کربلایی مسیح
پسندها
72

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • "بهار"بسترمهراست ودفترمعرفت،قصه هستی است،
    حکایت وابستگی ها وفراموشی خستگی ها،که معطربه یاس حضرت زهرا(س) است
    پیشاپیش بهاران باتمام رمز و راز و زیبایی هایش برشما مبارک.

    سلام داداش
    خوبی؟
    ببخش راهیان بودم الان دیدم پیامتو

    چه خبرا ؟ عزیزمی :w27:
    سلام یادتون نره برام دعا کنین سر سفره هفت سین.......سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم........
    سلام حاج آقا خوبی ؟وقتی نمیای دلمون برات تنگ میشه............دعامون کن........
    سلام ممنونم بله روز بزرگیه زینب بودن خیلی سخته ...........
    تورو خدا برام دعا کنین اصلا خوب نیستم..............
    سلام حاج آقا خوبی؟میلاد حضرت زینب رو تبریک میگم.....التماس دعا.......
    سوره نساء آیه مبارکه 19 :



    تاپیک: [ آیــــــه گـــــــرافـی ]
    حاج آقا برام دعا کن تو رو به اون حسینی که رفتی زیارتش برام دعا کن خیلی حالم بده..........
    سلام.......خواهش میکنم..........منم خوبم..........ایشاا... که مهندس میشین......
    سلام خوبین؟ببخشید آخه به همه میگم دیگه عادت کردم چشم دیگه نمیگم معذرت میخوام..........
    ممنون شکر خدا ما هم خوبیم...........
    سلام اون کارو میکنم همیشه ولی نمیدونم چرا انقدر سست اراده شدم از خودم بدم میاد ................
    سلام حاجي خوبي؟اينو كه ميدونم بدبختي من اينه كه خودم آدم بسيار مقيدي هستم وقتي اشتباهي ميكنم خيلي خود خوري ميكنم ولي اين بار فرق داره خيلي حالم داغونه بخاطر كار اشتباهي كه كردم.............
    نميدونم چيكار كنم آروم بشم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    سلام حاج آقا خوبی؟ تو رو خدا برام دعا کن خیلی حالم بده یه کار اشتباهی کردم که عذاب وجدانش داره میکشدم البته گناهی رو انجام دادم که سکته نکنم خوبه...........
    یه نفر بهش میره بالای درخت کاج، بهش میگن رفتی چیکار کنی اون بالا؟ میگه دارم توت میخورم.
    میگن رو درخت کاج؟ میگه تو جیب توت خشک ریختم ، دارم اینجا میخورمشون.
    نامه زهرای ۹ ساله به رزمندگان‌ ۸ /۱۱/ ۶۲:

    با سلام به امام زمان ـ علیه‌‌السلام
    و درود به امام خمینی

    سلام به رزمندگان اسلام. اسم من زهرا می‌باشد. این هدیه را که نان خشک و بادام است برای شما فرستادم. پدرم می‌خواست جبهه بیاید ولی او با موتور زیر ماشین رفت و کشته شد. من ۹ سال دارم و نصف روز مدرسه و نصف دیگر را قالی بافی می‌روم. مادرم کار می‌کند. ما ۵ نفر هستیم. پدرم مُرد و باید کار کنیم و من ۹۲ روز کار کردم تا برای شما رزمندگان توانستم نان بفرستم. از خدا می‌خواهم که این هدیه را از یک یتیم قبول کنید و پس ندهید و مرا کربلا ببرید. آخر من و مادرم خیلی روزه می‌گیریم تا خرجی داشته باشیم. مادرم خودم احمد و بتول و تقی برادر کوچک ماست، سلام می‌رسانیم. خدا‌نگهدار شما پاسداران اسلام باشد.
    سلام... این متن یک دعوا می باشد

    اقا حسام اگه دوباره اومدی باشگاه لطفا به من پیام نده..... چون میذاری و میری و من منتظر آخرین جواب پیامم.....

    خدافظ دیگه
    سلام... ای جدی میگین؟ من تو پیام قبلی گفتم خانم خوبن؟ شما هم نوشتنید شکر. واسه همین فک کردم متاهل شدید...


    ایشالا به زودی خوشبخت بشید.

    اره آبجی فاطمه دیگه نمیاد ولی در تماسیم باهم ازدواج کرده و سرکار هم میره....

    منم که نتونستم ازدواج کنم... یعنی یه حالتی شد که نشد.... اگه حسابی دوست داشتید بدونید چی شد که نشد واستون میگم...

    دعاگوی من باشید... خدا نزدیک است..
    سلام مرسی خوبم شما چطورین؟خوش به سعادتتون زیارت قبول خیلی مردی که ما رو یادت بوده من که خیلی دلم میخواد یه بار قبل مرگم برم ایشاا.. که آقام منو هم بطلبه البته شما که نظر کرده هستین. وقت کردین پیش ما باز بیاین
    التماس دعا
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا