You are using an out of date browser. It may not display this or other websites correctly. You should upgrade or use an alternative browser.
*زهره*
من مستم
من مستم و ميخانه پرستم
راهم منماييد
پايم بگشاييد
وين جام جگرسوز مگيريد ز دستم
مي لاله و باغم
می شمع و چراغم
مي همدم من همنفسم عطر دماغم
خوش رنگ خوش آهنگ
لغزيده بهه جامم
از تلخي طعم وي انديشه مداريد
گواراست به کامم
در ساحل اين آتش
من غرق گناهم
همراه شما نيستم اي مردم بنگر
من نامه سياهم
فرياد رسا ! در شب گسترده پر و بال
از آتش اهريمن بدخو به امان دار
هم ساغر پرمي
هم تاک کهن سال
کان تاک زرافشان دهدم خوشه زرين
وين ساغر لبريز
اندوه زدايد ز دلم با مي ديرين
با آن که در ميکده را باز ببستند
با آن که سبوي مي ما را بشکستند
با آن که گرفتند ز لب توبه و پيمانه ز دستم
با محتسب شهر بگوييد که هشدار
هشدار که من مست مي هر شبه هستم