اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم…
اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم…
اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم…
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم.
-
اینجا آسمان ابریست ، آنجا را نمیدانم…
اینجا شده پائیز ، آنجا را نمیدانم…
اینجا فقط رنگ است ، آنجا را نمیدانم…
اینجا دلی تنگ است ، آنجا را نمیدانم.
قايقي خواهم ساخت
خواهم انداخت به آب
دور خواهم شد از اين خاك غريب ،
همچنان خواهم خواند .
همچنان خواهم راند
پشت درياها شهري است
كه در آن وسعت خورشيد به اندازه چشمان سحرخيزان است
پشت درياها شهري است
قايقي بايد ساخت .
اهل كاشانم . اما
شهر من كاشان نيست .
شهر من گم شده است .
من با تاب ، من با تب
خانه اي در طرف ديگر شب ساخته ام .
و راستي ! مگر فرقي هم مي كند كه انسان در كجاي زمين باشد ؟
دلم گرفته است
دلم گرفته است
به ایوان می روم و انگشتانم را
بر پوست کشیده
ی شب می کشم
چراغ های رابطه تاریکند
چراغهای رابطه تاریکند
کسی مرا به آفتاب
معرفی نخواهد کرد
کسی مرا به میهمانی گنجشک ها نخواهد برد
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی ست
حاصل عشق مترسک به کلاغ مرگ یک مزرعه است ...
کاش چون پاییز بودم ، کاش چون پاییز بودم
کاش چون پاییز خاموش و ملال انگیز بودم
برگهای آرزوهایم یکایک زرد میشد
آفتاب دیدگانم سرد می شد
آسمان سینه ام پر درد می شد
ناگهان توفان اندوهی به جانم چنگ می زد،
اشک هایم همچو باران
دامنم را رنگ می زد
وه چه زیبا بود اگر پاییز بودم
وحشی و پر شور و رنگ آمیز بودم
آفتاب دیدگانم سرد میشد
من نمی دانم که چرا می گویند : اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست
و چرا در قفس هیچ کسی کرکس نیست
گل شبدر چه کم از لاله قرمز دارد
چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید
واژه ها را باید شست ...
اینجا آنقدر شاعرانه دروغ میگویند
و آنقدر در دروغ هایشان شاعر میشوند
که نمیدانم
در این سرزمین
با این همه فریب
چگونه است که دلم هنوز
خواب باران را دوست دارد........
یک پنجره برای من کافیست.
من از دیار عروسک ها می آیم
از زیر سایه های درختان کاغذی
در باغ یک کتاب مصور
از فصل های خشک تجربه های عقیم دوستی و عشق
به سلامتی اونایی که هیچ وقت دستای همدیگرو رها نکردن....
کاش من گل بوته بی رنگ قالی می شدم
میگذشتی بر گلستانم شبی شاید ملول
مینشستی خیره می ماندی به من
غرق در افکار و رویاهای دور
کاش دستی می کشیدی روی گلبرگ دلم
میشنیدی آه بی جان مرا
کاش می دیدی گل بی رنگ قالی اتاق
آرزو دارد بمیرد زیر پات
بعضی وقتها دروغ خوبه
به مادر کم طاقت باید دروغ گقت
باید بهش بگی
حالم خوبه
غذا خوبه
هوا خوبه
دلمون خوشه
وقتی مادر خوب باشه یعنی همه چی خوبه.....
هر كجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره فكر هوا عشق زمین مال من است
چه اهميت دارد
گاه اگر مي رويند
قارچ هاي غربتهر كجا هستم باشم
آسمان مال من است
پنجره فكر هوا عشق زمین مال من است
چه اهميت دارد
گاه اگر مي رويند
قارچ هاي غربت
غرور قلب آرش بود - پر پرواز تیرش شد
به مرز عاشقی ها رفت- شکوه سرزمینش شد
هر جا هستی سالم و پیروز باشی.
واژه ها را بايد شست .
واژه بايد خود باد، واژه بايد خود باران باشد.
چترها را بايد بست.
زير باران بايد رفت.
فكر را، خاطره را، زير باران بايد برد.
با همه مردم شهر ، زير باران بايد رفت.
دوست را، زير باران بايد ديد.
عشق را، زير باران بايد جست.
زير باران بايد با زن خوابيد.
زير باران بايد بازي كرد.
زير باران بايد چيز نوشت، حرف زد، نيلوفر كاشت
زندگي تر شدن پي در پي ،
زندگي آب تني كردن در حوضچه «اكنون» است.
در تصاویرحکاکی شده بر سنگهای تخت جمشید هیچکس عصبانی نیست
هیچکس سوار بر اسب نیست
هیچکس را در حال تعظیم نمی بینید
در بین این صدها پیکر تراشیده شده حتی یک تصویر برهنه وجود ندارد.
این ادب اصیلمان است:
نجابت
قدرت
احترام
مهربانی
خوشرویی
هم وطن ایرانی من ، ایرانی اصیل بمان
ممنونم آرش جان،هم واسه تاپیک های قشنگت،هم واسه این عکسباسلام
اگرهنوز هم مایل به همکاری در زمینه ی ساخت هواپیما میباشید اطلاعات شخصی نظیر ایمیل وشماره ی تماس خود را برای من ایمیل کنید
www.babakhanihamid71@yahoo.com
به کجا نگا میکنی
من که نمیخوام با تو برصم که . اصن مشکل داره مگه نمیدونی
تو خودت تنها برقص . تو که جوونی . میتونی بپر بپر کنی . اسم رقصش یادم رفته از همونایی که خیلی بپر بپر داره ها از اونا لدفن
از اونایی که خیلی بپر بپر داره
خوشکلا باید برقصن
خودت کلاه رو از سرت ورداشتی؟
لطفا وقتی در خواست دوستی میدید یه جا ثبت کنید که فراموش نکنید کی در خواست داده.
......
آره شریک نشو من خیلی شکموئم
نه برا من بازه ولی برا شما بستس -
بارگذاری...
-
بارگذاری...
-
بارگذاری...
