نرم افزارها و سخت افزار های موسیقی

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
روشهای انتخاب میکروفن مورد نیاز شما

داینامیک یا خازنی؟

قبل از هر چیز فضای ضبط صدا رو بررسی کنید!


اگر محیط ضبط شما دارای سر و صدای مزاحم و یا فاقد آکوستیک خوب باشه بهترین انتخاب برای شما میکروفن های داینامیک هستن که از حساسیت کمتری برخوردارن و کمتر تحت تاثیر صداهای اطراف هستن! (این میکروفن ها بیشتر برای اجرای زنده استفاده میشن)

Click this bar to view the original image of 800x594px and 64KB.
جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 815x605 و حجم آن 64 کیلو بایت می باشد.

Shure SM 58
میکروفن داینامیک


اگر محیط آکوستیک خوبی دارید یا اینکه فضای شما بدور از سر و صدای مزاحم و کنترل شده باشه میتونید از میکروفن های خازنی استفاده کنید که حساسیت و کیفیت بهتری دارن! (میکروفن هایی که میتونن تقریباً تمام جزئیات مورد نیاز صدابردار رو دریافت کنن)
ا


Neumann TLM 103
میکروفن خازنی (کاندنسر)



پس تا اینجا دونستیم که بسته به فضای مورد نظرمون چه نوع میکروفنی مناسبتر هست!

2- شناخت منبع صوتی

ساز یا وکال؟ چه جنس صدایی؟ وکال زن یا مرد؟ چه سازی؟


یابد بدونیم که چه صدایی رو میخوایم ضبط کنیم؟
میکروفن های سازهایی مثل برخی سازهای کوبه ای، زهی یا بادی برنجی با میکروفن های ضبط وکال فرق میکنه، پس باید دقیقتر مشخص کنیم که چی لازم داریم!


Pulsar II
میکروفن مناسب برای ضبط سازهایی مثل پیانو، سازهای بادی و ...

3- بررسی مشخصات میکروفن ها

نمودار پاسخ فرکانسی

همه ی میکروفن ها نموداری دارن به اسم نمودار پاسخ فرکانسی
نموداری شبیه به نمودار پائین:


Click this bar to view the original image of 800x414px and 24KB.
جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 1220x632 و حجم آن 24 کیلو بایت می باشد.


توی نمودار بالا به راحتی میتونید ببینید که این میکروفن توی ضبط چه فرکانسهایی قویتر عمل میکنه!
برای مثال به راحتی مشخصه که از میکروفنی با این پاسخ فرکانسی نمیشه برای ضبط صدای کیک درام استفاده کرد! (مناسب نیست)

مشخصه های جهتی میکروفن ها

علاوه بر نمودار پاسخ فرکانسی نموداری به نام نمودار پاسخ قطبی، هم به همراه نمودار قبلی ارائه میشه که از اون نمودار میتونیم متوجه بشیم که هر میکروفن از چه جهاتی دریافت میشه!



این نمودار یه دایره ی مرکزی هستش که برای مشخص کردن جهت ها به قسمتهای 30 درجه ای تقسیم شده!
همچنین اعداد روی دایره های داخلی یا خارجی ترازهای صدا رو نشون میدن (فاصله ی بین هر دو دایره معمولاً 5 dB هست)

یه کم روی این نمودار تمرکز کنید به راحتی همه چیز رو درباره اش متوجه میشید!

میکروفنها مشخصه های بیشتری برای مقایسه دارن، مثل حداکثر تراز فشار صوتی (SPL)، نویز داخلی، نسبت سیگنال به نویز (S/N) و ... که فراتر از مبحث این جلسه هست!


تا اینجا تونستیم نیازمون رو تقریباً مشخص کنیم!

خوب با یه جستجوی ساده توی سایت شرکتهای سازنده میکروفن ها میتونیم به اطلاعات لازم برسیم! همچنین نمونه صداهای ضبط شده با میکروفن های مختلف هم میتونیم توی همون سایت ها پیدا کنیم!

پس به راحتی بسته به نیازمون و اطلاعات روی کاغذ و همچنین شنیدن نمونه صداها، میتونیم میکروفن مورد نظرمون رو مشخص کنیم!
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
آشنایی مختصری با DAW ها و نرم افزارهای آهنگسازی

DAW یا Digital Audio Workstation در واقع محیط کار یک آهنگساز در عصر دیجیتال است.
هر کامپیوتر خانگی با نرم افزاری که قابلیت رکورد همزمان چند track رو داشته باشد به نوعی DAW محسوب میشود ولی عموما منظور از این عبارت سیستمی است که دارای سخت افزار ADC - DAC* با کیفیت بالا و نرم افزار های مخصوص آهنگسازی و مقدار بالایی از ram و cpu باشند.
شما در این محیط تمام نیاز های کاری خود رو میتوانید تامین کنید , نیاز های مانند:
ضبط یک و یا چندین Track بطور همزمان
ویرایش انواع format های صوتی
ظبط و ویرایش midi
arrange و sequence
میکس و مستر
و....

اولین DAW در اواخر دهه ی 70 ساخته شد و از آن زمان تا کنون پیشرفت های چشمگیری در تمام زمینه ها داشته است.

بطور کلی DAW ها دو نوع هستند

1-DAW هایی بر پایه کامپیوتر:
که شامل 3 بخش عمده هستند : 1-کامپیوتر 2-سخت افزار ADC-DAC و 3-نرم افزار ویرایش صدای دیجیتال.
کامپیوتر نقش میزبان برای کارت صدا (Audio Interface) و برنامه ی ویرایش صدا و همینطور مسئولیت پردازش صدا ها را بر عهده دارد.

2-DAW های یکپارچه:
اینگونه DAW ها در واقع یک سیستم یکپارچه از سخت افزار و نرم افزار هستند که معمولا شامل یک کنسول میکس , قسمت کنترل و واحد حافظه میباشند.
این سیستم ها قبل از دوران کامپیوتر های شخصی متداول تر بودند.


نرم افزار مورد نظر برای این کار باید علاوه بر Multitrack بودن خصیصه های دیگری نیز داشته باشد خصیصه هایی نظیر امکان استفاده از پلاگین های صوتی و یا اتوماسیون (Automation).

امروزه نرم افزار های زیادی برای این امر در بازار رقابت وجود دارند که شاید در %90 موارد با هم اشترک های بنیادین داشته و در واقع تفاوت ها در روش های اعمال کار های مشابه است.

لیست برخی از نرم افزارهای مطرح در این زمینه:





  • Ableton Live
  • Adobe Audition
  • Cakewalk Sonar
  • Cubase
  • Digital Performer
  • energyXT
  • FL Studio
  • GarageBand
  • Logic Pro
  • MultitrackStudio
  • Nuendo
  • Orion
  • Pro Tools
  • REAPER
  • Reason
  • Renoise
  • Samplitude
  • Sony ACID
  • Tracktion
  • Zynewave Podium
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
درباره ی Softsynth ها و انواع پلاگین های صوتی

یک softhsynth یا سینتیسایزر نرم افزاری برنامه ای است که توانایی تولید صدا به روش دیجیتال را داراست.
توانایی تولید صدا توسط نرم افزارها امر جدیدی نیست ولی انجام این عمل با سرعت پردازش بسیار بالا بطوری که مانند سخت افزار های مخصوص این کار عمل کنند کاملا متفاوت و جدید میباشد
به دلیل ارزان تر بودن , قابل حمل و نقل بودن , اشغال نکردن محیط کار و ارتباط بی نقص با نرم افزار های میزبان آهنگسازی این نسل از سینتیسایزر ها رو به رشد هستند
انواع softsynth :

  • Simulators :
یکی از حالت های معمول softsynth ها شبیه ساز ها هستند که به شبیه سازی synthesizer های سخت افزاری مطرح که دیگر تولید نمیشوند و یا قیمت بسیار بالایی دارند میپردازند.
synthesizer هایی مثل :
Minimoog ,Yamaha DX-7, Korg M1, Prophet V, Oberheim OB-X, Roland Jupiter 8, ARP 2600 و ....


  • Sample Players :
انواع دیگر softsynth بر پایه ی sample (نمونه برداری صوتی) عمل میکنند.
بخاطر عدم وجود محدودیت حافظه بر روی کامپیوتر های شخصی میتوان جایگاه خاصی برای اینگونه از softsynth ها در نظر گرفت.بعضی از اینگونه برنامه ها با چندین گیگابایت sample همراهی میشوند. یکی از کاربردهای softsynth های sample-based تقلید صدای ساز های واقعیست که با نمونه برداری از ساز واقعی در تمام حالات بشما اجازه ی نواختن آن ساز را بصورت مجازی میدهد.


  • New Synrhesizers :
نوع دیگر softsynth ها به خلق صداهایی جدید میپردازند و سعی در ایجاد تنوع و نو آوری در عرصه ی صدا دارند.


روش دیگر طبقه بندی softsynth ها بر حسب نحوه ی اجرای آنها بر روی رایانه میباشد.


  • Stand Alone :
به صورت یک نرم افزار مستقل اجرا میشوند و برای اجرا به برنامه ی میزبان نیاز ندارند (از این حالت معمولا برای نواختن بصورت solo و نه برای آهنگسازی استفاده میگردد)


  • Plugins :
در این حالت softsynth به یک برنامه ی میزبان آهنگسازی برای اجرا نیازمند است و در واقع در محیط این نرم افزار واسط , اجرا میشود.(مناسب برای آهنگسازی و record)

شرکت های مختلف تولید اینگونه برنامه ها ,محصولات خود را در قالب های و format های مختلفی عرضه میکنند :

Virtual Studio Technology - VST


DirectX Instrument - DXI


Audio Units - AU


Real Time AudioSuite - RTAS


و
Motu Audio System - MAS

کمپانی های مطرح معمولا محصولات خود را در چند fromat ارائه میکنند تا با تمام میزبان ها سازگاری داشته باشند.
از میان انواع مختلف plugin ها , حالت VST از کمپانی Steinberg محبوبیت بیشتری پیدا کرده و هم اکنون نسل سوم اینگونه نرم افزار ها نیز تولید شده اند.


لیست برخی کمپانی های مطرح و فعال در زمینه SoftSynth :




  • East West
  • Stienberg
  • Zero-G
  • Best Service
  • Spectrasonic
  • Native Instruments
  • ToonTrack
  • IK Multimedia
  • LinPlug
  • Synthology
  • Image-Line
  • G-Media(G-Force)
  • reFX
__________________
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
درباره asio درایور



ASIO یا Audio Stream Input Output نوعی درایور مخصوص کارت های صدای حرفه ایست که توسط کمپانی Steinberg تولید و معرفی شده.

این درایور از ارتباط با تاخیر پایین (low-latency) بین برنامه های صوتی و کارت صدا پشتیبانی میکند.
این در حالیست که درایور Direct Sound از Microsoft معمولا فقط برای داشتن ورودی خروجی stereo مورد استفاده قرار میگیرد.(برای user های غیر حرفه ای)

ASIO به آهنگسازان و همینطور مهندسین صدا این امکان را میدهد تا پردازش صداهای مورد نظرشان را بجای استفاده از سخت افزار های مختلف با نرم افزار های windows انجام دهند.

ASIO راه معمول بین برنامه مورد نظر را با لایه های مختلف سیستم عامل windows به حالت bypass در می آورد که با انجام این کار برنامه مورد نظر مستقیما با کارت صدا در ارتباط خواهد بود.

کنار گذاشتن هر لایه بمفهوم کاهش میزان تاخیر خواهد بود. (تاخیر اطلاعات صوتی که نرم افزار برای باز تولید به کارت صدا میفرستد و یا سیگنال ورودی از کارت صوتی که برای نرم افزار در دسترس خواهد بود)

به این وسیله ASIO یک راه نسبتا" ساده برای دسترسی به ورودی و خروجی های چندگانه و همچنین مستقل از هم ارائه میکند.

قدرت اصلی ASIO در غیر فعال کردن هسته میکس ویندوز (Mixing Kernels - Kmixer) که ذاتا" تاخیر زمانی بالایی دارند نهفته است.

کاربرد ASIO درایور فقط مختص سیستم عامل ویندوز میباشد چون سیستم عامل های دیگر مانند Linux با OS X ذاتا مشکل Kmixer را ندارند.

در ویندوز Vista به جای Kmixer از WaveRT استفاده شده که خود دارای مشکلاتیست از جمله اینکه WaveRT توانایی sync کردن صدا بین چند device را ندارد.



ترجمه و تخلیص از Wikipedia
__________________
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
اسرار سینتی سایزرها



قسمت اول :ماهیت صدا
در اولین بخش از مجموعه مقالات جستجو و کاوش در دنیای ترکیب اصوات به شیوه کاهشی Gordon Reid قصد دارد به بررسی اصول و مبانی این موضوع بپردازد .
پاسخ به سوالاتی نظیر اینکه سیگنال های موجی شکل(Waveforms) چه هستند ؟ از کجا و چگونه ایجاد می شوند ؟ ارتباط این مسائل با انچه که در عمل به صورت یک قطعه صوتی می شنویم چیست ؟


گرچه عنوان این مقاله "رازهای سینتی سایزر " است من قصد بر ملا کردن هیچ راز واقعی را در طول ارائه این مجموعه مقالات ندارم ! . اما ..... صبر کنید!!! قبل از این که با عصبانیت این صفحه را ببندید ... من ... در واقع قصد دارم نگاهی به اصول اساسی متداول ترین شکل ترکیب اصوات یعنی ترکیب به طریق کاهشی* داشته باشم . ( از انجا که این اصول کاملا شناخته شده هستند شاید نمی توان انها را راز نامید ) . سپس در ادامه مبحث مبانی به چگونگی کاربرد این اصول در انواع سینتی سایزر ها خواهم پرداخت .
اگر سینتی سایزری دارید که بر پایه اصول کاهشی کار می کند و میدانید چگونه صدای دلخواه خود را از ان استخراج نمایید اما علت و چگونگی عملکرد ان را نمی دانید با مطالعه این مقاله به پاسخ برخی از سوالات خود خواهید رسید . ( پس به نوعی می توان گفت این اصول رموز کار با سینتی سایزر هستند ).
خوب شاید بهتر بود عنوان مقاله را این بگذاریم :
" چرا وقتی فلان پیچ روی سینتی سایزر خود را می پیچانید یا فلان دکمه را می فشاریم بدین صورت که می بینید عمل می کند ... ".
لذا چنان که مشاهده می کنید عنوان این مقاله یک عنوان فریبنده نیست . با دنبال کردن این مجموعه مقالات به برخی از رموز کار با سینتی سایزر خود دست خواهید یافت و اما ابتدا تعریف ترکیب اصوات به طریق کاهشی ...

اصطلاح " ترکیب کاهشی* " از خود این شیوه ترکیب اصوات گرفته شده است . در این روش با کاهش یا حذف هارمونیک ها از سیگنال های موجی شکل غنی از هارمونیک می توان صداهای جدید ایجاد کرد .

این عمل را می توان هم به شیوه استاتیک انجام داد که منجر به تولید تن صدا یا طنین های ساده می شود و هم با استفاده از تسهیلات ***** ها... Envelope Generator ها و تنظیم کننده های سینتی سایزر انجام داد که صداهای دینامیک تولید می کند ... صدایی که در طول یک فاصله زمانی تغییر می کند .
ممکن است کمی گیج شده باشید .. اصلا هارمونیک ها چه هستند ؟ سیگنال های موجی شکل چه هستند ؟ از کجا و چگونه تولید می شوند ؟ در این مقاله تنها به پاسخ همین سه سوال خواهم پرداخت.
صحبت در باره ***** های دارای ولتاژ کنترل ... Envelope Generator و نوسانگرهای با فرکانس پایین (LFO) در مقالات بعدی ارائه خواهد شد .

برای یافتن پاسخ این سه سوال اساسی ناچاریم سوار بر ماشین زمان سایت شده ( که جایی پشت دستگاه فتوکپی قایم شده ! ) و به زمانهای خیلی دور برگردیم تا برخی از زوایای مبهم تاریخ را روشن کنیم . به زمان قبل از مدل سازیهای عینی (physical modelling) ... قبل از اختراع دستگاه های نمونه برداری (sampler) ... قبل از سینتی سایزر های انالوگ پلی فونیک (چند صدایی) ... حتی قبل از پیدایش سینتی سایزر های مونوفونیک(تک صدایی).....

در واقع در این مورد ما با اقای دکتر ایکس روبرو هستیم فردی که تقریبا برای ما ناشناخته است . چراکه باید به 2500 سال قبل برگردیم و بار دیگر با یک رفیق ایونی** به نام فیثاغورث اشنا شویم . فیثاغورث احتمالا اولین ریاضیدان (محض) دنیا بوده است اما دانسته های ما درباره او و دستاوردهایش نسبتا ناچیز است . ( بیشتر اطلاعات موجود درباره او نیز شاید چیزی جز یک افسانه نیست . در مقابل هر شاگرد مدرسه ای این را میداند که بابلی ها حدود 1000 سال پیش از تولد فیثاغورث قضیه معروف فیثاغورث را کشف کرده بودند ) .

یکی از اکتشافات کمتر شناخته شده ای که به فیثاغورث نسبت داده می شود این است که : اگر به دو رشته سیم هم جنس که نسبت طول انها به یکدیگر دو عددصحیح باشد و نیز به یک میزان کشیده شده باشند زخمه بزنیم صوت حاصل از کشیدن و رها کردن سیم ها از نظر موسیقایی بسیار زیبا و خوشایند خواهد بود .

برای مثال اگر طول یکی از سیم ها دو برابر دیگری باشد (یعنی نسبت طول انها 2 به 1 باشد) و یا نسبت طول سیم ها 3 به 2 باشد صدای حاصل از زخمه زدن به انها بسیار خوشایند خواهد بود .

فیثاغورث با پی پردن به این مسئله غرق در مطالعه در همین زمینه شد و علم عدد شناسی را در راس مطالعات فلسفی خود قرار داد . متاسفانه او و شاگردانش پس از مدتی از مسیر اصلی مطالعات خارج شده و در صدد بر امدند نسبت های عددی مشابه این را در مورد مدارهای پنج سیاره منظومه شمسی ... ماه و خورشید و نیز دوره های گردش انها به دست اورند و بدین ترتیب داستان اسطوره ای " موسیقی کرات و اجرام اسمانی " را مطرح نمایند . شاید اگر انها به جای توجه به چیز های بسیار بزرگ مانند سیارات به چیز های کوچک تر می پرداختند ( یعنی مکانیک کوانتوم را در این مسیر کشف می کردند ) بسیار موفق تر از انچه بودند می شدند .

در اینجا سوال این است : چرا نسبت طول رشته سیم های نظریه فیثاغورث نسبت دو عدد صحیح به یکدیگر است ؟
چرا اگر طول یکی از سیم ها مثلا 1.21346706544 برابر دیگری باشد صوت حاصل از زخمه زدن به انها دیگر چندان دلپذیر نیست ؟


بیایید امتحان کنیم

سیم کشیده شده ای را تصور کنید که دو انتهای ان به جایی ثابت شده است. میزان کشیدگی سیم به اندازه ایست که میتواند در طول خود مرتعش شود .

تصویر 1 چنین سیمی را در وضعیت سکون نشان می دهد . حال فرض کنید دقیقا در مرکز سیم به ان زخمه ای بزنیم . همانطور که احتمالا تصور نمودید سیم به صورتی که در تصویر 2 می بینید مرتعش می شود .

این نوع ارتعاش مثالی از یک موج ایستا (ثابت) است .این موج مانند امواج دریا در طول سیم بالا و پایین نمی رود بلکه فقط در جای خود نوسان دارد .اگر ارتعاش یا "نوسان" به همان سادگی که در تصویر 2 نشان داده شده باشد نقطه ای در مرکز سیم به شکل متناوب و تکرار شونده ای حرکت می کند که بدین ترتیب موجی را ایجاد می نماید که موج سینوسی نامیده می شود .( شکل 3)





به این الگوی حرکت موج " سیگنال موجی شکل" نوسان گفته می شود و فرکانسی که در ان این موج یک "چرخه" کامل را به صورت رفت و برگشت طی می کند " فرکانس پایه " سیم نام دارد .

وضعیت پایه تنها حالت ارتعاش این سیم نیست .

هر چند به دلیل ثابت بودن دو انتهای سیم حالتهای مرتعش شدن سیم ونیز سرعت ارتعاش ان بسیار محدود است .
تصور کنید انگشت خود را درست در وسط سیم قرار داده ( به صورتی که جلوی ارتعاش سیم را نگرفته باشید) و به سیم در یک سمت ان زخمه بزنید . همانطور که در تصویر 4 می بینید طول موج ,موج حاصل نصف حالت پایه خواهد بود .

به همین ترتیب اگر انگشت خود را در یک سوم طول سیم قرار داده و به سیم زخمه بزنید موج ایستایی با یک سوم طول موج پایه به وجود خواهد امد ...... (تصویر 5 ) .

در واقع اگر طول سیم را به همین منوال به واحدهای کوچکتر و کوچکتر ( به صورتی که هر قسمت یک عدد صحیح باشد ) تقسیم کنید موج های ایستایی با طول موج های متفاوت شکل خواهند گرفت که ما ان را " هارمونیک " (یا هماهنگ) های فرکانس پایه می نامیم .

اگر موج های ایستا را از لحاظ علم ریاضی مطالعه نمایید خواهید دید که می توان یک موج ایستا رابه صورت دو موج " در حال حرکت" که در جهت مخالف یکدیگر در طول سیم حرکت می کنند نشان داد . ( لطفا نپرسید چرا وگر نه مجبوریم تا صفحه 304 ! فقط در مورد همین موضوع حرف بزنیم !!!) .

حال با دانستن این مطلب میتوان یک نتیجه ساده گرفت :

اگر طول موج نصف شود فرکانس مورد نیاز موج های در حال حرکت 2 برابر خواهد شد . به همین ترتیب اگر طول موج را به یک سوم حالت پایه کاهش دهید فرکانس 3 برابر و اگر به یک چهارم تغییر دهید 4 برابر خواهد شد و ....

این قاعده فقط درمورد اعداد صحیح درست در می اید . یعنی اگر بخواهید یک تغییر اعشاری در فرکانس ایجاد نمایید لازم است حداقل یکی از انتها های سیم از وضعیت صفر خارج شود ( یعنی بخشی از مسیر حرکت موج در طول یک چرخه کامل ) که این امر به دلیل ثابت بودن دو انتها مسلما غیر ممکن است .

به هر صورت با معرفی هارمونیک ها که با یک نوسانگر ساده به وجود می ایند به اولین سوال مطرح شده پاسخ دادیم : هارمونیک ها حالت های ممکن ارتعاش هستند .

مسلم است که این نتیجه گیری تنها در مورد یک سیم مرتعش به کار نمی رود . هوای درون یک فضای سر پوشیده مانند یک اتاق را در نظر بگیرید .
اگر از عوامل مزاحم نظیر اثاثیه موجود در اتاق چشم پوشی کنیم می توان گفت مولکول های هوا در هر جایی از اتاق
به جز سقف ... دیوار ها و کف اتاق ارتعاش دارند . به عبارت دیگر ارتعاشات در این اتاق به همان طریقی در مورد یک سیم گفتیم ,محدود است .

به همین دلیل است که اتاقهای خالی رزونانس دارند ... این رزونانس ها همان فرکانس های هارمونیک خود اتاق هستند . ارگ های کلیسا نیز با همین قاعده کار می کنند . لوله ها نیز مثالی از یک نوسان گر هارمونیک ساده است.
تقریبا همیشه به جز در برخی موارد پیچیده اولین هارمونیک ( هارمونیک پایه که با حرف fنشان می دهیم ) همان ارتفاع صوتی (از نظر زیر و بمی ) است که با گوش دادن به صدای یک سیم مرتعش می شنوید . دومین هارمونیک ( یا اولین overtone ) نصف طول موج پایه است و لذا 2 برابر فرکانس پایه .

اگر به این صدا به صورت مجزا گوش دهید تن صدایی است که دقیقا یک اکتاو بالاتر از پایه قرار دارد .


سومین هارمونیک فرکانس 3 f دارد (که در فاصله پنجم درست یعنی یک و نیم اکتاو بالاتر از حالت پایه قرار دارد) و چهارمین هارمونیک با فرکانس 4 fدر فاصله 2 اکتاو بالاتر از پایه قرار دارد . سه هارمونیک بعدی درون اکتاو بعدی قرار می گیرند و هشتمین هارمونک نیز درست 3 اکتاو بالاتر از پایه است و به همین ترتیب در مورد سایر هارمونیک ها ........


برای درک بهتر نظریه فیثاغورث باید بدانید که :
در دو سیمی که نسبت طول انها 2 به 1 است فرکانس پایه سیم کوتاه تر با فرکانس دومین هارمونیک سیم بلند تر برابر است ... اختلاف طول موج انها دقیقا 1 اکتاو است .در مورد نسبت طول 3 به 2 فرکانس سومین هارمونیک در سیم بلند تر با فرکانس هارمونیک دوم سیم کوتاه تر یکی است . به بیان دیگر ساختار هارمونیک این دو سیم ارتباط خاصی با یکدیگر دارند و ما این خصوصیت را از نظر موسیقایی " خوشایند و زیبا " می شنویم.


ماهیت صوت


حال به این نکته توجه کنید : هنگامی که به یک سیم زخمه می زنید صدایی که می شنوید صدای فقط یک هارمونیک نیست .

می دانید که تولید چنین تن صدایی نیاز به شرایط بسیار خاصی دارد و عملا غیر ممکن است . لذا تن صدایی که به صورت معمول ایجاد می شود احتمالا ترکیبی از تعداد بسیار زیادی از هارمونیک ها در مقادیر متفاوت است(از نظر شدت صوتی) .

هنگامی که به یک موسیقی گوش می کنید نمودار موج آن صوت در هر لحظه ترکیبی از تعداد فراوانی از هارمونیک هاست و لذا نمودار چنین موجی بسیار پیچیده تر از یک موج ساده سینوسی است که در تصویر 3 مشاهده نمودید .

کافیست در یک ویرایشگر سیگنال های موجی شکل به یک نمونه از نمودار های موسیقی نواخته شده با گیتار یا یک نمودار صدای خواننده در یک موسیقی با کلام دقت کرده تا ببینید که یک سیگنال موجی شکل واقعی تا چه حد ممکن است پیچیده باشد .

این امر امکان تجزیه و تحلیل صوت و یا ترکیب دوباره ان را بسیار مشکل می کند ......

اما این کار برای جوزف فوریه*** ریاضیدان شهیر فرانسوی چندان دشوار نبوده است . فوریه زندگی پر جنب و جوشی داشت .
او در عین این که در مقطع های گوناکون یک معلم یک مامور مخفی پلیس یک زندانی سیاسی حاکم مصر فرماندار ایالات ایزر و رون در فرانسه و دوست ناپلئون بوده است فرصت برای مطالعاتش نیز پیدا می کرد . او دریافته بود که یک حرکت متناوب را صرف نظر از میزان پیچیدگی ان می توان به اجزایی با عنوان هارمونیک های ان تقسیم نمود . این روش تجزیه به افتخار وی تجزیه فوریر نامیده شده است . بر اساس این روش تجزیه با داشتن مجموعه ای از هارمونیک ها می توان یک سیگنال موجی شکل ( نمودار موج ) خاص را پدید اورد .

یک لحظه صبر کنید ........ گفتیم که سیگنال های موجی شکل یا همان نمودار موج از هارمونیک ها تشکیل شده است و مجموعه ای از هارمونیک ها یک موج را می سازند . پس مشخص شد که هارمونیک ها و سیگنال موجی شکل دو راه متفاوت بیان یک چیز هستند .

و اما یک نکته کلیدی :

ماهیت تن های موسیقایی به تعداد و دامنه هارمونیک های انها بستگی دارد . مجموعه ای از هارمونیک ها یک سیگنال خاص را به وجود می اورند .

بنابر این وقتی به نوسانگر (OSC) روی سینتی سایزر خود نگاه می کنید و امواج " مربعی " یا " اره ای شکل " را مشاهده می کنید این امواج چه چیزی را نشان می دهند ؟ (اشاره به waveform های Square و Sawtooth)

این امواج شکل مختصر بیان این نکته هستند که :
" با این تنظیمات خاص روی سینتی سایزر مجموعه ای خاص از هارمونیک ها از نظر تعداد و با دامنه های متفاوت x,
y , z ... ایجاد می گردد ."


ترکیب اصوات به طریق کاهشی


خوب ... حال بیایید مطالب گفته شده را در یک سینتی سایزر به کار بگیریم .

به سیگنال موجی شکل در تصویر 6 نگاه کنید . امکان ایجاد چنین نموداری از یک سیم مرتعش عملا غیر ممکن است اما با هر سینتی سایزری که کار می کنید می توانید نموداری مشابه این را به دست اورید . این نمودار " اره ای " در واقع یک نمودار ایده ال است و چنانچه مشخص است علت این نامگذاری شکل ان است که شبیه دندانه های یک اره است .

رابطه هارمونییک ها در این نمودار کاملا ساده است ... بدین صورت که در مورد هر هارمونیک موجود در این سیگنال دامنه هارمونیک n ... 1/n ام هارمونیک پایه است. (برای مثال شدت صدای هارمونیک پنجم درواقع یک پنجم فرکانس اصلی می باشد)

بسیار خوب ... همانطور که می بینید یاد گیری این مطالب بدون کار کردن با انها در عمل چندان ساده به نظر نمی رسد . به هر حال در این مقاله سعی شد مطالب به صورت ساده و خوشایند بیان شود .

تصویر 7 ده هارمونیک ابتدای یک موج اره ای را نشان می دهد . همانطور که می بینید با افزایش فرکانس طول موج هارمونیک ها به تدریج کاهش می یابد .


حال اگر تعدادی از این هارمونیک ها را حذف کنیم چه اتفاقی می افتد ؟
بیایید همه هارمونیک ها به جز 5 تای اول را حذف کنیم ( برای این کار نیاز به ابزاری به نام " ***** " دارید ) . در تصویر 8 این طیف از هارمونیک ها و در تصویر 9 سیگنال موجی شکل متناظر با ان را مشاهده می کنید .

همانطور که ملاحظه می کنید سیگنال جدید کاملا با نمودار اره ای متفاوت است . تنها تفاوت این دو سیگنال این است که شما تعدادی از هارمونیک های سیگنال قبلی را حذف نمودید و تنها چند هارمونیک ابتدای ان را نگه داشتید .

به عبارت دیگر با استفاده از "*****" هارمونیک ها را " کاهش دادید " . و بدین ترتیب یک سیگنال موجی شکل جدید و بنابراین یک صوت جدید ایجاد نمودید


به دنیای ترکیب کاهشی اصوات خوش امدید !
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
آشنايي با midi و عملكرد آن

Interface يا به اختصارMI DI مفهومي است آشنا براي علاقه مندان به موسيقي در قرن اخير. با گذشت زمان و افزايش شمار كساني كه در زمينه توليد و تهيه آثار موسيقي فعاليت ميكنند و بالا رفتن هزينه ها ديگر مانند گذشته نميتوان به ضبط آثار موسيقي پرداخت .
همگام با توسعه و پيشرفت علم ديجيتال و در آميختن اين فناوري با هنر موسيقي ما شاهد تولد شاخه اي به نام موسيقي الكترونيك هستيم.دراين برحه تكنولوژي به كمك هنر شتافت و با تولد سينتي سايزرها صفحه جديدي در دنياي موسيقي گشوده شد. در سال ١٩٨٢ پروتوكلي جهاني در يكي از دانشگاههاي ايالات متحده به امضا رسيد تا زباني پديد آورد مشترك براي موسيقي الكترونيك.
ميدي Midi چيست ؟
به بيان ساده ميدي ( واسطه ديجيتال ابزار هاي موسيقي ) يك زبان ارتباطي ديجيتال است و هم چنين سخت افزاري سازگار بوده كه امكان ارتباط انواع سازهاي الكترونيكي ، كنترل كننده هاي اجرايي و ساير دستگاه هاي مربوطه را از طريق شبكه اي پيوسته فراهم ميسازد.



به كمك ارتباط بوسيله ميدي عمليات اجرايي و يا كنترل ، نظير نواختن كي بورد ، گزينش شماره Pitch و يا تغيير دادن كليد هاي مدولاسيون به پيام هاي ديجيتال مستقلي تبديل شده است، سپس اين پيام ها به ساير دستگاههاي ميدي انتقال داده ميشوند و در آنجا براي توليد صدا و پارامتر هاي اجرايي مورد استفاده قرار ميگيرند.
زيبايي عمل كرد ميدي در آن است كه ميتوان داده ها را به اساني در دستگاهي سخت افزاري ضبط كرد و يا به نرم افزاري موسوم به سيكوئنسر (Sequencer) منتقل نمود كه در آنجا ميتوان داده ها را ويرايش نموده و به ساز هاي الكترونيكي و يا ساير دستگاههاي آفرينش موسيقي فرستاد.
به بيان هنرمندانه ، اين زبان ديجيتال وسيله مهمي است كه به هنر مندان عرصه موسيقي اين اجازه را ميدهد تا خلاقيت و افرينش خود را در حدي كه پيش از اين از نظر فردي مقدور نبوده است، بروز دهند. با استفاده از اين زبان اجرايي، يك اهنگساز ميتواند اقدام به ساخت اهنگ در محيطي كاملا عملي ، انعطاف پذير ، مقرون به صرفه و جذاب نمايد.
علاوه بر ساخت و اجراي موسيقي ، آهنگ ساز ميتواند كنترل كاملي روي گستره وسيعي از صداها ، اعمال كند از جمله موارد قابل ذكر طنين صدا و كيفيت آن از نظر تن صدا و هم چنين كنترل درجه صدا ، پنينك (Panning) و ساير موارد اجرايي هم زمان ميباشد .
به كمك ميدي و رابطه ديجيتال همچنين ميتوان ، پارامتر هاي كنترل و اجراي هم زمان ساز هاي الكترونيك ، دستگاههاي صدا برداري ، دستگاههاي كنترل و پردازش گر هاي سيگنال را حين اجرا تغيير داد.
اصطلاح اينترفيس يا واسطه (Interface) به رابط و پيوند دهنده سخت افزار ها و داده هاي موجود در شبكه ميدي اطلاق ميگردد. با استفاده از ميدي داده ها قادر خواهند بود تا بين كليه سازها و دستگاههايي كه به اين متصل هستد ، از طريق پيام هاي مربوط به كنترل منتقل شوند.
از اين گذشته ، ارتباط با سازها و يا توليد كننده هاي صداي منفرد در يك ساز با استفاده از يك زنجيره ارتباط داده اي ميدي امكان پذير است ، زيرا هر خط ديتا ميتواند پيام هاي كنترلي و اجرايي را روي ١٦ كانال گسسته يا ديجيتال منتقل سازد، اين مساله ساده آهنگ ساز را قادر ميسازد تا اجرا هاي خود را در محيط كاري كه بسيار شبيه فرايند ضبط چند تركه است ،ضبط كرده، اورداب نموده،ميكس و سپس پخش كند.
ميدي از نظر تكرار پذير بودن و ويرايش امكاناتي دارد كه محيط هاي صدا برداري چند نركه متعارف را از دور خارج ميسازد.
واسطه هاي مياني سيستم : System Interconnection
يك كابل ميدي شامل يك زوج سيم رساناي در هم پيچيده غلاف دار است كه در هر انتهاي آن دين پلاگ (DIN Plug) نري ٥ پينه (5 PIN) وجود دارد.
در شكل زير ٢ كابل ميدي قابل مشاهده است :












و نيز در تصوير زير يك MIDI Port را مشاهده ميكنيد.








ميدي تنها از ٣ پين از ٥ پين بهره ميبرد. پين ٥ و ٤ براي هدايت كردن داده هاي ميدي مورد استفاده قرار ميگيرند ، در حالي كه پين ٢ براي اتصال غلاف (Shield) كابل به زمين استفاده ميشود. پين هاي ١ و ٣ در حال حاضر مورد استفاده ندارند ولي براي تغيير هاي احتمالي در كاربري هاي آينده ميدي در نظر گرفته شده اند .
كابل در هم پيچيده ( Twisted ) و اتصال فلزي غلاف به زمين ، براي كاهش تاثير عوامل خارجي مانند تداخل با فركانس امواج راديويي ( RFI ) و اثرات الكترواستاتيك كه ممكن است در هنگام انتقال داده منجر به اعوجاج در پيام گردند، منظور شده اند.
كابل هاي ميدي پيش ساخته در طول هاي ٢ ، ٦‌، ١٠ ، ٢٠ ، ٥٠ ، فوتي از فروشگاههاي لوازم موسيقي كه اختصاص به تجهيزات ميدي دارند قابل تهيه هستند. البته ٥٠ فوت حداكثر طول قابل استفاده براي كابل ميدي است كه توسط سيستم استاندارد ميدي مشخص شده تا از تاثير هاي ناشي از طول بيش از حد كابل كه باعث تضعيف سيگنال و افزايش احتمال تداخل عوامل خارجي ميشود ، كاسته گردد.
پورت هاي Thru ، Out ، In ميدي :
براي اتصال دستگاههاي ميدي به شبكه از ٣ گونه پورت استفاده ميشود : پورت ميدي ورودي IN ، پورت ميدي خروجي Out ، و پورت ميدي واسط Thru
پورت ورودي IN : پيام هاي ميدي را از منبع خارجي دريافت ميكند و داده هاي مربوط به جرا ، كنترل و زمان بندي ( Timing ) را به دستگاه منتقل ميكند.
پورت خروجي OUT : پيام ميدي را از دستگاه به ساير سازها و يا دستگاههاي ميدي انتقال ميدهد.
پورت واسط Thru : كپي دقيقي از داده هاي ورودي در پورت ورودي IN تهيه كرده و اين داده ها را به ساز يا دستگاه ميدي ديگري كه در زنجيره داده هاي ميدي قرار دارد انتقال ميدهد.
در تصوير زير ميتوانيد خروجي ها و ورودي هاي پورت ميدي را مشاهده كنيد.


برخي از دستگاههاي ميدي ، پورت واسط Thru را ندارند. البته اين دستگاهها ، ممكن است يك تابع انتقال نرم افزاري داشته باشند كه ميتواند به عنوان پورت واسط ميدي يا پورت اكوي ميدي گزينش شود همانند پورت واسط Thru ، تابع اكو قابل گزينش ميدي ، يك كپي دقيق از هر گونه داده دريافتي در پورت ورودي IN ميدي را تهيه كرده و سپس اين داده ها را روانه پورت OUT/Echo ميدي مينمايد.
به عنوان قانون كلي ، تنها دو روش معتبر براي اتصال دستگاه ميدي به دستگاهي ديگر وجود دارد : اتصال پورت خروجي Out ميدي دستگاه و يا پورت Out / Echo ميدي به پورت ورودي IN ميدي دستگاهي ديگر و يا وصل پورت واسط Thru ميدي دستگاه به پورت IN ميدي دستگاه بعدي.


منبع : علوم صدا برداري
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
آشنایی با midi Controller ها

در اين قسمت به معرفي midi Controller ها ميپردازيم.

midi Controller ها يا كيبوردهاي ميدي به دو قسمت تقسيم ميشن

يك قسمت كيبوردهاي داراي ميدي هستن كه معمولا همشون اين گزينه رو دارن و قسمت ديگه ميدي كنترلر هاي يو اس بي هستن.
شما با هر دو ميتونين كار ساخت موسيقي رو از طريق ميدي انجام بدين.. اينم عكسها..



و يا :

Click this bar to view the original image of 760x383px and 69KB.
جهت مشاهده در اندازه واقعی اینجا کلیک کنید. اندازه اصلی این عکس 760x383 و حجم آن 69 کیلو بایت می باشد.



كيبوردهاي ارنجر يا work station مثل دو تا عكس اول يا عمدتا هر كيبوردي كه خروجي و ورودي ميدي داره براي كار مناسبه.
و يا سيستمهاي جديدتر مثل دو عكس دوم كه به ميدي كنترلر معروفن صرفا يه صفحه كليد هستن كه بر خلاف كيبوردهاي ارنجر يا work station ها از خودشون صدايي ندارن و فقط با استفاده از سازهاي مجازي ( vst ) ميشه در برنامه هاي ساخت موسيقي ازشون استفاده كرد.
تفاوت ها :
در ميدي كنترلرها يك سري امكانات جانبي مثل : امكان كنترل كردن برنامه شامل : stop.play. record. forward. قرار داده شده كه براي ضبط يه قطعه يا پارت ميدي ميتونه باعث سهولت دسترسي شما به daw بشه و عمليات stop.play. record. forward رو با كيبورد انجام داد.
و همچنين دسترسي به فيدرهايي كه ميتونن بر روي vst شما تغييراتي كه رو از پيش طراحي شدن رو انجام بده مثل :
تغييرات فركانسي بر روي صداها... pan كردن .. cut off كردن و .... كه البته شما هم ميتونين كاراي اين فيدرها رو خودتون بسته به سليقه و علاقه تون به ميدي كيبورد تعريف كنين.
در مدلهاي جديدتر مثل axiom و axiom pro پدهايي ( 8 تا ) هم براي طراحي و قراردادن درامز و يا صداهاي مورد استفاده تون گذاشته شده كه ميتونين ازش استفاده خوبي بكنين.
اين كاراهايي كه در ميدي كنترلر هاي جديد قرار داده شده در كيبورهاي workstation مثل triton studio... yamaha motif.... roland fantom هم وجود داره اما مورد استفاده و پيش فرضهايي كه در ميدي كنترلر ها و جود دارن در اين كيبوردها بايد فعال بشن و توسط شما تعريف بشن.
يكي از دلايل استقبال روزافزون ميدي كنترلر ها اينه كه در سايزها و اكتاوهاي مختلف از 2 تا 7 اكتاو ساخته ميشن و بر عكس كيبوردهاي ارنجر يا workstation داراي وزن كمتر و ابعاد كوچيكتر هستن و از خونه تا توي بيابون ( با لپ تاپ ) قابل استفاده هستن
 

...SPARTACUS

عضو جدید
کاربر ممتاز
آشنایی با سینتی سایزر - Synthesizer

بطور خلاصه میتوان گفت که سینتی سایزر یک ابزار الکترونیکی است که قابلیت تولید صداهای مختلفی را بوسیله ی تولید و ترکیب سیگنال های الکترونیکی در فرکانس های مختلف دارد.
سینتی سایزر بر خلاف ساز های معمولی ابتدا یک سیگنال الکتریکی تولید میکند سپس به پردازش و ویرایش آن میپردازد و در انتها با انتقال آن به بلندگو آن را به صوت تبدیل میکند و معمولا با کلاویه ای شبیه به کلاویه پیانو کنترل میشوند.
سینتی سایزر ها هم توانایی تقلید ساز های واقعی را دارا هستند وهم میتوانند صداهایی تولید کنند که پیش از این وجود نداشته.
اولین سینتی سایزر در سال 1876 توسط Elisha Gray ساخته شد.
رابرت موگ در سال 1968 سینتی سایزر انقلابی خود را خلق کرد(که در واقع synthesizer به معنی یک ابزار موسیقایی از همین زمان بوجود آمد). با استفاده ی Wendy Carlos در اثر موفقش با نام Switched-On bach این ابزار موسیقایی بیش از پیش در میان آهنگسازان مطرح شد.



در ابتدا سینتی سایزر ها monophonic یا تک صدایی بودند ولی به مرور بصورت polyphonic یا چند صدایی در آمدند.
در 1970 با پیشرفت الکترونیک ابعاد سینتی سایزر ها کوچکتر شد و برای اولین به صورت پرتابل تولید شدند که ابن امر خود باعث استفاده ی بیشتر این ساز در اجراهای زنده شد.
در اوایل دهه ی 80 کمپانی هایی مانند یاماها اقدام به تولید مدلهایی با قیمت های پایین تر کردند مدل هایی مانند DX7 , در همین زمان استاندارد midi بوجود آمد.
در دهه ی 90 ساخت سینتی سایزر ها به سمت مجازی شدن و اجرا بر روی کامپیوتر های شخصی پیش رفتند.



انواع روشهای سینتی سازها - Synthesis Methods :

  • 1 - افزایشی یا Additive:
این روش با افزودن تعداد خاصی از هماهنگ های فرکانس پایه به تولید صدای مورد نیاز میپردازد (طبق اصل فوریه).
یک نمونه ی آنالوگ از این روش Hammond organ میباشد. روش افزایشی قانون پایه Wavetable ها نیز میباشد.

  • 2 - کاهشی یا Subtractive:
روش کاهشی بر پایه ***** گذاری بر روی امواج غنی از نظر تعداد هامونیک ها کار میکند.بخاطر سادگی روش کاهشی این روش در اولین مدل های سینتی سایزر های موگ بکار رفته و هنوز هم پرکاربردترین میباشد.

  • 3 - FM یا Frequency Modulation:
در این روش فرکانس یک waveform دیگری را کنترل میکند. نمونه ی خوبی از این روش یاماها DX7 میباشد.

  • 4 - AM یا Amplitude Modulation:
این روش تا حدی مانند روش FM میباشد با این تفاوت که در اینجا بجای فرکانس , دامنه موج ,مورد نظر قرار میگیرد. (از این روش برای تولید صداهای زنگدار استفاده میشود Ring Modular )

  • 5 - Distortion:
از نمونه های روش فوق سینتیسایزر Casio CZ میباشد.

  • 6 - ذره ای یا Granular:
این روش بر پایه دستکاری قطعه های بسیار ریز امواج عمل میکند.

  • 7 - Physical modeling:
در این روش از فرمول ها و الگوریتم های خاصی بهره میگیرند تا صدای سازهای acoustic (و یا هر صدای طبیعی دیگر) را هرچه بهتر شبیه سازی کنند.


لیست برخی کمپانی های مطرح در زمینه ی تولید Synthesizer :






  • Moog
  • Roland
  • Clavia
  • Access
  • Yamaha
  • Korg
  • Alesis
  • Kruzweil
 

mehgha

عضو جدید
با عرض سلام و خسته نباشید. اطلاعات خوبیو درمورد میکروفن ها قرار دادید. من یک راهنمایی میخواستم: آیا میکروفن هدست dynamic av-jefe avl609 برای همخوانی با کیبورد و همچنین ساخت کلیپ مناسبه؟ با تشکر
 

Similar threads

بالا