سرمد حیدری
پسندها
9,230

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • یه کم صبر می کنید تا من از یه سیستمه دیگه استفاده کنم............
    ostadam khaste farda ye konfarance bedam chesham dar umad az bas donbale eslayd gashtam vali chize ghashangi az kar dar umad khasti vasat midam dar morede koromozome p450 2a6
    انگار همه ماجرایه کل کل کردنه من باامیر میدونن وای .......................
    گاهي بايد تعظيم كرد و بوسيد دستي را!!!سخت نيست نه براي من سخت نيست:crying::crying::crying::crying::crying:
    من امشب ازت ممنوم !!تو كاري كردي................. :crying:كاري كردي :crying::crying::crying::crying:سرمد تو امشب كاري كردي من يكي يادم بيارم كه.....................:crying::crying:فقط بايد گريست و گريست و گريست:crying::crying::crying:
    بهشت و جهنم
    روزي يك مرد روحاني با خداوند مكالمه اي داشت (( خداوندا ! دوست دارم بدانم بهشت و جهنم چه شكلي هستند ؟ ))
    خداوند او را به سمت دو در هدايت كرد و يكي از آن ها را باز كرد
    مرد نگاهي يه داخل انداخت ، درست در وسط اتاق يك ميز گرد بزرگ وجود داشت كه وري آن يك ظرف خورش بود ، كه انقدر بوي خوبي داشت كه دهانش آب افتاد ، افرادي كه دور ميز نشسته بودند بسيار لاغر مردني و مريض حال بودند ، به نظر قحطي زده مي آمدند ، آن ها در دست خود قاشق هايي با دسته بسيار بلند داشتند كه اين دسته ها به بالاي بازوهايشان وصل شده بود و هر كدام از آن ها به راحتي مي توانستند دست خود را داخل ظرف خورش ببرند تا قاشق خود را پر نمايند ، اما از آن جايي كه اين دسته ها از بازوهايشان بلند تر بود ، نمي توانستند دستشان را بر گردانند و قاشق را در دهان خود فرو ببرند .
    مرد روحاني با ديدن صحنه بدبختي و عذاب آن ها غمگين شد ،
    خداوند گفت : تو جهنم را ديدي ، حال نوبت بهشت است ،
    آن ها به سمت اتاق بعدي رفتند و خدا در را باز كرد ، آن جا هم دقيقا مثل اتاق قبلي بود ، يك ميز گرد با يك ظرف خورش روي آن و افراد دور ميز ، آن ها مانند اتاق قبل همان قاشق هاي دسته بلند را داشتند ، ولي به اندازه كافي قوي و چاق بوده ، مي گفتند و مي خنديدند ،
    مرد روحاني گفت : خداوندا نمي فهمم !؟
    خداوند پاسخ داد : ساده است ، فقط احتياج به يك مهارت دارد ، مي بيني ؟ اين ها ياد گرفته اند كه به يك ديگر غذا بدهند ، در حالي كه آدم هاي طمع كار اتاق قبل تنها به خودشان فكر مي كنند !
    هنگامي كه موسي فوت مي كرد ، به شما مي انديشيد ،
    هنگامي كه عيسي مصلوب مي شد ، به شما فكر مي كرد ،
    هنگامي كه محمد وفات مي يافت نيز به شما مي انديشيد
    گواه اين امر كلماتي است كه آن ها در دم آخر بر زبان آورده اند ،
    اين كلمات ازاعماق قرون و اعصار به ما يادآوري مي كنند كه يكديگر را دوست داشته باشيم ، به همنوع خود مهرباني نماييد ، كه همسايه ي خود را دوست بداريد ، زيرا كه هيچ كس به تنهايي وارد بهشت ( ملكوت الهي ) نخواهد شد .


    يا حق
    سلام
    یه تحقیق کامل در مورد تولید متانل به اولفین می خوام .
    با تشکر
    سلامي گرم خدمت مديريت محترم
    امضاتون فوق العاده اس !!!اعتراضي زيبا!!
    حشر بخوانيد براي عاشوراي غزه ,اخر نسل كشي تا به كي
    man dar zamineye EOR bishtar mikham
    age giretoon oomad linkesho baram befrestid
    یلدا یعنی یادمان باشد که زندگی آنقدر کوتاه است که یک دقیقه بیشتر با هم بودن را باید جشن گرفت.

    یلدا پیشاپیش مبارک :gol:
    سرمد به یه یه چیز دقت کردی؟؟
    چند وقته زیادی سروکلمون به مدیریت میخوره!
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
  • بارگذاری...
بالا