رد پای کفش شماره 38 چه خط و خال زیبایی دارد بر قلب سپید عاشق وفا دار
وفا دار به نوستالژی شبانه پرواز و سر در گم در عشق ذبح شده با شمشیر خودخواهی
خون خواه شهید عشق گفت قصاص عشق تنهاییست
چشم بند جادوی محبت دامن جادوگر را خواهد گرفت
عشق را به مدرسه بردند تا کتک بزنند,
تنها دوست عشق در مدرسه درس هندسه بود,
از شیمی فقط زاج سبز به یادش ماند و از فیزیک هرگز چیزی نفهمید.
عشق را به دانشگاه بردند تا کافر شود.
وقتی دکتر شد مادرش مرده بود.
به جای گریه کردن منطق خواند...نتیجه از صغری و کبری ها درد بی دلیلی شد در دل عشق.
میل به...
آری ... دلم ! ، گلم ! حرمت نگه دار
کاین اشکها خون بهای عمر رفته من است
سرگذشت کسی که هیچ کس نبود
و همیشه گریه میکرد
بی مجال اندیشه به بغضهایش
تا کی مرا گریه کند ؟
تا کی ؟
و به کدام مرام بمیرد .
آری ... دلم ! ، گلم !
ورق بزن مرا
و به افتاب فردا بیاندیش که برای تو طلوع میکند
با سلام و...
ایستاده و آرام
به سمت آینه میخزم
با اضطراب دلهره آور تعویض چشم ها
و تازه میشود دل
از تماشای دو مروارید درخشان
بر کیسهی پاره پورهی صورتم.
جهان پر از لبخند و پروانه سفید بود!
کدام بود؟
این آینده کدام بود که بهترین روزهای عمر را
حرام دیدارش کردم؟
یاد گرفتم این بار که دستانم یخ کرد، دستان کسی را نگیرم!
جیب هایم مطمئن ترند.!!
دنیا رو می بینی؟ حرف حرف میاره، پول پول میاره، خواب خواب میاره.ولی 'محبت'، "خیانت" میاره! کاش همه میدانستن دل بستن به "کلاغی که "دل" دارد، بهتر است از "طاوسی که زیبایی" دارد!!
کاش میشد انگشت را تا ته حلق فرو کرد و...