Autumn girl
پسندها
2,502

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • ویکتور هوگو میگه:
    آدم ها در دو حالت همدیگر را ترک می کنند ،
    اول اینکه احساس کنند کسی دوستشون نداره،
    دوم اینکه احساس کنند یکی خیلی دوستشون داره!
    خدا جــــــونم!خودت به این خوبی...آدم هات به کی رفتن؟؟؟
    گاهی نمیشه دست از دوست داشتن یکی برداشت
    حتی وقتی ازش متنفری ...
    می دانی چه موقع از روی دوچرخه می افتی؟
    زمانی که رکاب زدن را فراموش کنی ،
    زندگی نیز اینگونه است ...
    زندگی کردن ، انتخاب کردن است؛
    اما برای انتخاب درست و خوب شما باید بدانید که :
    که هستید ؟
    چه می خواهید ؟
    به کجا می خواهید برسید؟
    و برای چه می خواهید به آنجا برسید ...
    از شیخ ِ بهایی پرسیدند : خیلے سخت می گذرد ، چـه باید کرد ؟
    شیخ گفت: خودت که می گویی ، سخت مےگذرد ، سخت کــه نمی ماند!
    پس خـــدا را شکــر کــه می گذرد و نمی ماند ...

    به گیله مرد میگم : صحبت کردن با شما رو خیلی دوست دارم با اینکه چندین ساله که با هم آشنا شدیم ولی از اینکه در مقابلم جبهه نمیگیری وبا آرامش و حوصله به حرفام گوش میدی ازت ممنونم ...

    لبخندی زد و گفت : دوست من بهتر از من خیلی ها هستن و خیلی خیلی بهتر از اون خیلی ها ، فقط یک نفر هست که میشه باهاش صحبت کرد و اون خداست ...
    دستی ‌که ‌آتش جهنم‌ به ‌آن‌ نمی‌ رسد
    هنگامی که رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) از جنگ تبوک بازگشت، سعد انصاری به استقبال آن حضرت شتافت. پیامبر با او مصافحه کرد و چون زبری و خشنی دست های او را احساس کرد از کارگر انصاری پرسید: چرا دست هایت اینچنین کوفته و خشن است؟سعد گفت: ای رسول خدا! با بیل و طناب کار می کنم و هزینه زندگی خانواده ام را تأمین می کنم، پیامبر دست او را بوسید و فرمود: این دستی است که آتش جهنم به آن نخواهد رسید. مفاتیح الحیات، ص ۵۱۹، بخش برتری کارگران
    آورده اند که:
    بهلول سکه طلائی در دست داشت و با آن بازی می نمود.
    شیادی چون شنیده بود بهلول دیوانه است جلو آمد و گفت:
    اگر این سکه را به من بدهی در عوض ده سکه را که به همین رنگ است به تو میدهم
    بهلول چون سکه های او را دید دانست که سکه های او از مس است و
    ارزشی ندارد به آن مرد گفت به یک شرط قبول می نمایم!سپس گفت:
    اگر سه مرتبه مانند الاغ عرعر کنی.شیاد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود!
    بهلول به او گفت:
    تو با این خریت فهمیدی سکه ای که در دست من است از طلاست
    چگونه من نفهمم که سکه های تو از مس است؟:biggrin:
    سی ثانیه پای صحبت برایان دایسون

    فرض کنید زندگی همچون یک بازی است. قاعده این بازی چنین است که بایستی پنج توپ
    را در آن واحد در هوا نگهدارید و مانع افتادنشان بر زمین شوید.
    جنس یکی از آن توپها از لاستیک بوده و باقی آنها شیشه ای هستند.
    پر واضح است که در صورت افتادن توپ پلاستیکی بر روی زمین، دوباره نوسان کرده و
    بالا خواهد آمد، اما آن چهار توپ دیگر به محض برخورد ، کاملا شکسته و خرد
    میشوند.
    او در ادامه میگوید : آن چهار توپ شیشه ای عبارتند از خانواده، سلامتی، دوستان
    و روح خودتان و توپ لاستیکی همان کارتان است.
    كار را بر هیچ یك از عوامل فوق ترجیح ندهید، چون همیشه كاری برای كاسبی وجود
    دارد
    ولی دوستی كه از دست رفت دیگر بر نمی گردد، خانواده ای كه از هم پاشید دیگر جمع
    نمی شود،‌ سلامتی از دست رفته باز نمی گردد و روح آزرده دیگر آرامشی ندارد.;)
    امروز روز ملی گل هاست،
    روزتون مبارک باد ، اين را برای همه گل هاى دنيا كه عطرشون را دوست دارى بفرست : من ، شما را انتخاب كردم:gol:

    عشق:heart:+اهمیت=مادر
    عشق:heart:+ترس=پدر
    عشق:heart:+کمک=خواهر
    عشق:heart:+دعوا=برادر
    عشق:heart:+زندگی=همسر
    عشق+اهمیت+ترس+کمک+دعوا+زندگ� �� �� �� �= رفیق[IMG]

    هفته جهانی "رفاقت" فرخنده باد
    بفرست برای اونهاییکه توزندگيت باارزشند.من كه فرستادم
    این هفته، هفته بهترین دوسته::heart:دوست عزيز مبارکت باشه:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا