خدایا لحظه لحظه های مبهم کودکیم را با تو زمزمه کردم
خدایا تنهایی دست های کوچکم را تو پر کردی
خدایا کمکمان کن در هجوم درد ها و غم هایمان و در گیر و دار ملال آور دوران
زندگیمان حقیقت زلالی دریاچه ی نقره ای را از یاد نبریم.
خدایا کمکمان کن دست هایمان را به پنجه ی طلایی خورشید دوستی بسپاریم و در...
سكوتِ من، گذشته دارد. به خاطرِ آن، بارها تشويق شده ام.
هفت هشت ساله بودم كه می دانستم هر بچّه ای آن را ندارد.
سكوتِ من، اوّلين دارایی ام به حساب می آمد در طولِ سال هايی كه بعد از آن آمد،
بارها موردِ تحسينِ زن های خانواده مان قرار گرفتم به خاطرِ توداری ام.
خيلی زود فهميدم كه به يك صندوقچه می...
سرکلاس استاد گفت:
"پشت هر مرد موفق یک زن بوده..."
یکی از بچه ها پرسید:
پشت یک زن درمانده و بی پناه چه کسی بوده؟؟
استاد جوابی نداد وبه بهانه ای کلاس را ترک کرد؛
اما جوابش را همه می دانستیم:
"یک نامرد"....
کسی چه میداند؟؟؟
شاید استاد ما هم یک نامرد بوده
دلم ارامش مي خواد
دلم سکوت مي خواد
دلم خلوت با خودم رو مي خواد
دلم جايي و مي خواد که صداي ور ور هيشکي به گوشم نرسه ...
دلم ساعتهايي و مي خواد که بي خيال بگذره ....
دلم خوشيهايي و مي خواد که فقط مال خودم باشه ...
دلم زندگي و مي خواد که فقط مال خودم باشه ....
بدون اينکه نگران کسي باشم
بدون...