مرگ انسانها ! - خوشحالي ، ناراحتي يا بي تفاوتي!

[anna]

من هم این واقعه واقعا کوچیکو تبریک وتهنیت می گم
البته صداش بدک نبود

1. مرگ هيچ انساني؛ كوچك و بي اهميت نيست
2. هرگز فوت يك انسان جاي تبريك ندارد
بهتر است به جاي شادماني براي فوت كسي در سوگش شريك باشيم

 

[Matrix]

1. مرگ هيچ انساني؛ كوچك و بي اهميت نيست
2. هرگز فوت يك انسان جاي تبريك ندارد
بهتر است به جاي شادماني براي فوت كسي در سوگش شريك باشيم

چرا ،مرگ انسانها جاي شادماني داره : به دو شرط:
1- اون كسي كه ميميره واست عزيز باشه !
2- خودخواه نباشي!
فكر كن ! اگه نفهميدي بگو توضي بدم !
اينو فرستادم بخش عكس ! جاش اينجا نبود!

 

[pashe_naz2001]

1. مرگ هيچ انساني؛ كوچك و بي اهميت نيست
2. هرگز فوت يك انسان جاي تبريك ندارد
بهتر است به جاي شادماني براي فوت كسي در سوگش شريك باشيم

1-با اندکی فکر می تونیم بفهمیم که مرگ بعضی از افراد کاملا کوچیک و بی اهمیته
که حتی نباید در موردش حرف بزنیم
2- مثلا اگه جرج بوش بمیره تو خوشحال نمی شی که یه مایه ننگ از بین رفته؟
فقط نگو خوشحال نمی شم که پی به ....
3- بهتره در سوگ کسی شریک بشیم که ارزششو داشته باشه

 

[anna]

چرا ،مرگ انسانها جاي شادماني داره : به دو شرط:
1- اون كسي كه ميميره واست عزيز باشه !
2- خودخواه نباشي!
فكر كن ! اگه نفهميدي بگو توضي بدم !
اينو فرستادم بخش عكس ! جاش اينجا نبود!

ماتريكس جان مثل اينكه متوجه نشدني​

pashe_naz چرا اون پست را نوشت؟!
مطمئناً جواب من منظور شادماني و تبريك از روي دوست داشتن نبود و جواب پشه جون هم بدان معني نبود
اگه متوجه نشدني بگو بيشتر توضيح بدم!​

 

[Matrix]

ماتريكس جان مثل اينكه متوجه نشدني​

pashe_naz چرا اون پست را نوشت؟!
مطمئناً جواب من منظور شادماني و تبريك از روي دوست داشتن نبود و جواب پشه جون هم بدان معني نبود
اگه متوجه نشدني بگو بيشتر توضيح بدم!​

نه آني جون . فهميدم منظورش رو ولي من حالت كلي رو گفتم !
از رستگار شدن يه آدم خوب و از بدبخت شدنه و به جهنم رفتن يه آدم بد .. بايد خوشحال بود !!!!!!! نه ناراحتي و سوگ واري !

 

[pashe_naz2001]

من هم منظورتو آنا جون و ماتریکس جان متوجه شدم در اینکه صدای مهستی زیباست
شکی نیست اما وجود خودش مایه سرفرازی هم نیست

 

[Matrix]

من هم منظورتو آنا جون و ماتریکس جان متوجه شدم در اینکه صدای مهستی زیباست
شکی نیست اما وجود خودش مایه سرفرازی هم نیست

پس من مجبورم دوباره كامل توضيح بدم !
ببين اصلا" مردن مهستي واسه من مهم نيست ، مرد كه مرد ! با مردن اين كدوم يكي از چرخهاي دنيا لنگ ميشه ؟! اصلا" مردنش ارزش بحث رو هم نداره ! دقت كن نه فقط مهستي خيليهاي ديگه هم همينطور ! صداش هم بعله قشنگه !
ببينيد به نظر من در دو حالت مرگ يك نفر واسه ما بايد خيلي خوشحال كننده باشه :
1-
الف) اون طرف خيلي واسمون عزيز باشه!
ب) خودخواه نباشيم .
حالا توضيح ميدم كه چرا : ببينيد كسي كه ميميره بالواقع داره ميره كه به رستگاري برسه ، ميره به يه دنياي بدون دغدغه و دغل ! ميره تو معصوميت كامل ! از اين زندگي راحت ميشه!
حالا چرا ما نبايد از خوشبختي عزيزمون ناراحت باشيم ؟! درصورتي ما بايد ناراحت شيم كه كاملا" خودخواه باشيم ! يعني داشتن يك عزيز به قيمت بدبختيش رو بر رستگار شدن اون
ترجيح بديم !

2-
الف) دشمنمون باشه كه ميميره
ب) خودخواه (ايندفعه ) باشيم !
اينم كه ديگه نيازي به توضيح نداره !

اما يه حالتي هست :
3- نه دشمنمون هست و نه عزيزمون ! پس مردنش پشيزي هم ارزش نداره ... مرد كه مرد ! ما زندگيمون رو ادامه ميديم بدونه هيچ تغييري ! به من چه كه مرد ؟!
----------------------------------------------------------------------------------------
شد !؟

 

[sharif]

مرگ

مرگ

وقتی نوزادی به دنیا میاد چون از یک محیط کوچیک و... بیرون اومده و وارد دنیای بزرگتری شده همه خوشحال می شن مخصوصا پدر و مادرش وقتی هم ادم بزرگ میشه و عمرش و تو این دنیا می کنه و میمیره وارد یک جهان بزرگتر میشه که مطمینا خیلی زیباست پس گریه و ناراحتی که ما تو این دنیا واسه فوت یک نفر می کنیم بر حسب عادت به اون شخص و ما در اصل واسه خودمونه که گریه می کنیم ولی این که بعضی از دوستان می گن وجود یک نفر شاید ارزش زیادی نداشته باشه و از این جور حرفا وجود هر نفر واسه خودش مهم وحایز اهمیت نیازی نیست که شما بیای و ارزش موجودیت یک نفر دیگه رو تعیین کنی واقعا که واسه طرز فکر غلطت متاسفام...

 

[hamid_61]

پس شما ميگين اگه كسي نه دوستتون باشه نه دشمنتون مردن و زنده بودنش هيچ اهمييتي نداره؟ !...
جواب اين شعر فردوسي رو چي ميدين؟
"بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوي به در آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو كه...."
در ضمن با شما موافقم كه ممكنه (به احتمال زياد) اون دنيا بهتر از اين دنيا باشه و ميدونم خدا منتظر نيست كه كسي بميره و اون رو عذاب بده. و لي به نظر من ما حق داريم كه براي از دست دادن عزيزانمون ناراحت بشيم.
چون فكر اينكه ديگه تا آخر عمرمون نمي بينيمشون عذابمون ميده و باعث دلتنگي ميشه.
پس حداقل حق داريم كه براي خودمون هم كه شده دلتنگ باشيم.
من خودم شخصاً وقتي خبر فوت كسي رو ميشنوم (هر چند كه نديده باشمش ) ناراحت ميشم و ميدونم با رفتن اون دل خيلي ها شكسته و0 در مورد زنده يادمهستي هم بايد اعتراف كرد كه انصافاً خواننده خوبي بود و كمتر كسي پيدا ميشه كه از كارهاي اون خوشش نيامده باشه (حالا با هر سليقه ايي) و در مقايسه با خواننده هاي معلوم الحالي كه جديداً پا به عرصه گذاشتن وجودش غنيمتي بود و مرگش ضاييه ايي.

 

[hamid_61]

وقتي خبر تصادف فروغ فرخزاد رو به مهدي اخوان ثالث مي دند، اين شاعر در "رثاي پريشا شعر دوخت آدمي زادان(لغبي كه اخوان به فروخ زاد داده)" شعر زير رو ميگه و من در اينجا "به تكرار غم از دست دادن مهستي" و كم لطفي هايي كه در اينجا بهش شده از م_اميد(مهدي اخوان ثالث) نقل قول ميكنم:

دريغ ودرد :

چه درد آلود و وحشتناك نمي گردد زبانم تا بگويم ماجرا چون بود
دريغ و درد هنوز از مرگ نيما من دلم خون بود...
چه بود؟ اين تير بيرحم از كجا آمذ؟
كه غمگين باغ بي آواز مارا باز درين محرومي و و عرياني پاييز، بدينسان ناگهان خاموش وخالي كرد
از آن تنها و تنها قمري محزون وخشخوان نيز؟
چه وحشتناك! نمي آيد مرا باور
و من با اين شبيخون هاي بيشرمانه و شومي كه دارد مرگ
بدم مي آيد از اين زندگي ديگر
ندانستم نمي دانم چه حالي بود؟
پس از يك عمر قهرو اختيارو كفر، چه گويم آه...
نشستم عاجز و بي اختيار آن گاه به ايماني شگفت آور ، بسي پيغام ها، سوگندها دادم خدا را؛
با شكسته تر دل و با خسته تر خاطر
ودر من باوري بي شك و از من سخت نا باور
نهادم دست هاي خويش چون زنهاريان بر سر
كه زنهار، اي خدا،اي دادور،اي دادار،
مبادا راست باشد اين خبر زنهار تو آخر وحشت و اندوه را نشناختي هرگز.
و نفشورده ست هرگز پنجه بغضي گلويت را
نمي داني چه چنگي در جگر مي افكند اين درد
ترا، هم با تو سوگند آري
مكن مپسند، اين مگذار
خداوندا خداوندا پس از هرگز، پس از هرگز همين يك آرزو، يك خواست
همين يك بار
ببين،
غمگين دلم با وحشت و با درد مي گريد، خداوندا
به حق هر چه مردانند
ببين يك مرد مي گريد...
چه بي رحمند صيادان مرگ، اي داد
وفريادا،
چه بيهوده ست اين فرياد
نهان شد جاودان در ژرفاي خاك و خاموشي
پريشا دوخت شعر آدمي زادان
چه بي رحمند صيادان، نهان شد، رفت ازين نفرين شده مسكين خراب آباد
دريغا آن زن مردانه تر از هرچه مردانند
آن آزاده، آن آزاد
تسلي مي دهم خود راكه اكنون آسمان ها را، ز چشم اختران دور دست شعر بر او هر شب نثاري هست،
روشن مثل شعرش مثل نامش پاك
ولي دردا! دريغا،
او چرا خاموش؟ چرا در خاك؟

 

[hamid_61]

وبه قول استاد شجريان كه در مورد زلزله بم گفتند، اين اولين باري نيست كه چنين عزيزي رو از دست ميديم چه تلخ مي انديشيم كه آخرين بار هم نخواهد بود

 

[Matrix]

وقتی نوزادی به دنیا میاد چون از یک محیط کوچیک و... بیرون اومده و وارد دنیای بزرگتری شده همه خوشحال می شن مخصوصا پدر و مادرش وقتی هم ادم بزرگ میشه و عمرش و تو این دنیا می کنه و میمیره وارد یک جهان بزرگتر میشه که مطمینا خیلی زیباست پس گریه و ناراحتی که ما تو این دنیا واسه فوت یک نفر می کنیم بر حسب عادت به اون شخص و ما در اصل واسه خودمونه که گریه می کنیم ولی این که بعضی از دوستان می گن وجود یک نفر شاید ارزش زیادی نداشته باشه و از این جور حرفا وجود هر نفر واسه خودش مهم وحایز اهمیت نیازی نیست که شما بیای و ارزش موجودیت یک نفر دیگه رو تعیین کنی واقعا که واسه طرز فکر غلطت متاسفام...

ببين دختر خوب شما حق داري طرز فكر خودتو بگي ولي به هيچ وجه حق نداري به طرز فكر كسي توهين كني . اميدوارم اينو بفهمي !
با اين طرزي كه شما حرف زدي .. تنها جواب من :
" بله كاملا" حق با شوماست ! "

پس شما ميگين اگه كسي نه دوستتون باشه نه دشمنتون مردن و زنده بودنش هيچ اهمييتي نداره؟ !...

فكر ميكنم برداشت اشتباهي باشه آخه از نظر من كسي كه نه دوست باشه نه دشمن مردنش اهميت نداره ! يعني مردنش نبايد باعث خوشحالي يا ناراحتي ما بشه ! وگر نه چرا زنده بودنش خيلي مهمه ! و همونطور كه شما گفتي :

"بني آدم اعضاي يكديگرند كه در آفرينش زيك گوهرند
چو عضوي به در آورد روزگار دگر عضوها را نماند قرار
تو كز...."

ببينيد تا يك انسان زنده است : بني آدم اعضاي يكديگرند . يعني ما سعي مي كنيم كه كمكشون كنيم ، راهنماييشون كنيم ، ازشون عبرت بگيريم و ...
اما وقتي كه يه انسان خنثي (از نظر دوست و دشمن ) ميميره ، بعد از مرگ ديگه ، نبايد از نظر من اين مردن روي زندگي ما تاثيري بزاره !

در ضمن با شما موافقم كه ممكنه (به احتمال زياد) اون دنيا بهتر از اين دنيا باشه و ميدونم خدا منتظر نيست كه كسي بميره و اون رو عذاب بده.

خيلي ممنون از بابت اضافه كردن "به احتمال زياد" .. من جاش انداخته بودم.

و لي به نظر من ما حق داريم كه براي از دست دادن عزيزانمون ناراحت بشيم.
چون فكر اينكه ديگه تا آخر عمرمون نمي بينيمشون عذابمون ميده و باعث دلتنگي ميشه.
پس حداقل حق داريم كه براي خودمون هم كه شده دلتنگ باشيم.

اين همون چيزي هست كه شوما داري ميگي "براي خودمون" و من ميگم خودخواهي !
منم شرط گذاشتم كه اگه اين نباشه ، باعث شادمانيه!

وقتي خبر تصادف فروغ فرخزاد رو به مهدي اخوان ثالث مي دند، اين شاعر در "رثاي پريشا شعر دوخت آدمي زادان(لغبي كه اخوان به فروخ زاد داده)" شعر زير رو ميگه و من در اينجا "به تكرار غم از دست دادن مهستي" و كم لطفي هايي كه در اينجا بهش شده از م_اميد(مهدي اخوان ثالث) نقل قول ميكنم:

خيلي خيلي ممنونم ! خيلي قشنگ بود ! اما دوست من آيا ميشه مهستي رو با فروغ فرخزاد مقايسه كرد !!!!؟

 

[sharif]

من اینجا اگه بی احترامی به کسی کردم معذرت میخوام واقعا شرمنده ام ولی به هر حال حرف من همونیه که گفتم به هرکیم بر خورد و میخواد شاخ بازی در بیاره بیاد تا توجیهش کنم حرف جساب که جواب نداره

 

[hamid_61]

ممنون. مشخصه كه مطالبم رو با دقت خونديد و متشكر كه جواب دادين. اگه من بد متوجه شدم ببخشيد ولي قبول كنيد كه شما هم منظورتون رو زياد جالب نگفتين.
درسته كه شما منظور بدي نداشتين ولي گفتن اينه كه مرگ مهستي براي من پشيزي هم ارزش نداره زياد جالب نيست..

در مورد اين حرفتون:

فكر ميكنم برداشت اشتباهي باشه آخه از نظر من كسي كه نه دوست باشه نه دشمن مردنش اهميت نداره ! يعني مردنش نبايد باعث خوشحالي يا ناراحتي ما بشه ! وگر نه چرا زنده بودنش خيلي مهمه !

منظورتون اينه كه هر موضوعي كه باعث ناراحتي يا خوشحالي ما نشه مهم نيست؟
به نظرتون درسته كه معيار اتفاقات مهم خوشحالي يا نارحتي ما باشه؟ دوست عزيز البته شايد منظور شما اينه كه براي ما مهم نيست كه باز هم من مي گم اشتباه.
بنا به حرف شما اگه ما شنيديم كه در فلان جا تعدادي آدم بيگناه و زن و بچه كشته شدند نبايد برامون مهم باشه چون نه دوست بودن ونه دشمن و نه معروف، ولي آدم كه بودن.

البته شما يه بحث فلسفي رو شروع كردين كه فهميدنش راحت نيست و مي گين كه مردن انسان ها يه اتفاق خوب وخوشحال كننده ست (با چشم پوششي از خودخواهي) و انسان با مردن از ناقص به كامل ارتقا پيدا مي كنه. درسته؟
من با اين حرف نه موافقم نه مخالف چون عقل ناقص من نمي تونه اين موضوع رو درك كنه.
ولي فرض مي كنيم كه اين حرف درسته پس ميشه نتيجه گرفت كه هيتلر و چنگيز مغول و...
خدمت بزرگي به آدم ها كردند و باعث شدند كه ادم هاي زيادي به كمال برسند حتي به قيمت بدنامي وگناه كردن خودشون!
حالا فرض كنيم كه مهستي هم به حكم انسان بودنش يه برگي بود كه پژمرد:

صحبت از پژمردن يك برگ نيست
فرض كن مرگ قناري در قفس هم مرگ نيست
فرض كن يك شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض كن جنگل بيابان بود از روز نخست
در كويري سوت وكور
در ميان مردمي با اين مصيبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانيت است

 

[pashe_naz2001]

پس من مجبورم دوباره كامل توضيح بدم !
ببين اصلا" مردن مهستي واسه من مهم نيست ، مرد كه مرد ! با مردن اين كدوم يكي از چرخهاي دنيا لنگ ميشه ؟! اصلا" مردنش ارزش بحث رو هم نداره ! دقت كن نه فقط مهستي خيليهاي ديگه هم همينطور ! صداش هم بعله قشنگه !
ببينيد به نظر من در دو حالت مرگ يك نفر واسه ما بايد خيلي خوشحال كننده باشه :
1-
الف) اون طرف خيلي واسمون عزيز باشه!
ب) خودخواه نباشيم .
حالا توضيح ميدم كه چرا : ببينيد كسي كه ميميره بالواقع داره ميره كه به رستگاري برسه ، ميره به يه دنياي بدون دغدغه و دغل ! ميره تو معصوميت كامل ! از اين زندگي راحت ميشه!
حالا چرا ما نبايد از خوشبختي عزيزمون ناراحت باشيم ؟! درصورتي ما بايد ناراحت شيم كه كاملا" خودخواه باشيم ! يعني داشتن يك عزيز به قيمت بدبختيش رو بر رستگار شدن اون
ترجيح بديم !

2-
الف) دشمنمون باشه كه ميميره
ب) خودخواه (ايندفعه ) باشيم !
اينم كه ديگه نيازي به توضيح نداره !

اما يه حالتي هست :
3- نه دشمنمون هست و نه عزيزمون ! پس مردنش پشيزي هم ارزش نداره ... مرد كه مرد ! ما زندگيمون رو ادامه ميديم بدونه هيچ تغييري ! به من چه كه مرد ؟!
----------------------------------------------------------------------------------------
شد !؟

آره جوون متوجه شدم

 

[Matrix]

در مورد اين حرفتون:
فكر ميكنم برداشت اشتباهي باشه آخه از نظر من كسي كه نه دوست باشه نه دشمن مردنش اهميت نداره ! يعني مردنش نبايد باعث خوشحالي يا ناراحتي ما بشه ! وگر نه چرا زنده بودنش خيلي مهمه !

منظورتون اينه كه هر موضوعي كه باعث ناراحتي يا خوشحالي ما نشه مهم نيست؟
به نظرتون درسته كه معيار اتفاقات مهم خوشحالي يا نارحتي ما باشه؟ دوست عزيز البته شايد منظور شما اينه كه براي ما مهم نيست كه باز هم من مي گم اشتباه.

فکر میکنم بازم من اشتباه منظورم رو رسوندم ! آخه من منظورم کاملا" برعکس بود.
یعنی : من نمیگم اگه موضوعی باعث خوشحالی یا ناراحتی ما نشه , مهم نیست ! بر عکس حرف من اینه : وقتی موضوعی مهم نیست نباید باعث خوشحالی و یا ناراحتی ما بشه !
من میگم مهم نیست . من میگم اگه بشر پیشرفت نمیکنه به خاطر کنترل نکردن احساسات بوسیله ی عقل هست !

بنا به حرف شما اگه ما شنيديم كه در فلان جا تعدادي آدم بيگناه و زن و بچه كشته شدند نبايد برامون مهم باشه چون نه دوست بودن ونه دشمن و نه معروف، ولي آدم كه بودن.

آره . این همه آدم ! روزانه هزاران نفر میمیرن و به دنیا میان . اگر قرار باشه با مردن هرکدوم زندگی ما تغییر کنه که ... . از این 8 میلیارد نفر ... هزار نفر هم که بمیرن چرخه ی دنیا همونه و هیچ تغییری نمیکنه ! به شخصه از خدامه که بمیرم! ولی هیچ وقت خودکشی نمیکنم !

البته شما يه بحث فلسفي رو شروع كردين كه فهميدنش راحت نيست و مي گين كه مردن انسان ها يه اتفاق خوب وخوشحال كننده ست (با چشم پوششي از خودخواهي) و انسان با مردن از ناقص به كامل ارتقا پيدا مي كنه. درسته؟
من با اين حرف نه موافقم نه مخالف چون عقل ناقص من نمي تونه اين موضوع رو درك كنه.

فلسفه یعنی حدس و گمان ! فلسفه یعنی یه چیزی رو به عنوان پایه فرض کنی درسته و بعد با استدلال و با استناد به اون به نتیجه ی مورد نظر برسی !
اینجا هم ما اینو قبول کردیم که اگر من بمیرم ، میرم به جهان آخرت و رستگار میشم !
و بعدش به اون میرسم ! مسلما" نه فقط عقل شما , بلکه بزرگترین فیلسوف ها هم به هیچ چیز به طور قطع و یقین و نرسیدن !

ولي فرض مي كنيم كه اين حرف درسته پس ميشه نتيجه گرفت كه هيتلر و چنگيز مغول و...خدمت بزرگي به آدم ها كردند و باعث شدند كه ادم هاي زيادي به كمال برسند حتي به قيمت بدنامي وگناه كردن خودشون!

ببین . هرچیزی که مهم هم نباشه اگه گسترش پیدا کنه و بیش از حد معمول باشه ، حتما" مهم میشه ! مثلا" یه نفر بوسیله ی یه بیماری میمیره ، کسی امیت نمیده ! ولی اگه همون جا 30 نفر یه دفعه بمیرن همه میرن تا عامل بیماری رو پیدا کنن و مهارش کنند !
در یک کلام من میگم اگه 20 نفر هم یه جا بمیرند - بیگناه یا گناه کار - ما اگر نمیتونیم کاری کنیم یا کمکی ، خوشحالی یا ناراحتی ما به هیچ دردی نمیخوره مگر مخطل کردن زندگیمون.

حالا فرض كنيم كه مهستي هم به حكم انسان بودنش يه برگي بود كه پژمرد:

صحبت از پژمردن يك برگ نيست
فرض كن مرگ قناري در قفس هم مرگ نيست
فرض كن يك شاخه گل هم در جهان هرگز نرست
فرض كن جنگل بيابان بود از روز نخست
در كويري سوت وكور
در ميان مردمي با اين مصيبت ها صبور
صحبت از مرگ محبت مرگ عشق
گفتگو از مرگ انسانيت است

مثل تو شعر :
گفتگو از مرگ انسانیت است !
----
پس مردن شخص من و شما که انسانیم مهم نیست. ما باید از مرگ انسانیت ها ناراحت شیم. کاری هیتلر و اسکندر و .. کردن ! تو مردن مهستی هیچ انسانیتی نقض نشد ! که مهم باشه !

 

[hamid_61]

اگه فرض كنيم كه تمام حرفاي شما درسته (فرض كنيم) وقبولشون كنيم.
"البته اختلاف اصلي من و شما سر اين مو ضوعه: شما مي گين با از دست دادن كسي كه تاثيري در زندگيه ما نگذاشته و نميذاره نبايد ناراحت يا خوشحال شد ولي من ميگم كه مرگ آدم ها در هر صورت
ناراحت كننده ست و به خصوص در مورد افرادي كه مي شناسيمشون و دوستشون داريم ناراحت شدن يك امر عادي و اجتناب ناپذيره و ما بايد سعي كنيم براي كمرنگ كردن تاثير منفي اين رويداد با موضوع كنار بيام. فقط همين"
حالا فرض مي كنيم كسي (مثل شما ) به اين درك رسيده كه مرگ آدم ها باعث خوشحاليه نه ناراحتي. ولي تمام اطرافيان به اين نتيجه نرسيدن و با از دست دادن عزيزي دلشون ميشكنه (چه رو حساب خودخواهي چه غير ). اگه يادتون باشه بهتون گفته بودم كه من به خاطر اين دل هاي شكسته هم كه شده ناراحت ميشم. و بايد حرمت اين دل هاي شكسته رو نگه داشت.
من ميگم اگه 20 نفر مردن شما نه مسير زندگيتو تغيير بده نه گوشه نشيني كن و..؛ ولي حداقل به خاطر اينكه با مرگ اين 20 نفر حداقل 20 نفر ديگه قلبشون شكسته شما هم كمي ناراحت شو ( حتي با علم اينكه اون سفر كرده ها در بهترين جا پيش خدا هستند ) ولي به خاطر اين پاييني هاي باز مونده ناراحت شو.

 

[hamid_61]

سروش عزيزدر مورد زنده ياد مهستي هم به نظر من خيلي قشنگتر از اوني كه گفتي ميتونستي منظورت رو بيان كني تا اين همه سو تفاهم پيش نياد. براي مثال ميتونستي اينجوري بگي:
"كه انسان با مردن از فرش به عرش سفر مي كنه و به كمال ميرسه و اين سفر راه تكامل انسان هاست....."
منظورم اينه كه يه مقدمه اينجوري مي چيدي بعد به دوستداران مهستي مي گفتي كه از اين واقع ناراحت نباشن وبدونند كه جاي مهستي در اون دنيا راحتر از اينجاستو...
در مورد حرف اخرت:
" پس مردن شخص من و شما که انسانیم مهم نیست. ما باید از مرگ انسانیت ها ناراحت شیم. کاری هیتلر و اسکندر و .. کردن ! تو مردن مهستی هیچ انسانیتی نقض نشد ! که مهم باشه"
اول كه هيتلرها و اسكندرهاي زمان زنده اند و دوم هم در مورد مرگ مهستي و حرف هاي زده شده (منظورم شخص تو نيست ) انسانييت نقص شد و مهم هم بود!
فكر ميكنم صحبت بيشتر در اين مورد زياد صلاح نباشه نظر شما چيه؟
در ضمن فكر مي كنم اصلاح كلمه "مجموعه" در " چند مجموعه از شعر هاي م_اميد" كار شما بوده.
حدسم درسته؟ بايد يه دوره آموزشي در مورد امكانات اين سايت برام بزارين

 

[gordafarin]

مرگ حیاتی دوباره

مرگ حیاتی دوباره

بزارین من این سو تفاهم رو حل کنم سروش ی عقیده ای داره که میگه چرا ما ایرانیا مرده پرستیم منظور کلیش اینه یادمه یک جای دیگه باز از این حرفشم ادمین سایت انتقاد کرده بودن که باز ایشون هم اشتباه ملتفت شده بودن البته این جریان مال (طنز حاوا پرشیا )بود (عجب حافظه توپی دارم) در کل بگم که نه تنها ایرانیا بلکه همه ادما همونطور که میدونین وقتی یک چیزیو یا کسیو از دست میدن قدرشو میدونن که اونم بر حسب عادت همین و ناراحتیاشونم بیشتریاش به خاطر خودشون تاحالا وقتی مرده رو تو قبر میزارن دیدین من یک بار به زور رفتم دیدم یکی از فامیلای خیلی نزدیک بعد دیدم یکی داره میگه وای خدایا چه موجوداتی تو قبر بود وای ما چی میشیمو از این حرفا همه نگران خودشون بودن فرانکلین متنی رو برای سنگ قبر خودش نوشته بوده به این مضمون که من همون فرانکلین کارگر چاپخونه ام که الانم 2باره دارم این نوشته رو چاپ میکنم شما الان فقط تو قبر من غذای بقیه موجوداتو میبینید و....... 1:دنیای خفقان اور رحم مادر=)دنیای قشنگ مادی با زیبایی های طبیعی و مصنوع بشری=)دنیای دیگه که قطعا زیباتر در صورتی که ما مثل جنینی بوده باشیم که تو دنیا صحیح رشد کرده باشیم البته به احترام این عزیز (مهستی) بهتر بود این بحث ها اینجا در این تاپیک عنوان نشه ولی حالا که شده باید از خانوادشون معذرت خواست صحبت تمام شد حکایت ها همچنان باقی است

 

[hamid_61]

از توضيحات مفيدتون ممنون. پس اين قصه سر دراز دارد!

 

[gordafarin]

از توضيحات مفيدتون ممنون. پس اين قصه سر دراز دارد!

بله خوبه که میفهمی !

 

[Matrix]

مرگ انسانها ! - خوشحالي ، ناراحتي يا بي تفاوتي!

از تو اون تاپيك تشييع جنازه ي مهستي پستها رو منتقل ميكنم اينجا !

 

[erfanetedali]

بسه دیگه بابا. ول کنید دیگه

یارو یه ماه پیش مرد.

هروقت میام تو تاپیک عکس میبینیم که پست عکسهای تشییع جنازه ی مهستی بالاست.

چیزای بهتری هم برای کل کل هست.

 

[hamid_61]

سلام
ببخشيد كه ناراحتتون كرديم. در ضمن قصد من كل كل نيست و دنبال موضوع براي كل كل هم نمي گردم.
درسته كه اين تاپيك به اسم زنده يادمهستيه ولي صحبت هايي كه در اين اواخر شد در مورد مرگ "انسانيت" بود نه مرگ "انسان".
در هر صورت حق با شماست. هم شما و هم تمام دوستاني كه نسبت به اين موضوع اعتراض دارند اميدوارم كه من رو ببخشند.

 

[gordafarin]

وای!!

وای!!

اخ جون کل کل یک تاپیک بزنید تو زنگ تفریح بریم اونجا کل کل کنیم

 

[Matrix]

بسه دیگه بابا. ول کنید دیگه

یارو یه ماه پیش مرد.

هروقت میام تو تاپیک عکس میبینیم که پست عکسهای تشییع جنازه ی مهستی بالاست.

چیزای بهتری هم برای کل کل هست.

سلام عرفان جان.
دوست عزيز كسي اينجا كل كل نكرده و يه بحثه كاملا" دوستانه است !
ممنون كه توجه داري به مسائل ولي اين قضيه چندان ايرادي نداره !

سلام
ببخشيد كه ناراحتتون كرديم. در ضمن قصد من كل كل نيست و دنبال موضوع براي كل كل هم نمي گردم.
درسته كه اين تاپيك به اسم زنده يادمهستيه ولي صحبت هايي كه در اين اواخر شد در مورد مرگ "انسانيت" بود نه مرگ "انسان".
در هر صورت حق با شماست. هم شما و هم تمام دوستاني كه نسبت به اين موضوع اعتراض دارند اميدوارم كه من رو ببخشند.

سلام حميد جان.
همه ي ما ميدونيم كه دنبال كل كل نيستي داداش !
اعتراض وارد نيست ! :دي !

اخ جون کل کل یک تاپیک بزنید تو زنگ تفریح بریم اونجا کل کل کنیم

خوشت مياد !؟ مگه تو ياهو به تورم نيوفتي ! ميدونم چه بلايي سرت بيارم ! :دي
-----
راستش من امروز ميخواستم اينا رو منتقل كنم به بخش گفتگوآزاد ، اونجا يه تاپيك باز كردم و ميخواستم اينا رو منتقل كنم .. (حواسم نبود كه اصلا" مدير اينجا نيستم!)
به ادمين بگم بياد جابه جا كنه!

 

[gordafarin]

سلام

سلام

نه سروش بعد بحث هایی که مربوط به خانوم مهستی هم بوده منتقل میشه بهتر که یک تاپیک دیگه زده بشه

 

[Matrix]

نه سروش بعد بحث هایی که مربوط به خانوم مهستی هم بوده منتقل میشه بهتر که یک تاپیک دیگه زده بشه

عزيز جان ببين :
اونجا يه تاپيك باز كردم كه پستهاي نا مرتبط به اين تاپيك رو منتقل كنم به اون يكي تاپيك. اوكي !؟

راستش من امروز ميخواستم اينا رو منتقل كنم به بخش گفتگوآزاد ، اونجا يه تاپيك باز كردم و ميخواستم اينا رو منتقل كنم

 

[حــامد]

اینم یه تاپیک فسیل از زیر خروارها خاک کشیدمش بیرون

خدا رحمت کنه نگارندشو
​

 

[samira_3001]

منم جواب فسیل رو بدم............

مرگ ادمای بد شادمانی میاره!

مرگ ادمهای خوب ناراحتی و کسانی که نمیشناسی ناراحتی برای بازمانده هاش...........

کلا وقتی کسی خوشحاله یا ناراحت از رفتنه طرف نیست! بیشتر برای بازمانده هاشه!

اگه کسی که من دوستش دارم بره از رفتنش ناراحت میشم ولی برای خودم! ناراحت میشم که اون رو دیگه در زندگیم ندارم خودش که دیگه رفته..........