لالایی های هرشب

nayyerr

کاربر بیش فعال
کاربر ممتاز
زن و شوهر پیری با هم زندگی میکردند.
پیرمرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت
و پیرزن هرگز زیر بار نمیرفت و گله های شوهرش را به حساب بهانه گیری های او می گذاشت.
این بگو مگوها همچنان ادامه داشت
تا اینکه روزی پیرمردفکری به سرش زد برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خرو پف میکند و آسایش اورا
مختل کرده است
ضبط صوتی را آماده میکند و شب سروصدای خرناس های گوش خراش همسرش را ضبط میکند.
صبح پیرمرد شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او داردبه سراغ همسرش
میرود و او را صدا میکند
غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است.
از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن لالایی آرامبخش شبهای تنهایی او میشود.
قدر آدما و لحظات رو بدونیم تا روزی پشیمون نشیم
زندگی با هیچکی شوخی نداره




دوستان ببخشید تکراری هست
 

mech_eng2000

عضو جدید
نمیشه خر و پف رو تحمل کرد که
همون بهتر مرد
من جای پیرمرده بودم یه بالش میزاشتم رو صورتش خفه شه
 

حامدیا

اخراجی موقت
نمیشه خر و پف رو تحمل کرد که
همون بهتر مرد
من جای پیرمرده بودم یه بالش میزاشتم رو صورتش خفه شه

پس واقعا این چیزایی که تو اخبار حوادث مینویسن راسته ..مثا مرده زنش و کشت و زنه شوهرش و کشت این داستانا ..پس آدمای اینجور هستن
 

mech_eng2000

عضو جدید
پس واقعا این چیزایی که تو اخبار حوادث مینویسن راسته ..مثا مرده زنش و کشت و زنه شوهرش و کشت این داستانا ..پس آدمای اینجور هستن
اره
البته زن هایی که شوهرشون رو میکشن معمولا پای 1 مرد دیگه هم وسطه
ولی من فقط واسه 1 خر وپف میکشمش
فکر کنم دفاع از خود محسوب بشه:biggrin:
 

thamin

عضو جدید
کاربر ممتاز
نمیشه خر و پف رو تحمل کرد که
همون بهتر مرد
من جای پیرمرده بودم یه بالش میزاشتم رو صورتش خفه شه

پس واقعا این چیزایی که تو اخبار حوادث مینویسن راسته ..مثا مرده زنش و کشت و زنه شوهرش و کشت این داستانا ..پس آدمای اینجور هستن
یه بار چند سال قبل تو رووزنامه همچینن چیزی خوندم
که یه مرد بالش رو گذاشت رو صورت زنش........و اون زن مرد
 

Similar threads

بالا