sahar-f
پسندها
9

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام!!!!!کجا تشریف داری؟؟؟؟؟نیستی!!!!!!!
    راستی سال نوت هم مبارک!!!!!!
    سلام!!!!!!خطرناک شدیا!!!!!!سید حسن نصر ا... با تو چه کار داره دیگه!!!!!!!!!!!!
    خدا گفت: زمین سردش است.چه کسی میتواند زمین را گرم کند؟
    لیلی گفت:من.
    خدا شعله ای به او داد.لیلی شعله را توی سینه اش گذاشت.
    سینه اش آتش گرفت.
    خدا لبخند زد.لیلی هم.
    خدا گفت :شعله را خرج کن.زمینم را به آتش بکش.
    لیلی خود را به آتش کشید.خدا سوختنش را تماشا میکرد.
    لیلی گر میگرفت.
    خدا حظ میکرد.
    لیلی میترسید.میترسید آتش اش تمام شود.
    لیلی چیزی از خدا خواست.خدا اجابت کرد.
    مجنون سر رسید.مجنون هیزم آتش لیلی شد.
    آتش زبانه کشید.آتش ماند.زمین خدا گرم شد
    خدا گفت:اگر لیلی نبود زمین من همیشه سردش بود...
    سلام !!!!پس سرت خیلی شلوغه!!!!!!می خوای منم بیام کمک!!!!!!درسته ما به پای شما نمی رسیم ولی باالاخره یه کمک کوچیکی که میتونیم بکنیم که!!!!!!!!!!
    کجایی سحر خانوم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    آخه آمار غلط های املایی سر کار خانوم بالا رفته!!!!!!!!!!!:evil::biggrin::biggrin::biggrin:
    مرسی!!!!آخه دیدم دیگه مطلب نمیذاری گفتم ببینم حالت خوبه یا نه!!!!!!!!!!
    سلام رشتتون كامپيوتره؟
    من يه سوال دارم مي خوام ببينم ميشه فايل HTML را به Flash تبديل كرد;)
    زن عشق مي كارد و كينه درو مي كند...
    ديه اش نصف ديه توست و مجازات زنايش با تو برابر...
    مي تواند تنها يك همسر داشته باشد
    و تو مختار به داشتن چهار همسرهستي....
    براي ازدواجش ــ در هر سني اجازه ولي لازم است
    و تو هر زماني بخواهي به لطف قانونگذار ميتواني
    ازدواج كني...
    او كتك مي خورد و تو محاكمه نمي شوي...
    او مي زايد و تو براي فرزندش نام انتخاب مي كني...
    اودرد مي كشد و تو نگراني كه كودك دختر نباشد....
    او بي خوابي ميكشد و تو خواب حوريان بهشتي را مي بيني...
    او مادر مي شود و همه جا مي پرسند نام پدر .....

    عاقلانه ازدواج کن
    تا عاشقانه زندگي کني .

    دکتر علي شريعتي
    آنکه با زندگی می سازد/زندگی را می بازد/با زندگی نساز/زندگی را بساز(اهورا مزدا)
    من به تو خندیدم چون نمی دانستم
    تو به چه دلهره از باغچه همسایه
    سیب را دزدیدی
    ونمی دانستی
    باغبان باغچه همسایه ، پدرپیر من است
    من به تو خندیدم
    تا که با خنده ی خود
    پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
    بغض چشمان تو لیک،
    لرزه انداخت به دستان من و
    سیب دندان زده از دست من افتاد به خاک
    دل من گفت برو،
    چون نمی خواست به خاطر بسپارد
    گریه تلخ تورا
    ومن رفتم وهنوز...
    سالهاست که در ذهن من آرام،آرام
    حیرت وبغض تو تکرار کنان می دهد آزارم
    ومن اندیشه کنان غرق این پندارم
    که چه می شد ،اگر
    باغچه کوچک ما سیب نداشت
    :heart::heart::heart:
    تو به من خندیدی
    و نمی دانستی
    من به چه دلهره از باغچه همسایه
    سیب را دزدیم
    باغبان از پی من تند دوید
    سیب را دست تو دید
    غضب آلوده به من کرد نگاه
    سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاک
    و تو رفتی و هنوز ...
    سالهاست که در گوش من آرام آرام
    خش خش گام تو تکرار کنان
    می دهد آزارم
    و من اندیشه کنان غرق این پندارم
    که چرا
    خانه کوچک ما سیب نداشت.
    شخصی را به جهنم می بردند ، در راه بر می گشت و به عقب خیره می شد . ناگهان خداوند فرمود : او را به بهشت ببرید . فرشتگان پرسیدند چرا ؟ خداوند فرمود : او چند بار به عقب نگاه کرد ... او امید به بخشش داشت
    ما چون ز دری پای کشیدیم ؛کشیدیم
    امید ز هر کس که بریدیم؛بریدیم
    دل نیست چو کبوتر که چو برخواست ، نشیند
    از گوشه بامی که پریدیم ، پریدیم
    رم دادن صید خود از آغاز غلط بود
    حالا که رماندی و رمیدیم،رمیدیم
    ارسال اولتون خیلی زیباست
    امیری به شاهزاده گفت:من عاشق توام.شاهزاده گفت:زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است.امیر برگشت و دید هیچکس نیست.شاهزاده گفت:عاشق نیستی,عاشق به غیر نظر نمی کند
    متن از چه کسی است .می دونید؟
    مسیر زندگی سبزه زاری مسطح نیست/راهی کوهستانی است که صخره های فراوان دارد/اما به بالا/ به اوج/به خورشید میرسد
    __________________
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا