یادداشت کن !

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
دل من تـنها بـود ،
دل من هر.زه نـبـود ...
دل من عادت داشـت ، که بمانـد یک جا
به کجا ؟!
معـلـوم است ، به در خانه تو !
دل من عادت داشـت ،
که بمانـد آن جا ، پـشـت یک پرده تـوری
که تو هر روز آن را به کناری بزنی ...
دل من ساکن دیوار و دری ،
که تو هر روز از آن می گـذری .
دل من ساکن دستان تو بود
دل من گوشه یک باغـچه بـود
که تو هر روز به آن می نگری
راستی ، دل من را دیـدی ...؟!!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
دلم هوای خودم را کرده است
ایــن روزهـــا
بیشــتر از هــر زمــانی
دوسـت دارم خــودم باشــم !!
دیگــر نـه حــرص بدســت آوردن را دارم
و نه هـــراس از دســت دادن را ..
هرکـــس مـــرا میـــخواهد بـخـــاطــر خــودم بخواهــد
دلــم هـــوای خـــودم را کـــرده اســت ..
همین…
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
کنــــارم بمـــــان

دیگر

تجسّم خوشبختــــی

خوشبختــــم نمی کند ...!
 

eelhamm

عضو جدید
امشب بازهم پستچی پیر محله ی ما نیومد..
یا باید خانه مان را عوض کنم..
یا پستچی را …
تو که هر روز برایم نامه می نویسی ، مگه نه . . . ؟

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
با خودمان می گوییم، عادت می کنیم و با صراحت زیادی ، این جمله را تکرار

می کنیم . آن چیزی که هیچ کس نمی پرسد ، این است که :
" به چه قیمتی عادت می کنیم ؟ "

 

tahereh68

عضو جدید
دلم بهانه ات را می گیرد ...
چقدر امروز حس می کنم نبودنت را ...
صدایت در گوشم می پیچد و من می گویم :

" جانم؟ .... مرا صدا کردی؟! "
 

tahereh68

عضو جدید
گاهي اوقات دلم واسه " دلم " مي سوزه ...
براي تمام نامردي هايي كه در حقش ميشه و هيزم شكن هاي متظاهري كه به آتيشش ميكشن ... واسه ي همه ي اين بي پناهياش دلم مي سوزه اي كاش يه آنتي ويروس هم واسه اين بي زبون مي ساختن كه با اولين ويروس محبت يا عشق سريع هنگ نكنه
كاش ميشد اين آواره ي مجنون رو مسلح كرد ...
سخته ... همه ي اين حرفا سخته ...اونقدر بهش گرما رسيد كه سرما زده شد و مُرد
حالا يخ بسته ... شده يه دل يخي ...
 

tahereh68

عضو جدید



دلتنگم!!

بــرای کسـی کـه مدتهـاســت ....

بــی آن کـه باشــد ....

هــر لحـظــه ....

زنــدگــی اش کـــرده ام !


بــدهــکاری بــه مــن....
بــه تــمام "دوســتت دارم" هــایــی که گــفتم ,
و تــو نــشنــیده گــرفتــی ...
 

tahereh68

عضو جدید
عجبــــ وفـــايـــي دآرد اين دلتنگــــي...!

تنهـــــاش که ميـــذآريـــي ميــري تو جمـــع و کلّي ميگـــي و ميخنــــدي...​

بعد کـــه از همه جـــدآ شدي از کـُنـــج تآريکـــي ميآد بيرون​

مي ايستـــه بغـــل دستــتــــ ... دســتـــ گرمشـــو ميذاره رو شونتــــ
بر ميگـــرده در گوشــتـــ ميگـــه:
خـــوبــي رفيـــق؟؟!!بـــآزم خودمـــم و خـــودتــــ ...

 

eelhamm

عضو جدید
عاشق طرز فکر آدم ها نشید
آدمها زیبا فکر میکنند ...
زیبا حرف می زنند ...
اما ...
زیبا زندگی نمی کنند ...
... رومن پولانسکی ...
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
فقط کافه چــــی می دانــســت قهــوه ، انتـــخاب درســـتی بــــرای شــروع یک رابطــه نیــســـت … !
 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
فرصتی نمانده است
بیا همدیگر را بغل کنیم
فردا
یا من تو را می‏ کشم
یا تو چاقو را در آب خواهی شست
همین چند سطر ...
دنیا به همین چند سطر رسیده است !
به این که انسان کوچک بماند بهتر است ،
به دنیا نیاید بهتر است
اصلا
این فیلم را به عقب برگردان
آن‏قدر که پالتوی پوست پشت ویترین ، پلنگی شود
که می‏دود در دشت‏های دور
آن‏قدر که عصاها
پیاده به جنگل برگردند
و پرندگان
دوباره بر زمین …
زمین …
نه !
به عقب‏ تر برگرد
بگذار خدا
دوباره دست‏هایش را بشوید

در آینه بنگرد
شاید ...

تصمیم دیگری گرفت ...

 

fahimeh89

عضو جدید
کاربر ممتاز
نه التماس می‌کنم
نه خیره خیره نگاهت
فقط آه می‌کشم و سکوت میکنم
همین آه برای تمام زندگی‌ ات کافیست


 

senator007

عضو جدید
هزار سال پیرتر شده ام
نمی دانم بوسه تو مرا

هزار ساله کرد

یا زمین هزار بار بیشتر

به دور خورشید گشته است
.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عــشـق ؛


زیـــــبـاتـــریــن لـــذّتـــیـست ..

کــه بـه وقــت ِ ارتـــکاب ِ آن ..
...
خـــــدا ،

بـــــرای ِ بـــــشر ..

ایــــستــاده “دســـت” مــــــیـزنــــد
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
ادعـاي بـي تـفـاوتـي سـخـتـــ اســت!


آنـــ هــم


نـسـبـتــــ بــه کـسي که


زيـبـــاتــريـــن حـــــــس دنــــــيــــــا را،


بــا او تــجــربـــه کردی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

یه وقتایی هم هست که دیگه دلت نمیخواد کسی به زندگیت اضافه شه.
دیگه حتی حوصله ی اینو نداری که بشنوی" چرا مسیجمو دیر جواب دادی ؟"
دیگه اصن دلت نمیخواد یه دقیقه از روزت رو صرف این کنی که متقاعدش کنی که دوسش داری یا نه.
گوشیتو میندازی یه گوشه و به زندگیت میرسی.نمیخواد تا دیر وقت بیدار باشی و چت کنی.یه شارژ دو تومنی کمِ کم یه هفته میمونه واست.
با هر کدوم از دوستات، چه پسر باشن و چه دختر، راحت حرف میزنی و نگران اینم نیستی که پس فردا بگه "فلانی کی بود؟"
یه وقتایی انقد "تنهاییت" واست ارزشمند میشه که دیگه جایِ خالیِ کسی تو زندگیت حس نمیشه...
 

senator007

عضو جدید
دلم تنگ است
مثل لباس سال‌های دبستانم

مثل سال‌های مأموریت‌های طولانیِ پدر

که نمی‌فهمیدم

وقتی می‌گویند کسی دورَست

...

یعنی چقدر دورَست
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بعضی روزهـــا

انساـن فقط خستــــــه است

نه تنهــاســت

نه غمگیـــــــن

و نه عاشـــــــق

فقط خستــــــــه است...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

رويــــا هـــا را ول کــــن دلــــم ...

هيـــــچ او يــي دوستـــت نــداشــته

حـــتــــي او هاي رويـاهايـــت نيـــز بـا او هاي ديــگــــر رفته اند

بــلنــد شو رويــا ديدن بــس است......




 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیهات

هیهات بر من و کوله بار من

که کوله بار من امروز ... سنگین ...

تازیانه های پوچی دیروز را

نظاره می کند

هیهات

فردا ، ... چه بر سفره ی جبین من

در تبلور است ؟

و من آرزوها را

بیهوده خوشه می کنم

که حجله ی امید من

گل نداشت ... غنچه بود هنوز

افسوس

غنچه های تازه را

در حجله گاه درد و فراق

هرس کرد باغبان عمر

شکست ... شکست صلابت هیچ من ... تکیه گاه من

هیهات از من و کوله بار من
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دویدن، حس دلپذیر نزاع میان ماندن و رفتن..

میخواهی نمانی! میخواهی بروی اما ..

پس میدوی!شاید برای رسیدن به همان خورشیدی که بالای سر نردبان خیالت میدرخشد..!

میدوی تا دستها،همه چشم شوند..

میدوی تا پاها،همه چشم شوند..

و چشمها همه ببینند!

میدوی تا آنجا که چشمها همه گوش شوند.

.

چشمهایم را خواهم بست ، گوشهایم کافیست انگار.. گوشهایم عاشق اند حالا! عاشق صدای زرین خورشید!

و دویدن!!

دویدن ، حس دلپذیر رسیدن است..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
روزها میگذرند و من میمانم و دنیایی از حسرت

و

حسرت و

حسرت

بودنت را خالی میکنم در غیابت

و

اطمینان میدهم به تو

که اگر حضورت نیست لابلای امروز من

پر کنم عطر خاطراتت را در گذر لحظه های امروز و فردا

هرگز پرسیدی چگونه تاب میاورد این من نحیف ، اینهمه دلتنگی را؟!

در یکی از دیروزهای تلخ گذشتی از من و

برای خالی نبودن هیچ گله ای ، کلامی بر لب راندی که: کاش دنیا طور دیگر بود

از آن روز با خود می اندیشم به راستی این رسم زمانه است که اینچنین بر من تلخ میگذرد؟

یا رسم جوانمردی تو؟!

این امروزها ، خیلی زود میپوسند و تو نیستی تا لمس کنم حس پاک تازگیشان را

کاش فردا روز تازه ای باشد با حضور تو
 

S&M R

عضو جدید
کاربر ممتاز
خیانت نکردم گله نکن.....وقتی تو جا خالی دادی او بغلم کرد تا زمین نخورم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز

دلم میخواد صدات کنم
تو آسمون عشق من پر بزنی نگات کنم
دلم میخواد جونو تنو فدای خنده هات کنم
من بشینم رو به روتو سیر ببینم نگات کنم
دلم میخواد از عشق تو سبد سبد گل بچینم
از اون نگاهه خوشگلت بد جوری من جون میگیرم
عشقه منی دوست دارم برای چشمات میمیرم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
عزیــز دلــم

زندگی من به اندازه کافی شبیه فیلم های هندی

بی سر و ته هست !
...
تو دیگر

پشت درخت های تقدیر و حادثه پنهان نشو !!!
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
*M.A* یادداشت های شبانه ادبیات 185
floe گریه کن ای دل.......... ادبیات 427
nadernorozi نگاه کن ادبیات 216

Similar threads

بالا