دوستای گلم عکساتونو چرا من نمیتونم ببینم پ؟؟؟
دوستای گلم عکساتونو چرا من نمیتونم ببینم پ؟؟؟
دوستای گلم عکساتونو چرا من نمیتونم ببینم پ؟؟؟
فایر نشون نمیده
اکسپلورر نشون میده
با چی هستی ؟
چرا واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟آهای زندگی دلگیرم ازت نگه دار پیاده میشن
ترمزززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززززز
قطار زندگی ایستاد
روزگار: خوب کی پیاده می شد؟
من: من بودم کرایه ام چقدر شد؟
روزگار: کجا سوار شدی؟
من : ده 60
هیچی داداش برو ما از بدبخت بیچاره ها پولی نمی گیریم
چرا واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا انقد همه ناامید و ناراحتن یکیشم خودم .....هرکاری میکنم دنیام عوض شه نمیشه
چرا واقعا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا انقد همه ناامید و ناراحتن یکیشم خودم .....هرکاری میکنم دنیام عوض شه نمیشه
دلگیر دلگیرم از غصه می میرم مرا مگذار و مگذر
با پای از ره مانده در این دشت تب دارای وای می میرمسوگند بر چشمت که از تو تا دم مرگ دل بر نمی گیرممرا مگذار و مگذر
بالله که غیر از جرم عاشق بودن ای دوست
بی جرم و تقصیرم مرا مگذار و مگذرآشفته تر زآشفتگان روزگارماز غم به زنجیرم مرا مگذار و مگذربا شهپر اندیشه دنیا گردم امادر بند تقدیرممرا مگذار و مگذر
ویژگی بارز ده 60 جوش نزن همه مثل همیم
شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان !
مرا با رنج بودن تنها گذار.
مگذار خواب وجودم را پر پر کنم.
مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم
و به دامن بی تار و پود رویاها بیاویزم.
سپیدی های فریب
روی ستون های بی سایه رجز می خوانند.
طلسم شکسته خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مروارید چشم آویخته.
او را بگو
تپش جهنمی مست !
او را بگو: نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام.
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم.
جهنم سرگردان!
مرا تنها گذار...
من 60نیستم دقیق 70ام اما خیلی سخته.دوس دارم بخابم و هیچ وقت بیدار نشم .نه بهشت میخام نه جهنم میخام چشامو ببندم دیگه هیچی احساس نکنم
من 60نیستم دقیق 70ام اما خیلی سخته.دوس دارم بخابم و هیچ وقت بیدار نشم .نه بهشت میخام نه جهنم میخام چشامو ببندم دیگه هیچی احساس نکنم
چون اطرافیانمون یک مشت ادم بیخودن.........
واسه من که بخاطر اطرافیانه.......نه همشون...بعضی هاشون........اگه اونا نباشن من دیگه هیچ مشکلی ندارم.اطرافیان؟من فک میگکنم مشکل از اطرافیان نیس یه چیزی تو وجود ماها از بین رفته که هیچ چیزی نمیتونه خلاشو پر کنه
هنوز اول راهی که ..................
دیگه بر نمی گردم رفتم با ک.له بار خاطراتم با خیالت
منم 70ام........دقیقا حس تورو دارم.........بیزارم از همه ......میخوابم به امید اینکه بیدارنشم.....
واسه من که بخاطر اطرافیانه.......نه همشون...بعضی هاشون........اگه اونا نباشن من دیگه هیچ مشکلی ندارم.
اول راهم ولی حس اخر راهیارو دارم......
شما چرا ناامیدین؟شما که حداقل اون مو.تور هس یه چیزی جالب و منحصر به فرد