M
پسندها
94

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • برای انسان ها همون قدر باش که برای تو هستن.....بیشتر که باشی
    باعث سوئ تفاهم میشه....
    محکم تر از آنم که برای تنها نبودنم؛
    آنچه را که اسمش را غرور گذاشته ام
    برایت به زمین بکوبم …
    احساس من قیمتی داشت؛
    که تو برای پرداخت آن فقیر بودی
    کاش می فهمیدی که تــــــــــو از دید من زیبا بودی ؛
    دیگران حتی نگاهت هم نمی کردند ،
    و تـــــــــو چه اشتباهی مغرور شدی …
    دیـگـــر نه اشـکـــهایم را خــواهـی دیــد
    نه التـــمـاس هـــایم را
    و نه احســـاســاتِ ایــن دلِ لـعـنـتـی را…
    به جـــایِ آن احســـاسی که کُـــشـتـی
    درخـتـی از غــــرور کـاشـتم…
    امروز فهمیدم که زندگی خراب است

    آرزو سراب است

    امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند

    و شمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند
    چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان

    برای کسی که در دوری ما

    شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .
    امروز فهمیدم که زندگی خراب است

    آرزو سراب است

    امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند

    و شمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند
    امروز فهمیدم که زندگی خراب است آرزو سراب است امروز فهمیدم که گل ها هم می توانند سنگدل باشند و شمع ها هم می توانند بال و پر پروانه ها را در خود بسوزانند
    هـر چہ از دست میـرود بگذار بـرود …

    چیـزی ڪہ بہ اِلتمـاس آلـوده باشد نمیخواهمـ …!

    هـر چہ بـاشد حتی زنـدگی …!
    چه اشتباه بـزرگیست ، تلخ کردن زندگیمان

    برای کسی که در دوری ما

    شیرین ترین لحظات زندگیش را سپری میکند . . .
    این نیز بگذرد مثل همه ی اتفاقات خوب و بد زندگی....
    مثل همه ی دوست داشتن هایی.که درته صندوق خاک خورده ی زمان مخفی ماند وهیچ کس نفهمید....
    این نیز بگذرد مثل زندگی....
    برای انسان ها همون قدر باش که برای تو هستن.....بیشتر که باشی
    باعث سوئ تفاهم میشه....
    درشهری ک مردمانش عصا از کور میدزدند من خوشدل دنبال محبت میگردم....
    مخاطب خاص من:

    ای معشوقه نادیده من - به پایان امد این دفتر


    2/12/91
    امشب خیلی دلم ب حال خودم سوخت چقد خوش خیالم....:cry:

    امشب 2 اسفند تولدم بود خیلی شب بد بود خیلی بدبختم چه خیالایی داشتم.........

    از روز اولی ک شناختمت 1سال منتظر بودم 1سال خاطراتمو مرور کردم....

    1سال یه علاقه یک طرفه......

    دیگه بسه تمومش میکنم تحمل عذاب واسم سخته تحمل یه عشق و دوست داشتن یک طرفه خیلی عذاب اوره .خداحافظ همیشه

    خودش

    هواتو داشته باشه....
    تقصیر تو نبود !

    خودم نخواستم چراغ قدیمی خاطره ها خاموش شود !

    خودم شعرهای شبانه اشک را فراموش نکردم !

    خودم کنار آرزوی آمدنت اردو زدم !

    حالا نه گریه های من دینی بر گردن تو دارند ،

    نه تو چیزی بدهکار دلتنگی این همه ترانه ای . . .
    اینجا زمین است رسم آدم هایش عجیب است !
    اینجا گم که مى شوى به جاى اینکه دنبالت بگردند ، فراموشت مى کنند …
    هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن …

    به هر حال دارم فراموش می کنم فراموش شدنم را …
    وقتى که میگى :
    “دیگه برای همیشه فراموشش کردى”
    و هیچ احتیاجى بهش ندارى و تمام بد و بیراه های دنیا رو نصیبش میکنى …
    دقیقا همون زمانیه که :
    بیشتر از همیشه دلت براش تنگ شده …
    خدایاااا......

    چقد امشب حالم گرفتس. ........

    چرا دوباره رفتم تو خاطراتم..............

