خاطرات دانشگاه...دانشجو...یادتون میاد شما هم!!!

parmehr

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
در مورد این بی نصیبی از خوابگاه.
آقا ما دانشجو شبانه بودیم.
بچه های شبانه رو یه ترم بیشتر بشون خوابگاه نمیدادن.ترم اولمون بچه ها خیلی تخص بودن ینی جنایتی نبود ک نمی کردیم.
تو اتاق خوابگاه رو کمداش تمام شعرای داریوشو مینوشتیم هر شب یه نفراز بچه های خوابگاهو میکشوندیم اتاقمون دستش مینداختم آخرشم واسش یه جشن پتو حسابی میگرفتم ک تا یه هفته سره هیچ کلاسی نمیتونس بره..
خیلی جالب بود مرسی:D
 

ناییریکا

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالب بود...................ممنون;)
به نظر شما دانشگاه بهتره یا مدارس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دانشجویی بهتره یا دانش آموزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
 

shamoh

عضو جدید
کاربر ممتاز
اینم دانشگاه من تو دوره ی کاردانی همه عاشق ساختمان قدیم بودیم

اینم دانشگاه من تو دوره ی کاردانی همه عاشق ساختمان قدیم بودیم

مرسی که دعوت کردی پس جریمت اینه که همه رو بخونی

خاطره ی اولین جلسه :

درک و بیان معماری داشتم با یکی از دوستام با هم ثبت نام کرده بودیم و برامون انتخاب واحد کرده بودن من یه کلاس و اونم یه کلاس دیگه افتاده بود .
رفتم داخل کلاس دیدم کلی دختر نشسته و من تنها پسرم دیدم هیچ پسر دیگه ای نمیاد 22 تا دختر بود و من تنها پسر ، استاد اومد اونم خانم بود ...
کلافه شدم رفتم بیرون و به دوستم گفتم بیا تو کلاس من تا با هم باشیم اولش نمیومد با کلی پاچه خاری راضیش کردم رفتیم پیش رئیس گفتیم من تنها پسر تو کلاسم اگه میشه دوستم رو بزارید تو کلاس من گفت چرا اونو بیار پیش تو شماره ی دانشجوییت رو بگو تا تو رو بزارم تو کلاس اون من دست بردم به گوشیم گفتم الان میام خلاصه از مخمصه فرار کردیم - ناامید رفتیم پیش مدیر آموزش خاهش کردیم برامون کار رو درست کرد ...
حسابی خوب بود با استاد خیلی خوب بودیم شاگرد اول کلاس بودیم با تمام سختی ها و شادی ها و غماش تموم شد ...
خاطراتم ورق به ورق یه روز دفتر شد
و دفتر رو دوست ندارم نگاش بندازم ...


200808181005.jpg
 

shamoh

عضو جدید
کاربر ممتاز
جالب بود...................ممنون;)
به نظر شما دانشگاه بهتره یا مدارس؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
دانشجویی بهتره یا دانش آموزی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تو دوران مدرسه نه ، هنرستان کلی میخندیدیم خیلی شاد و سرزنده بودیم فوتبال بازی میکردیم و اون موقع دوستان بعضیا با دوچرخه میومدن و الان ماشین مدل بالایی دارن و بینمون اون صمییمیت و دوستی دیگه نیست معلومه دوران هنرستان که همه ساده و یک رنگ بودیم .

 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز
یادش بخیر.
تو خوابگاه با دوستم یه شب یه یکی از بچه های اصفهانو فیلم کرده بودیم که ما مامور اطلاعاتیم و از اون جایی که تو آدم سیاسی هستی میخوایم ببریمت تایباد (بهش گفته بودیم ما یه تشکیلات داریم 100 طبقه زیر زمینه)خلاصه هر چی فیلم بود سرش در آوردیم.بیچاره تا 2 شب داشت گریه میکرد که منو ببخشید و غلط کردم.(خدا از سر تقصیرات ما بگذره)
 

dey68

عضو جدید
کاربر ممتاز
یادش بخیر...........

ازشب نشینیای خوابگاه بگو تا جشن پتو و قلقک دادن زوری بچه ها و غذای مزخرف خوابگاه ..... هی عجب دورانی داشتیم تو خوابگاه
 

pesare abidell

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یادش بخیر.
تو خوابگاه با دوستم یه شب یه یکی از بچه های اصفهانو فیلم کرده بودیم که ما مامور اطلاعاتیم و از اون جایی که تو آدم سیاسی هستی میخوایم ببریمت تایباد (بهش گفته بودیم ما یه تشکیلات داریم 100 طبقه زیر زمینه)خلاصه هر چی فیلم بود سرش در آوردیم.بیچاره تا 2 شب داشت گریه میکرد که منو ببخشید و غلط کردم.(خدا از سر تقصیرات ما بگذره)

یادش بخیر ما هم 1همخونه داشتیم که اصهانی بود و ...
همیشه .....
یکی از بچه ها شمارش رو داد به یه دختر که حالش رو بگیره منم نقش اینو داشتم که صداشون رو ضبط کنم
کلی بهش خندیدیم میخواست از خونه بره :biggrin:
 

F.A.R.Z.A.D

متخصص مباحث اجرایی معماری , متخصص نرم افزار Archi
کاربر ممتاز

پاچه‌خواری: یکی از راه‌های گرفتن نمره از اساتید به طور شرافتمندانه. البته شرافتمندانه در قیاس با سایر راه‌ها

این یکی رو من خوب بلد بودم;)
 

Takesh

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
یاد تقویم سولاخ سولاخ رو دیوار بخیر این عادتمو از خدمت یه ارث برده بودم تا زودتر تموم شه ولی واسه ترم ها استفاده میکردم که حواسم باشه ولی آخرشم موکول میشد به شب امتحانو دیگه داستان میشد خلاصه دیگه
-----------------------------------------------------

اینو همینجوری مینویسم از هم اتاقیام اگه دیدن خلاصه بدونن یادشون هستیم:
یاد بوی گند دهن اصغر بخیر که حالا شنیدم با چندر غاز زده تو کار دلار و سگه و توپ شده
یاد محسن سیاه بخیر که همیشه در انتظار خروجش از مستراح خودمونو خیس میکردیم و آخرم دل نمیکند و الان مهندسی کرمان میخونه و واسه خودش آدمی شده
یاد عباس(ملقب به گربه نره)بخیر با اون لیموهای توی#####خلاصه اونم یه پخی شد

منم که هنوز تو این فروم و اون فروم الافم
خدایا دست مارم بگیر
 

navid.orturk

اخراجی موقت
من یه بار به یکی شماره دادم.طرف هم خیلی با شخصیت بود.ولی بعدا که بهم زنگ زد اولین بار شمارشو نشناختم و فک کردم مزاحمه و بهش بد و بیرا گفتم.ولی زود متوجه شدم اشتباه کردم :redface:.حالا شما فک کنین اون موقع چه حالی شدم!!!طرف هم ناراحت شد .و کلی بهش توضیح دادم که اشتباه گرفته بودم.ولی به قول معروف:آب رفته را که نمی شود به جوی بازگرداند .آخر سر هم باهام قطع رابطه کرد!
 

parmehr

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز
من یه بار به یکی شماره دادم.طرف هم خیلی با شخصیت بود.ولی بعدا که بهم زنگ زد اولین بار شمارشو نشناختم و فک کردم مزاحمه و بهش بد و بیرا گفتم.ولی زود متوجه شدم اشتباه کردم :redface:.حالا شما فک کنین اون موقع چه حالی شدم!!!طرف هم ناراحت شد .و کلی بهش توضیح دادم که اشتباه گرفته بودم.ولی به قول معروف:آب رفته را که نمی شود به جوی بازگرداند .آخر سر هم باهام قطع رابطه کرد!
:w15::w15::w15:
 

Similar threads

بالا