سیگارم چه خوب درک می کند مرا... وای که چه زیبا کام می دهد این نو عروس هر شب تنهایی هایم... لباس سپیدش را تا صبح برایم می سوزاند و من تا صبح بر لبانش بوسه می زنم... چه لذتی می بریم از این همخوابی... او از جان مایه می گذارد و ... من از عمر...
هر دو می سوزیم....
چه رسم جالبی است !!!
محبتت را میگذارند پای احتیاجت …
صداقتت را میگذارند پای سادگیت …
سکوتت را میگذارند پای نفهمیت …
نگرانیت را میگذارند پای تنهاییت …
و وفاداریت را پای بی کسیت …
و آنقدر تکرار میکنند که خودت باورت میشود که تنهایی و بیکس و محتاج !!!