Sarp
پسندها
10,181

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • متوهم!
    یادش بخیر!
    همین دیروز پریروز بود پوری داشت درخواست میداد!
    :دی
    سن اَل چکن یرین ائله اوول دن توکی یوخیدی!!![IMG][IMG][IMG]
    بابک یه دفعه مثل من همه ی صندوقتو خالی کن خلاص
    یا اصلا پیاماتو دانلود کن تموم
    دوباره پر شده صندوقت
    منظورم همین پوشه خودمه
    تا جائی که یادمه 9 سال هست که این پوشه رو جمع کردم

    یعنی زحمت 9 ساله
    آی اؤغلان بویون قورباندی من بو آتیلادان نیگرانام! میللت قؤیونونان اینئین فرقین بولموللر توتوب بونو دا کسللر :w15::w15:
    اؤ عکسلر کی تبریزین متروسننان قؤیوبسان آیری یرده آپ ائله گؤرسنمیر

    myup.ir یاخچئدی، Url ده آپلود ائلماخ اؤلور! حتی فیلـــتر Url لر...
    عـمی جاااااااااااااااااااااااااااان
    گندی باجاااااااااااااااااااااااااان ؟
    گئده بس نیئه آرواددارئن شیکلکین قویوسان؟ :

    بی یؤللوخ چرتئیویده کَس آت یره رسمن آرواد اؤل دا :razz:
    بو نه شیکلکدی قؤیوسان؟ :
    آرواددارین شیکلکین ایشتدیر :mad:

    بی یؤللوخ چردئیوی ده کَس آت یره رسمن آرواد اؤل دا :D
    یک طلبه ای تازه لیسانس آخوندی گرفته بود و برای اولین بار بایستی توی مسجدی روضه می خواند. ولی از آنجاییکه خیلی ترسیده بود و عصبی شده بود، زبانش بند آمد و نتوانست حتی یک کلمه بیان کند. یک آخوند کهنه کار که آن صحنه را دید، سعی کرد که همکار جدیدش را راهنمایی کند. به او گفت : بار بعد، قبل از روضه خوانی، چندقطره ویسکی توی یک لیوان آب بریز و بنوش تا ترست از بین برود طلبه هم جمعه بعدی همین کار را کرد و روضه خیلی گرم شد. روز بعد نامه ای از طرف همان آخوندی که نصیحت کرده بود به دست طلبه رسید. توی آن نوشته شده بود :
    فرداست ديگه روز دخمل!
    نميام چون نميشه اونجوري هم كه گفتي كردم از يوني ولي نشد!
    فعلا:gol:
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا