مهرا
پسندها
438

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • کاش وقتی آسمان بارانی است ، چشم را با اشک باران تر کنیم
    کاش وقتی که تنها میشویم ، لحظه ای را یاد یکدیگر کنیم...
    پاییزخواهد آمد و خاطرات دانشجویی را برگ برگ ورق خواهد زد و شما دراوج لبخندها به گذشته حسادت میکنید.روزتان مبارک
    کاش می شد که من
    پروانهء باغ رو یا های تو باشم
    اگر نمی خواستی بچسبانی ام
    به کلکسیون آرزوهای ِ دست یافته ات،
    می شد که تو
    شهسوار رویاهای من باشی
    اگر نمی خواستم محبوست کنم،
    در کاخ توقعات ِ بر نیامده ام
    می شد که ما
    تصویر زیبای عشقی بی تمام باشیم بر دیوار ناممکن ها
    اگر یاد گرفته بودیم
    عاشقی را
    سلام گلم نه عزيزم اين چه حرفيه منم خودم يه چند ماهي نبودم ;)

    بــــــــــــــــوس :gol:
    در شبان غم تنهایی خویش
    عابد چشم سخنگوی توام
    من در این تاریكی
    من در این تیره شب جانفرسا
    زائر ظلمت گیسوی توام
    حرمت آن شاخه ی گل سرخ که لای دفتر شعرم نشکفته خشکید !
    به حرمت اشک ها و گریه های سوزناکم. نه تو حتی به التماس هایم هم اعتنا نکردی !
    میبنی قصه به پایان رسیده است و من همچنان در خیال چشمان زیبای تو ام که ساده فریبم داد!
    قصه به آخر رسید و من هنوز بی عشق تو از تمام رویا ها دلگیرم !
    کم کم تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست
    و زنجیر کردن یک روح را یاد خواهی گرفت.
    اینکه عشق تکیه کردن نیست
    و رفاقت، اطمینان خاطر
    و یاد میگیری که بوسه ها قرارداد نیستند
    و هدیه ها، عهد و پیمان معنی نمیدهند.
    و شکستهایت را خواهی پذیرفت
    سرت را بالا خواهی گرفت با چشمهای باز
    با ظرافتی زنانه و نه اندوهی کودکانه
    و یاد میگیری که همه ی راههایت را هم امروز بسازی
    که خاک فردا برای خیال ها مطمئن نیست
    بازگشتن آرامم نمی کند
    حتا به شعر
    راه رفتن آرامم نمی‏کند
    که نخواست همگامم باشد آن دیگری
    اما چه بگویم
    وقتی زخم‏ها در شعرم متولد می‏شوند

    و اندامم در کلمات آرامش می‏یابند
    تار است کلماتی که به آن دلبسته‏ایم
    سرد‏ است روزهایی که در آن زندگی می‏کنیم
    و خبری نیست از مقصدی که پیش رو داریم... موفق باشی...
    دور از این هیاهو
    دلم کویر می خواهد و
    تنهایی و سکوت و
    آغوش ِ سرد ِ شبی که آتشم را فرو نشاند.
    نه دیوار،
    نه در،
    نه دستی که بیرونم کشد از دنیایم،
    نه پایی که در نوردد مرزهایم،
    نه قلبی که بشکند سکوتم،
    نه ذهنی که سنگینم کند از حرف،
    نه روحی که آویزانم شود.
    من باشم و
    تنهایی ِ ژرفی که نور ستارگان روشنش می کند
    و آرامشی که قبل از هیچ طوفانی نیست ! ! !
    خواهی که تو را کعبه کند استقبال***مایی و منی را به منا قربان کن





    عید اضحی بر شما مبارک:gol::gol::gol:
    عید اضحی رسم و آئین خلیل آزرست / بعد آن ،عید غدیر، روز ولای حیدر است
    عید قربان و پیشاپیش عید سعید غدیر مبارک
    دوست من! در هر طلوع و غروب زندگی را احساس کن، محبت کن،مهربان باش،خوب باش شاید فردایی نباشد .
    و به یاد داشته باشیم که زندگی تکرار زخم کهنه دیروز نیست بالهایت را رو به فردا باز کن.
    آری زندگی با تمام دردها و شادیهایش رفتنیست. ولی ما هستیم، با امیدمان به فردایی بهتر... گرچه
    فردایی نیاید...
    شقایق گفت با خنده نه تبدارم، نه بیمارم
    گر سرخم، چنان آتش حدیث دیگری دارم..........
    گلی بودم به صحرایی نه با این رنگ و زیبایی
    نبودم آن زمان هرگز نشان عشق و شیدایی...... تقدیم به دوست خوبم...:gol:
    مرا آن دل که بر دریا زنم نیست / ز پا این بند خونین برکنم نیست......

    امید آن که جان خسته ام را / به آن نادیده ساحل افکنم نیست.....
    بمان با من که من بی تو صدایی خسته در بادم / در این اندوه بی پایان بمان تنها تو در یادم...

    بلور اشکهای من همان آغازییست / مرور خاطرات من عجب تکرار زیباییست....
    باید آهسته نوشت
    با دلی خسته نوشت
    گرم و پر رنگ نوشت
    روی هر سنگ نوشت
    تا بدانند همه که اگر دوست نباشد ، دل نیست !!!!!!!!
    از خود خانه و کاشانه ای ندارم ، اما در عمق آرزوی من این است
    که در دل تو خانه ای داشته باشم ، به مساحت یک قلب...
    کنار چشمه ای بودیم در خواب / تو بـا جامی ربـودی ماه از آب
    چو نوشیدیم از آن جـام گـــوارا / تو نیلوفر شدی من اشک مهتاب ...
    عاشق شدم و محرم این کار ندارم / فریاد که غم دارم و غمخوار ندارم
    بسیار شدم عاشق از این پیش / آن صبر که هر بار بود این بار ندارم...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا