Mehr noosH
Mehr noosH
دارم اميد عاطـفـتی از جانـب دوسـت
کردم جـنايتی و اميدم بـه عـفو اوسـت
دانـم کـه بـگذرد ز سر جرم مـن کـه او
گر چـه پريوش است وليکن فرشته خوسـت
Mehr noosH
Mehr noosH
نهال دشمنی بر کن که رنج بی شمار آرد
چومهمان خراباتی به عزّت باش با رندان
که درد سر کشی جانا گرت مستی خمار آرد
شب صحبت غنیمت دان که بعد از روزگار ما
بسی گردش کند گردون بسی لیل و نهار آرد
يادم آيد كه دگر از تو جوابی نشنيدم
پای در دامن اندوه كشيدم
رفت در ظلمت شب آن شبوشب های دگرهم
نگرفتی دگر از عاشق آزرده خبر هم
نكنی ديگر از آن كوچه گذر هم
بی تو اما به چه حالی من از آن كوچه گذشتم !!
از نظر من عشق یعنی حماقت؛حالا هر جور دلش میخواد باشه ولی سعی کنید با کلمه ی عشق گول نخورید تا ازتون سوء استفاده بشه....
عذر میخوام اگر هیچ شعر و داستان و متن زیبایی راجع به عشق نداشتم اما توصیه بهتون کردم و بهتون هشدار دادم تا از این خواب عشق بیدار بشید.
مرا در منزل جانان چه امن عيش چون هر دم
جرس فرياد مي دارد که بر بنديد محل ها
شب تاريک و بيم موج و گردابي چنين هايل
کجا دانند حال ما سبکباران ساحل ها
حافظ