    چرا دوباره گریه کردمممممممممممم......

    خسته شدم کمکم کن تموم بشه این گذشته....
    فاجعه یعنی انقدر غرق تو شده ام که ....

    از تلاقی نگاهم با دیگری احساس خیانت می کنم..........
    هزار دفعه حرف دلمو اینجا مینویسمو پاکش میکنم

    نمیدونم چ مرگمه...........:cry:
    اخرین نفس مازیار فلاحی

    تــو نگو که خیال محاله
    رفتنت واسه این دل تنها

    یه سوال ِ بی جواب ِ
    مث خواب ِ یه عذاب ِ

    نمیدونی چه تیره و تاره
    حال قلبی که از تــو و دوریت

    بی قراره بی قراره
    نگو دیره که نمیره

    آخرین نفسام ِ و بی تــو
    دارم حس میکنم که میمیرم

    لااقل بزار این دم آخر
    از چشات همه چی رو بگیرم

    توی ِ لحظه ی خسته ی دلخوشی
    که توی بی نفسی من و می کشی

    کاش بهم دل خستم و پس بدی
    یا به قلب یخی تــو نفس بدی

    همه باورم و ترسم از اینه
    که بیاد روبروم و بشینه

    غم و درد چشام و ببینه
    بگه حال و روالش همینه

    گاهی می گذرم از همه دوریم
    مثل قایقی از دل دریا

    که یه لحظه چشاتــو ببندی
    یه لحظه چشاتــو ببندی

    بخندی
    بخندی

    آخرین نفسام ِ و بی تــو
    دارم حس میکنم که میمیرم

    لااقل بزار این دم آخر
    از چشات همه چی رو بگیرم

    توی ِ لحظه ی خسته ی دلخوشی
    که توی بی نفسی من و می کشی

    کاش بهم دل خستم و پس بدی
    یا به قلب یخی تــو نفس بدی

    .

    به قلب یخی تــو نفس بدی
    یادگاری رضا صادقی

    توي چشمات ميشه گم شد
    وقتي تو فكر فراري
    سوسوي شب لب دريا
    از تو مونده يادگاري
    شعر و شرم و شوق و شرجي
    همه شاهدن كه بودي
    لحظه ها رو لحظه لحظه
    من و تو باهم مي خونديم
    تو وجودت مهربونه
    مهربون مثل عبادت
    واسه من كه از تو دورم
    كه به رويات كردم عادت
    نفسي كه بند جونه
    جون تازه واسه بودن
    مثل باور يه آهنگ
    يه ترانه واسه خوندن
    تو وجودت مهربونه
    تو وجودت مهربونه
    ريه هام پر شده از تو
    بي تو هر لحظه عذابه
    حتي با فكر نبودت
    شب و روز حالم خرابه
    بغض معصوم و نجيبت
    منو قانع كرد، كمت شم
    ممنونم اجازه دادي
    با تو درگير غمت شم
    بعدها وقتی که تنها خاطراتم مانده است ، رهگذر می آید و من نیستم …
    یه زمانی میرسه که خاطره های خوب هم آدمو دیوونه میکنن …
    منو بارون رضا صادقی:
    سراغی از ما نگیری نپرسی که چه حالیم
    عیبی نداره می دونم باعث این جداییم
    رفتم که شاید رفتنم فکرتو کمتر بکنه
    نبودنم کنار تو حالتو بهتر بکنه
    لج کردم با خودم اخه حِسِت به من عالی نبود
    احساس من فرق داشت باتو دوست داشتنِ خالی نبود
    بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
    چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه اروم
    چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون
    بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
    چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه آسون
    چه حالی داریم امشب به یاد تو منو بارون
    باختن توی این بازی واسم از قبل مُسَلَم شده بود
    سخت شده بود تحملش عشقت به من کم شده بود
    رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز
    من هنوزم عاشقتم به دل می گم بساز بسوز
    رفتم ولی قلبم هنوز هواتو داره شب و روز
    من هنوزم عاشقتم به دل می گم بساز بسوز
    بازم دلم گرفته تو این نم نم بارون چشمام خیره به نوره
    چراغ تو خیابان خاطرات گذشته منو می کشه اروم
    چه حالی دارم امشب به یاد تو زیر بارون
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا