روی ماشین نگاه کرد. دختر نوشته بود: «دوستت دارم بابا.»
    به خاطر داشته باشید که عصبانیت و عشق حد و مرزی ندارند. همیشه به خاطر داشته باشید که وسایل زندگی را باید استفاده کرد و مردم را باید دوست داشت و به آنان عشق ورزید. اما مشکل امروز جهان این است که مردم استفاده می شوند و وسایل و چیزها دوست داشته می شوند.

    این متن،جزو ۱۰ متن برتر از نگاه‌مجله معتبر فوربس هست
    این متن سه مرتبه در این لیست،در مقام اول قرار گرفته
    زمین به عشق او می چرخد...
    امانت خدا بر زمین مانده بود. آدمیان می گذشتند بی هیچ باری بر شانه هایشان.
    خدا پیامبری فرستاد تا به یادشان بیاورد قول نخستین و بیعت اولین را.


    پیامبر گفت:


    ای آدمیان ای آدمیان این امانت از آن شماست. بر دوشش کشید.
    این همان است که زمین و آسمان را توان بر دوش کشیدنش نیست.
    پس به یاد آورید انسان را و دشواری اش را.
    اما کسی به یاد نیاورد...
    پیامبر گفت:

    عشق است.

    عشق است.

    عشق است که بر زمین مانده است. مجال اندک است و فرصت کوتاه.

    شتاب کنید وگرنه نوبت عاشقی می گذرد.

    اما کسی به عشق نیندیشید.

    پیامبر گفت:

    آنچه نامش زندگی است نه خیال است و نه بازی. امتحان است.

    و تنها پاسخ به آزمون زندگی زیستن است زیستن.

    اما کسی آزمون زندگی را پاسخ نگفت.

    و در این میان کودکی که تازه پا به جهان گذاشته بود با لبخندی پیامبر را پاسخ گفت.

    زیرا پیمانش را با خدا به یاد می آورد.

    آنگاه خدا گفت: به پاس لبخند کودکی جهان را ادامه می دهیم.



    عرفان نظراهاری
    :surprised:........................:eek:........................................
    .
    .
    ..

    .
    .
    .:D
    3 ساعتو 45 دقیقه پیش MAVEN به مریخ رسید.این کاوشگر جدید ناسا قراره جو مریخو دقیقتر بررسی کنه-تصویر حاوی لینک

    خواااهش میشه. در ضمن چشماتون قشنگ می بینه. ممنوووونم. ;)
    شب ها زود بخواب. صبح ها زودتر بیدار شو. ..
    نرمش کن. بدو. کم غذا بخور.
    زیر بارون راه برو. گلوله برفی درست کن.
    هر چند وقت یک بار نقاشی بکش.
    در حمام آواز بخوان و کمی آب بازی کن.
    سفید بپوش.
    آب نبات چوبی لیس بزن.
    بستنی قیفی بخور.
    به کوچکتر ها سلام کن.
    شعر بخون. نامه ی کوتاه بنویس.
    زیر جمله های خوبی که تو کتاب ها هست خط بکش.
    به دوست های قدیمیت تلفن بزن.
    شنا کن.
    هفت تا سنگ تو آب بنداز و هفت تا آرزو بکن.
    خواب ببین.
    چای بخور و برای دیگران چای دم کن.
    جوراب های رنگی بپوش.
    مادرت رو بغل کن. مادرت رو ببوس.
    به پدرت احترام بذار و حرفاش رو گوش کن.
    دنبال بازی کن. اگر نشد وسطی بازی کن.
    به برگ درخت ها دقت کن. به بال پروانه ها دقت کن.
    قاصدک ها رو بگیر و فوت کن. خواب ببین.
    از خواب های بد بپر و آب بخور.
    ...
    بقیش پایینه :D
    به باغ وحش برو. چرخ و فلک سوار شو. پشمک بخور.
    کوه برو. هرجا خسته شدی یک کم دیگه هم ادامه بده.
    خواب هات رو تعریف نکن. خواب هات رو بنویس
    بخند. چشم هات رو روی هم بگذار.
    شیرینی بخر.
    با بچه ها توپ بازی کن.
    برای خودت برنامه بریز.
    قبل از خواب موهات رو شانه کن.
    به سر خودت دستی بکش.
    خودت رو دوست داشته باش. برای خودت دعا کن!
    هرچند وقت یکبار قلبت را به فرشته ها نشان بده و از آنها بخواه قلبت را معاینه کنند.
    که به اندازه ی کافی ذخیره شادمانی در قلبت داری یا نه!!
    اگر ذخیره ی شادمانی هایت دارد تمام می شود ، پشت پنجره برو و به آسمان نگاه کن. آنقدر منتظر بمان و به آسمان نگاه کن تا بالاخره خداوند به تو نگاه کند، آن وقت صدایش کن؛
    او حتماً برمی گردد و به تو نگاه می کند و از تو میپرسد که چه می خواهی؟؟!
    حرفتو صریح و ساده و رک بگو.
    از او بخواه به تو نفس، پشمک، چرخ و فلک، قدم زدن، کوه، سنگ، دریا، شعر، درخت... تاب، بستنی، سجاده، اشک، حوض، شنا، راه، توپ، دوچرخه، آلبالو، لبخند، دویدن و ... عشق... بدهد.
    و
    دیگران را فراموش نکن
    سلااااااااااااااااااااااااااام........ :)صبحتون به خیـــــــــــــــــــــــــــــر...

    خدایا …!
    گاهی که دلم
    از این و آن و زمین و زمان می گیــرد ،
    نگاهم را به سوی تو و آسمـان می گیرم ،
    و آنـقـدر با تــو درد دل می کنـم ،
    تا کم کم چشـــــــــم هایم
    با ابـرهای بارانیت همراهی می کنند
    و قلبـــم سبک می شود آنــوقــت
    تو می آیی و تــــــمـــــــــام فضای دلـم را
    پر می کنی و مـــــن دیـــــــگــــر آرام
    می شــــــوم و احساس می کنم
    هیچ چیز نمی تواند مرا از پای دربیـاورد !
    چون تو را در قلبــــــــــــــم دارم ...
    ما رسم دوستی مان مثل نان نیست!
    که گرمش در سفره باشد و سرد و بیاتش سهم نمکی!
    چه گرمای حضورت،چه سرمای نبودنت را،...همیشه doseton daram
    mamnon babate hamechi:smile:
    ﺁﺩﻡ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﺍﯼ ﻧﯿﺴﺘﻢ
    ﺍﻣﺎ
    ﺧﺪﺍ، ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺭﺍﯾﯽ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ.:gol::gol::gol:
    چه زیبا!!!!...
    پیج شما همیشه یه چیز جالب و دلچسب توش داره! :)
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا