pouyan68
پسندها
178

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام
    ببخشید، ببخشید، ببخشید
    همین الان اسمتو دیدم یادم اومد باید یه چیزی بهت میدادم
    هنوز شماره ازمایشکاه امیرکبیرو میخوای یا دیکه دیر شده؟؟
    من شماره رو واست میذارم
    6455426
    واقعا شرمنده که فراموش کردم
    سلام داداشم خوبی؟
    کوجایی؟
    دلم واست یه ذره شده بی وفا
    سیم کارت بخرید با همسرتون حرف بزنید !
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    بعد با جایزش با دوست دخترتون حرف بزنید !
    عدالت یعنی چی ؟
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    .
    عدالت یعنی این که یکی هفت میلیارد پول از باباش ارث می بره !
    یکی کچلی !
    الو ...سلام منزل خداست ؟
    این ،منم مزاحمی که آشناست !
    هزار دفعه دلم این شماره رو گرفته است ..
    ولی ...
    هنوز پشت خط در انتظار یک صداست ...
    شما که گفته این ..
    پاسخ سلام واجب است ...
    به ما که می رسید ،حساب بنده هایتان جداست .؟
    الو...
    دوباره قطع و وصل شد !
    خرابی از دل من است ..
    یا که عیب سیم هاست ؟؟؟
    چرا صدایتان نمی رسد؟..کمی بلند تر
    صدای من چطور ؟خوب و صاف و واضح و رساست؟؟
    اگر اجازه می دهی برایت درد دل کنم ..
    شنیده ام که گریه بر تمام درد ها شفاست ..!
    دل مرا بخوان به سوی خود تا سبک شوم ...
    پناهگاه این دل شکسته خانه ی شماست
    الو..
    مراببخش ،باز مزاحمت شدم ..
    دوباره زنگ می زنم ،
    دوباره ...
    تا خدا ...
    خداست !..
    "قیصر امین پور"
    سلام و درودی بی پایان بر تو
    ببخشید که یه مدته نیستم
    دعا کن زودتر بتونم برگردم
    راستی با پایان نامت چه کردی؟؟
    آهان اینم بهت بگم خوشحال شی من ارشد امیرکبیر قبول شدم
    سلام چطوری؟چه خبر؟
    نماز روزه هاتون قبول........
    خواهش میکنم جبران نوشته های زیبایی که یه بار واسم فرستادی
    حضرت ادم وقتی داشت از بهشت بیرون میرفت:
    خدا گفت:نازنینم آدم ، با تو رازی دارم...
    اندکی پیشتر آی....
    آدم آرامو نجیب آمد پیش...!!!
    زیر چشمی به خدا مینگریست...
    محو لبخند غم آلود خدا ، دل انگار گریست...!!
    گفت: نازنینم آدم ،
    قطره ای اشک زچشمان خداوند چکید...
    یادمن باش که بس تنهایم...
    بغض آدم ترکید... گونه هایش لرزید...
    به خدا گفت: من به اندازه ی گل های بهشت... من به اندازه ی عرش... نه... نه... به اندازه ی تنهاییت ای هستی من دوستت دارم....!!!
    آدم کوله اش را برداشت....
    خسته و سخت قدم برمیداشت... راهی ظلمت پرشور زمین....
    زیر لبهای خدا باز شنید... نازنینم آدم....
    نه به اندازه ی تنهایی من.... نه به اندازه ی گلهای بهشت ....که به اندازه یک دانه ی گندم.... تو فقط یادم باش..
    آخ راس میگی فردا شب...
    خییییییییییییییییییلی برای من دعا کن ..خیلی بهمین غلظت که نوشتما....:d
    منم برای شما دعا میکنم چون دعا در حق همدیگه مستجابه
    سلام ممنون بابت متن های زیبا والبته عمیق و پر مفهوم
    من نمیدونستم اینا واسه خودته...خیلی قشنگه...آفرین آفررررررررررررین .. واقعا خوب مینویسی...
    الان وقت ندارم اما یه روز میام همه رو مینویسم و نگه میدارم که همیشه چشمم بهشون بیفته
    سلام

    رمضان مبارک
    خواندن حدیث شریف کساء...

    التماس دعا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا