abdolreza khalil
پسندها
0

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • گاهی آنقدر بدم می آید

    که حس میکنم باید رفت

    باید از این جماعت پُرگو گریخت

    واقعا می گویم

    گاهی دلم می خواهد بگریزم از اینجا

    حتی از اسمم، از اشاره، از حروف،

    ازاین جهانِ بی جهت که میا،که مگو،که مپرس!

    گاهی دلم می خواهد بگذارم بروم بی هر چه آشنا،

    گوشه ی دوری گمنام

    حوالی جایی بی اسم،

    بعد بی هیچ گذشته ای

    به یاد نیارم از کجا آمده،کیستم، اینجا چه می کنم.

    بعد بی هیچ امروزی

    به یاد نیاورم که فرقی هست،فاصله ای هست،فردایی هست.

    گاهی واقعا خیال می کنم

    روی دست خدا مانده ام

    خسته اش کرده ام.

    راهی نیست

    باید چمدانم را ببندم

    راه بیفتم...بروم.

    ومی روم

    اما به درگاه نرسیده از خود می پرسم

    کجا...؟!

    کجا را دارم٫ کجا بروم؟.


    نبسته ام به کس دل

    نبسته کس به من دل

    چو تخته پاره بر موج

    رها رها رها من

    ز من هر آن که او دور

    چو دل به سینه نزدیک

    به من هر آنکه نزدیک

    از او جدا جدا من

    نه چشم دل به سویی

    نه باده در سبویی

    که تر کنم گلویی

    به یاد آشنا من

    ستاره ها نهفته اند

    در آسمان ابری

    دلم گرفته ای دوست

    هوای گریه با من
    http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/438748-پسرم-گوش-کن?p=6121920#post6121920
    امروز با شکوهترین روز هستیست روزی که آفریدگار تو را به جهان هدیه داد تولدتـــــــــ مبــــــــــارک عشـــــقم
    عشق، تصميم قشنگي ست، بيا عاشق شو ( نامزدي*دختر باران* )


    زندگی باید کرد، گاه با یک گل سرخ،
    گاه با یک دل تنگ،
    گاه باید رویید، در پس یک باران،
    گاه باید خندید، بر غمی بی پایان...



    مثل یک درنای زیبا تا افق پرواز کن
    نغمه ای دیگر برای فصل سرما ساز کن
    زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست
    بالهای خسته ات را رو به فردا باز کن...





    یادم باشد که خدا با من است......
    ..................که فرشته ها برایم دعا می کنند،
    ..........................که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد
    یادم باشد،که قاصدکی در راه است،
    ........................................که بهار نزدیک است
    ....................که فردا منتظرم میماند
    ............که من راه رفتن میدانم...و دویدن!
    .........و جاده ها قدم هایم را شماره خواهند کرد،
    اگر روزی دلم گرفت یادم باشد
    که خدای من اینجاست،همین نزدیکی ها
    بخند

    هر چند

    غمگینی

    ببخش

    هر چند

    مسکینی

    فراموش کن

    هر چند

    دلگیری

    زیستن اینگونه زیباست...

    بخند

    ببخش

    و فراموش کن

    هرچند میدانم آسان نیست...

    مجسمه های منحصربه فردی که سیلوین مه یر ساخته است

    عکاسی مینیاتوری از نقاشی‌های ون گوک!!
    تو شاهکار خالقی...

    تحقیر را باور نکن...

    بر روی بوم زندگی هر چیز میخواهی بکش...

    زیبا و زشتش پای توست...

    تقدیر را باور نکن...

    تصویر اگر زیبا نبود...

    نقاش خوبی نیستی...

    از نو دوباره رسم کن...

    تصویر را باور نکن...

    خالق تو را شاد آفرید...

    آزاد آزاد آفرید...

    پرواز کن تا آرزو...

    زنجیر را باور نکن...

    اری اغاز دوس داشتن است گرچه پایان راه ناپیداس من ب پایان دگر نیندیشم ک همین دوس داشتن زیباست ممنون برای دوستی
    سلام دوست عزیز.ممنون از درخواستتون.امیدوارم دوست خوبی باشم براتون.
    با سلام،
    برای این کار، انتخاب های زیادی وجود نداره! اگه از کتابی مثل کتاب جعفرنژاد استفاده می کنید، برنامه ها رو با TASM اسمبل کرده! در سطح بالاتر می تونید از MASM استفاده کنید که در مورد هر دو، دستورات از محیط Command وارد می شن و برنامه ی اجرایی ایجاد می کنن! اسمبلر NASM هم برای ایجاد برنامه هایی که از امکانات سیستم عامل های جدیدتر استفاده می کنن، کاربرد داره و ساختار و دستوراتش کمی متفاوته!
    از شبیه ساز EMU8086 هم می تونید برای شبیه سازی برنامه نه اجرای واقعی اون، استفاده کنید!
    فکر می کنم دو سه تا از مواردی که گفتم در تاپیک آموزش اسمبلی وجود داشته باشن!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا