مشاعرۀ سنّتی

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
دل بناکامی بنه گر کام جانت آرزوست

ترک مستوری بده گر عیش مستان بایدت
 

کاظم2020

عضو جدید
تو ای سرو روان تا از کنارم بی‌سبب رفتی//شب و روز از دو چشمم اشک حسرت در کنار آید​
 

salvador

کاربر فعال ادبیات
کاربر ممتاز
در زلف تو دادند نگارا خبر دل

معذورم اگر آمده‌ ام بر اثر دل


یا دل بر من باز فرست ای بت مه رو

یا راه مرا باز نما تو به بر دل
 

tracer

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
در زلف تو دادند نگارا خبر دل

معذورم اگر آمده‌ ام بر اثر دل


یا دل بر من باز فرست ای بت مه رو

یا راه مرا باز نما تو به بر دل



لبیک لبیک ای کرم سودای تست اندر سرم//ز آب تو چرخی می‌زنم مانند چرخ آسیا
 

Shahab

مدیر تالار عکس
مدیر تالار
کاربر ممتاز
در دل تاریک این شبهای سرد
ای امید ناامیدی های من
برق چشمان تو همچون آفتاب
میدرخشد بر رخ فردای من..
نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم
دیگر اکنون با جوانان ناز کن با ما چرا
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
naghmeirani اولین مسابقۀ "مشاعرۀ سنتی دور همی" با جایزه مشاعره 109
Fo.Roo.GH مشاعرۀ شاعران مشاعره 11

Similar threads

بالا