ی کاش هیچ وقت کلمات اختراع نمی شدند!
آن وقت میشد
نگاهت کنم و بگویم دوستت دارم...
نگاهت کنم و بگویم دلخورم از بود و نبودهای گاه به گاهت...
بگویم...
بی هیچ حرفی...
بی هیج صدایی...
میشد نگاهم کنی و بگویی میفهممت...
میشد نگاهم کنی و بگویی کنارت هستم...
بگویی...
بی هیچ حرفی...
بی هیچ صدایی...
با...
سکوت کن...
وقتی میفهمی هجوم احساس قلبت را بدرد آورده
وقتی میفهمی شروع کرذه ای به هبوط...
سکوت کن...
وقتی از خودت بیزاری
وقتی تمام عمرت میشود یک لحظه...یک لحظه برای همیشه...
سکوت کن و بگذار اتفاق های نیوفتاده...اتفاق های ناممکن...به خیالت بیایند و آرامت کنند
حدود 4سال تقریبا...
اره همه مون عوض شدیم.یه چیزایی برامون مهم بود که الان برامون مسخرس و برعکس!
خوشحالم...خیلی خوشحالم که راهتو پیدا کردی
ازته قلبم برات آرزوی موفقیت میکنم چون میدونم لیاقتشو داری...