S
پسندها
953

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • برگ سبزیست تحفه درویش
    چه کند بی نوا ندارد بیش

    سال نو پیشاپیش مبارک

    سلام بر شما...

    شروع ِ مرحله ی دوم ِ مذاکرات : ارایه ی راهکارهای شما ، برای برطرف نمودن نقاط ِ ضعف و مشکلات ِ دانشجویان ِ معماری

    تاپیک : عمده ترین مشکلات ِ شما در معماری چیست ؟
    .
    .
    .
    موفق باشید...:gol:
    بزودی ...!
    در چند روز اینده در کنار دیگر برنامه های تالار که اعلام میگرردد, سری مسابقات جالب و دنباله دار مدلسازی و طراحی نرم افزار نیز در نظر داریم که بزودی اطلاع رسانی خواهد شد
    سلام دوست هنرمند و معمار عزیز

    از شما برای شرکت در سومین مرحله مسابقات طراحی تالار معماری با موضوع طراحی یک کلبه جنگلبانی دعوت میکنیم
    مسابقه طراحی شماره 3- طراحی یک کلبه جنگلبانی

    همچنین در نشریه تالار معماری صفحه ای به انعکاس دیدگاه ها و نظرات شما اختصاص خواهد داشت ...
    دیدگاه 1 - پرونده این شماره نشریه دیسا : معماری بیونیک
    به عشق همه ی دوستام این متن و نوشتم و این کارتو درست کردم...
    امیدوارم خوشتون بیاد و بمونه واسه یادگاری...

    سال نو مبارک...


    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/354692-دوستاني-كه-متولد-6ه-هستن-بفرمايين-تو-حتما-بياين-و-يه-خاطره-اون-دوران-رو-بگيد/page15?p=4780608#post4780608
    چرا داشتم تا چند وقت پیش
    ولی سر قضیه تاپیک بچه های تبریز که از گفتگو ازاد جابه جاش کردن
    یه سری بچه ها خداحافظی کردن و رفتن
    بابک هم یکیش
    من هی بهش پیغام میدم ولی جواب نمیده
    مثل اینکه کلا از اینجا کنده
    متاسفانه
    سلامتی
    فعلا که راهی سفر
    منم کمتر میام
    بعد چند وقت اومدم هم بچه هارو ببینم هم از کسایی که از ما دلخورند حلالیت بگیریم
    خیلی خوشحالم کردی
    :biggrin:بااور کن اصلا حواسم نبود:دی
    از متینم خبر ندارم:دی.فکر کنم درگیر زندگی متاهلی شده.باشه اگه دیدمش حتما.
    آفرین!اصلا از اولم از این عاقل بودن تو خوشم میامد(من از چی تو خوشم نمیامده؟)
    اینجا هفته ای یه بار سر میزنم!ولی نواندیشان بیشتر هستم.چند هفته پیشم خودت بودی فک کنم اونجا برات پیام گذاشتم!
    به هرحال من همیشه هستم.بذار آیدیمم برات میفرستم که راحت تر باهام تماس داشته باشی.
    بوس بوس یه دنیا
    آخ آخ
    دقت کردی من اصلا فکر نمیکنم توئم میتونی بیای اراک؟:w15:فقط فکر میکنم من اگه بیام میشه همو ببینیم:w15:
    بیا بابا بیا!متینم پیدا میکنیم یه جوری سه تایی چه حااالی بکنییییییم.

    ها؟عید؟هیچی به خدا!!!میخوام خونه درس بخونم:cool:

    آره!نمیدونم چرا من این دنیای مجازی رو ول نمیکنم فقط!!!!!!

    نه خیالت راحت!کسی که من دلم بخواد براش بسوزه ظاهرا یافت می نشود!تو چی؟یافت شود؟

    عزیییییییییییییزمییییییییی تو
    به محض اینکه بتونم که میااام!شک نکن اگه بشه از دیدن تو نمیگذرم.
    من خودم نخواستم برم:cool:حالا واسه مکه رفتن وقت زیاده:D

    آره دنبال کار که جدی هستم!دلم میخواد زودتر مستقل بشم.دیگه از اویزون جیب بابا بودن خسته شدم.

    دانشجویانم مثل اینجا!دیگه دوستش ندارم.انگیزه و علاقه ای ندارم بیام.شماها ئم که نیستین.

    از پری هم خیلی خبر ندارم.چسبیده به دنیای واقعی.کار و این چیزا دیگه!

    جوووووووونم خودشیفتگیییییییی!من عاااششششق خودت و خودشیفتگیتم با هم.

    نه هنوز دلم .اسه هیشکی نسوخته!ادعا رو داری؟:surprised::Dدلم واسه مدل جواب دادنت تنگ شده بود.
    دقت کردی چقد حرف داریم با هم بزنیم؟کاش بشه یه روز جریانات مفصلو مفصل واسه هم تعریف کنیم
    ای جاااااااانم!اگه میتونستم به عشق توئم که شده میامدم!ولی خانواده همگی دارن میرن مکه برنامه های منم ریختن به هم!
    نه اصلا ازش خبرندارم!فکر کنم با تیم مدیریتی اینجا به مشکل برخوردن!یه جورایی اعتراضی بود رفتنشون!
    ارشدم نه!از حماقتای زندگیم بود.دیدم نخوندم شرکت نکردم!برنامه ام سال دیگست حتما میخونم!
    همشهری شماروهم ما داماد نکردیم:دی.خودش ده قرن بود مشتاق بود داماد بشه:دی.البته دانشجویانم چند ماهه اصلا نمیرم!
    اون مفصله رو توضیح بده ببینم!اتفاقی افتاده؟
    ای بابا!سمیه!کی لیاقت منو داره؟:دی
    ببین
    اصلا من و تو جدی همزادیم!انگار پرمو سوزونده باشی فوری اومدم:دی
    واسه منم بهترین اتفاق بود(شکلک بوس و بغل ولاو و اینا)
    والله اینجا که من خیلی وقته نمیام!یعنی هفته ای یه بارمیام یه سر میزنم میبینم دوستش ندارم زودی میرم!بچه های قدیمی که اصلا نیستن!جوشم داغونتر از قدیما!
    بابکم یه مدت نبودم بعد که اومدم دیدم اونم بازنشست شده کلا رفته!(البته فقط اون نبود.از ترکای باشگاه خیلیا رفتن)
    درسمم تموم شده دنبال کارم!
    تو چی؟چیکارا میکنی؟چرا هیچ جا نیستی؟نه اینجا نه دانشجویان!
    وااااااااااای سمیه خودتی؟
    عزیییییییییییزم
    منم خیلی وقته نمیام اینجا!همین الان بعد یکی دوهفته اومدم دیدم پیام گذاشتی ذوقمرگ شدم!چه شانسی دارم من!
    کجایی؟سرت شلوغه؟دلم برات خیییلییی تنگ شده.
    کوجاااااااااااییییییییییی ی باز؟:w05:
    سمیه این روزا دلم برات خیلی تنگ میشه.اومدی این طرفا یه خبر بده بدونم حالت خوبه.
    کوجااااااااااایییییییییییی باز؟:w05:
    سمیه این روزا دلم برات خیلی تنگ میشه.اومدی این طرفا یه خبر بده بدونم حالت خوبه.


    شب یلداست؛ شبى که در آن انار محبت دانه مى شود و سرخى عشق و عاطفه، نثار کاسه هاى لبریز از شوق ما؛ شبى که داغى نگاه هاى زیباى بزرگ ترها در چشمان کودکان اوج مى گیرد و بالا مى رود.

    امشب، میوه سربسته حرف هایمان را روبه روى هم مى گذاریم تا طعم شیرین دوستى را به کام زمستانى روزگار بچشانیم.

    شیرینىِ در کنار هم بودن لبخندهاى امشب، هزار بار بهتر از اشکِ حسرت ریختن بر مزار جدایى هاى فرداست.

    بلندترین شب سال هم خورشید را ملاقات خواهد کرد و این یعنی بوسه گرم خداوند بر صورت زندگی وقتی همه چیز یخ می زند.

    *یلدا مبارک*
    [IMG] [IMG]
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا