Mythical
پسندها
516

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • يه سوتي نزديك بود بدم در حده لاليگا...از اونا كه دسته ادمي مثه تو ميدادم حالا حالاها ولم نميكرد...شانس اوردم يه دفه دوزاريم افتاد....:دي

    8 تا دايي....ماشالا....
    بابات خيلي مرده به خدا....جرات كرده بره خاستگاريه مامانت....:دي
    خاله فك كنم واسه دختر هم باحال باشه....خواهراي من كه بيشتر از مامانم با خاله هام راحتن...
    اوه اوه....خدا بيشترش كنه.....:دي
    چه خبره.....زنشون بدين خب.....ميخاين نسله اصفهونيا را منقرض كنين؟؟

    ارههه....واسه خوده من كه خاله باحاله...2 تا خاله دارم...البته خيلي بزرگن از من...اما باهاشون جوره جورم...
    وقتي ميبينن ميگن...بهنام چه خبر...ميگم سلامتي...
    ديگه چه خبر....بازم سلامتي....
    از اين ورو اونور چه خبر....بازم سلامتي...
    دانشگاه...سلامتي
    كوچه ..همسايهه ها....ميگم بازم سلامتي...

    بعد ميگم خاله رك و راست منظورتو بگو ببينم چي ميخاي...:دي
    قحطي كه نيومده...موجودي هست...اما غير خوديه...تو فاميله ما يه كم قحطيه...شايد هم پسر فراوونه....:دي

    خلاصه گفته باشم....به داييت بگو سنتورشو بزنه.....اينقد هم واسه ما كلاس نياد...:دي
    اخ كه دخترا چقد دوس دارن يه دايي مجرده باحال داشته باشن....ديدم اينجوري...:دي
    برو بابا...ما دختره مجرد و اينا نداريما كه همچين تعريفشو ميكني....دو سه تا دختر داريم كه اونا هم فاميلاي خودمون سرشون دعواست....:دي
    بعدشم....ما خودمون اينكاره ايم....تازه سنتور نميزنمي اينقد جذابيم...بزنيم ببين چي ميشه...:دي
    داييت؟؟
    بفرستش بياد اردبيل ببينم دلش ميخاد برگرده اصفهان يا نه....:دي
    اون موقع شايد شما هم كه اينقد به داييتون وابسته اين بياين اينور....:دي
    قيافه من اونم اونجور كه تو ميگي....به من مياد اخه.....:دي

    خب نرسون....اصلا تقصيره منه كه احوال ميپرسم....تو هم سازه مخالف ميزني...:razz:
    هيچي را...به مغزه كوچولوت فشار نيار...:دي
    چطورياي تو؟؟؟
    خوش ميگذره؟؟
    ابجيت چطوره؟؟سلام داره به من يا نداره؟؟
    باشه بپيچون....
    راستي خسته نباشي...از بس كه درس داري دانشگا داري...وقت نميكني سر بزني...
    انگار ما دانشگا نديده ايم....:دي
    بابا معرفت....هلاكمون كردين شما 2 تا....واقعا الان اشكه چشام جاريه از اينكه يكي از اسطوره ها را ديده....
    اون يكي اسطوره را هم ببينيم ديگه ارزويي باقي نميمونه....:دي

    بچه جون الان وقته خوابته تو اينجا چيكار ميكني...بعدش هم اجازه گرفتي كه اومدي رو نت؟؟؟:)
    به به.....رفيقه با مرام......نميدونم چجوريا شده من شما دو تا را ميبينم ياده مرامو معرفت ميوفتم....به نظرت چجوريا شده اينجوري شده؟؟:D

    بعدشم عكسات همه قلابي بود....بعده چند وقته اومدي چند تا عكسه قلابي انداختي بهم....:دي
    هيچكدوم وا نشد...
    بهبه،چه خبره اینجا...
    خوفی؟
    دماغت چاقه؟
    دانشگاه میری کلاست رفته بالا،دیگه خبری نیست ازت؟
    به به...آبجي اصفهوني...احواله شما...چه عجب رو پيجه ما....:دي

    برو بابا...كار مردومو را بندازم.....واسه ما كلاس مياد
    حالا اين چه كاري هست كه توه جوجه قادري راش بندازي.....:دي
    خئـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلي چاكريم;)
    سلام آبجی مهندس خوبی.چه خبر ؟دانشگاه خوش میگذره؟خوابگاه داری .به خونتون که نزدیکه
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا