مرجان رضایی
پسندها
9

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • سلام خوبی؟رشتت چیه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/من سواذکوه زندگی میکنم.............ولی امل درس میخونم
    اینجا خبری نیس تازه بعدازظهرم گرم بود..ولی کلا" هواش خوبه.خوش به حالت بارون تو فضای شمال وااااای. خیلی دوس داشتم ارشد شمال قبول بشم اما رشته منو همه جا ندارن.
    اسمم کاردو
    مرسی قابل نداره میخوای تا تقدیمت کنم:دیییییییییییی
    من خوبم ممنون.اسمم محمد هست همون به اسم صدا بزن،تازه ی دوقلو هم داره این مدلی بچه دار شد.
    این بیت خیلی زیباس معمولا" هی تو ذهنمه
    مرسی خوبم شکر
    راه افتادی دیگه
    متنه جالبیه ممنون
    مرجان جان مردم مازندران خیلی نازن و خیلی مهمون نواز.خب آفرین که درست خوبه،من میخوام اولین کسی باشم که خبر موفقیتتو اینجا میشنوم. البته پسرهمسایمون بعد خدمتش از همون آمل رفت سرکار و ازدواج کرد.
    از تو حکایت میکنه در و دیوار این خونه
    خونه غریب و خلوته تو رو میگیره بهونه
    خالی تر از یه بیشه ام
    بی تو بی خاک و ریشه ام
    کجایی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    به دلم مونده یه بار یه روز یه جایی بگی می خوامت
    بگی فقط واسه من عزیزی و بس چشمام به نامت
    پس شمالی هستی..تبریک میگم مرجان.اومدم شمال،امسال تا سواد کوه اومدیم ولی آمل نیومدم ولی حتما" میام.ممنون.برات تو سال تحصیلی جدید آرزوی موفقیت میکنم فقط تو که دختر به این خوبی هستی درساتم خوب خوب بخون.رشتت چیه؟اگه میل داری بده تا تو کانتکتهام بذارم.
    استان اصفهان البته غرب استان.ما به اراک نزدیکتریم.
    شما کجایی هستی؟
    سلام به مرجان خانوم...به به خیلی زیبا بود. روزگارم بد نیست..تو چه خبرا؟آماده ای برا درس و بحث؟
    سلام
    خواهش ميكنم من كاري نكردم
    مرجان خانوم اگه بخوايي كسي رو به ليست دوستات اضافه كني بايد بري توي صفحه شخصي اون فرد زير عكس صفحه شخصي اش عنواني هست به نام اضافه كردن به ليست دوستان روي اون كليك ميكني بعد يه صفحه مياد كه يك درخواست براي اون شخص فرستاده بشه و بله رو انتخاب ميكني و بعد منتظر مي موني تا اين پيغام براي اون فرد فرستاده بشه و درخواست شما رو قبول كنه يا نكنه:)
    البته باعث افتخاره كه شما براي من اين رو خواستو بفرستي
    در ضمن يه عذرخواهي بايد بكنم بابت اينكه دير جوابتونو دادم چون چند روز نتونستم بيام بازم شرمنده:redface:
    به خداحافظی تلخ تو سوگند، نشد
    که تو رفتی و دلم ثانیه ای بند نشد

    لب تو میوه ممنوع، ولی لبهایم
    هر چه از طعم لب سرخ تو دل کند، نشد

    با چراغی همه جا گشتم و گشتم در شهر
    هیچ کس، هیچ کس اینجا به تو مانند نشد



    خواستند از تو بگویند شبی شاعرها
    عاقبت با قلم شرم نوشتند : نشد!
    آره من که باحاش حال میکنم.
    چشمای نازت مونده به یادم طاقت دوریت رو من ندارم
    شعر عشقولانه زیاد بلدم ولی برای خودم میخونم.ول کن بابا ...آجی باش یه دونه باش همیشه باش
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا