محض خنده

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
- توی این بازی های جام ملت ها حالا که لهستان و اوکراین حذف شدن، خوبه یه دفه قاطی کنن بگن جمع کنید برید کشور خودتون بازی کنید! آی حال میده!!!

- یه بنده خدا چند متر دورتر از قبری گریه می کرد، ازش پرسیدند چرا نزدیک تر نمی ری؟ گفت: مرحوم از فامیلای دورمون بود!!

- معلم: جامد چیست؟
دانش آموز: مگه خودتون نمی دونید؟
معلم: چرا می دونم
دانش آموز: پس چرا وقت کلاس رو الکی می گیری؟!

- جراحی اتومبیلش را برای تعمیر به تعمیرگاهی برد! تعمیرکار بعد از تعمیر به جراح گفت: «من تمام اجزای ماشین را به خوبی می شناسم و موتور و قلب آن را کامل باز و تعمیر می کنم! در حقیقت من آن را زنده می کنم اما چطور درآمد من یک صدم شما هم نیست؟!»

جراح نگاهی به تعمیرکار انداخت و گفت: «اگر می خواهی درآمدت 100 برابر من شود این بار سعی کن زمانی که موتور در حال کار است آن را تعمیر کنی!»

- بنده خدا اسم بچه اش رو میزاره «اس ام اس» دوستانش میگن: این چه اسمیه برای بچت گذاشتی؟ میگه: چیه مگه! از پیام که با کلاس تره.

- یه روز بنده خدا رو به جرم جدیدی می برن دادگاه. قاضی میگه خجالت بکش این دفعه چهارمته که میای دادگاه. اون هم به قاضی میگه تو خجالت بکش که هر روز اینجایی!

- سه نفر دیر به قطار میرسن، دنبالش میدون، دوتاشون سوار میشن. سومی نمیرسه. شروع میکنه به خندیدن. میگن چرا میخندی؟ میگه: آخه اونا واسه بدرقه من اومده بودن.

- بنده خدا با نامزدش میرن پارک. بعد به نامزدش میگه: عزیزم اگه این درخت کاج زبون داشت الان به ما چی می گفت؟ دختره میگه اگه زبون داشت میگفت احمق من زردآلوام نه کاج...

- بنده خدا به تاکسی میگه آقا چند میگیری منو برسونی به راه آهن؟ راننده میگه 7000 تومن. میپرسه واسه چمدونام چند میگیری؟ راننده میگه هیچی. بنده خدا میگه پس چمدون هام رو ببر، من هم اومدم.

- مبانی کامپیوتر: آن بخش از یک سیستم را که می توان با چکش خرد کرد سخت افزار و آن قسمت را که فقط می توان به آن فحش داد، نرم افزار می گویند!

- عدالت یعنی چی؟ عدالت یعنی اینکه یکی پول از باباش ارث می بره، یکی کچلی!
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
1-عجب معادله پیچیده ای:

سوسک از موش می ترسه
موش از گربه می ترسه
گربه از سگ می ترسه
سگ از مَرد می ترسه
مرد از زن می ترسه
زن از سوسک می ترسه

کار خدا رو می بینید!!

2-خارجی ها قبل از امتحان:
موفق باشی رفیق :)
.
..
...
ایرانی ها قبل از امتحان:
برسونی ها =)))

3- از دیگر خصوصیات یک ایرانی ،اظهار نظر در تمامی زمینه هایی است که بالله هیچ تخصصی در آنها ندارد !

4- یک قانون همواره ثابت تو خونه ما:
هر موقع یکی از ما میره حموم مامانم شروع به ظرف شستن میکنه

5- یه سوال فنی:
چرا "فوت” سرده و "ها” گرمه ؟
مگه جفتشون از دهن در نمیاد چرا "فوت” میکنی سرده و "ها” میکنی گرمه

6- اگه آدم به معجزه معتقد نبود روزی ده بار نمیرفت سر یخچال تا چیزی که می خوادو پیدا کنه!

7- فقط یه مرد ایرانی میتونه قبل از ورود به اتاقی که نامحرم توشه ، همزمان در بزنه و یا الله بگه و چند میلی ثانیه بعد توی اتاق باشه

8- فک کنم این سوسکا مشکل مثانه دارن، یه سره تو دستشویین!!!!!

9- شما یادتون نمیاد اون روز هایی که هوا برفی و بارونی بود ناظم مدرسه میگف امروز صف نیست مستقیم برید سر کلاس ما هم خر کیف میشدیم میرفتم کلاس !

10- یعنی اینقدی که پسرا به موهاشون میرسن ااگه به یه بوته شلغم رسیده بودن الان هلو می داد!!

11- به بعضیا تو زندگی باید گُفت.. من چشم میذارم.. تو فقط گُمشو.

12- یه رفیق دارم 170 قدشه حدودای پنجاه کیلوئه.هر وخ خیلی گشنش میشه آب دهنشو قورت میده همون واسه سیر شدنش کافیه

13- تو انتشارات دانشگاه یه دختره در فلشش رو گم کرده بود بعد آروم از من پرسید : ببخشید اگه فلش سر نداشته باشه ویروسی می شه؟؟

14- ولم کن تا ولت کنم!!!
.
.
.
.
جمله ای استراتژیک در زمان دعواهای بچگی!!

15- در آستانه امتحانات

زمزمه های دانشجویان شب قبل از امتحان:
خب!
این که نمیاد...
اینم که بلدم...
دیگه وقت خوابه...

16- به نظرم یه عده پیدا بشن اسپری و مام نذر کنن دم مترو پخش کنن خیلی بیشتر ثواب می‌کنن تا جوجه‌کباب بدن توی بهش‌زهرا....

17- یکی از دردناکترین لحظه های زندگی اینه که وقتی داری امتحان میدی
بغل دستی هات از ماشین حساب استفاده کنن
و تو ندونی واسه چی دارن از این ماشین حساب استفاده میکنن !

18- فقط تو ایرانه که موقع سبقت از ماشین جلویی تمام سر نشینان دو ماشین همدیگه رو نگاه میکنن

19- خیلیامــــون
آدمای بی خیالی نیستیم؛
فقط دیگه حال و حوصله نداریم...

20- دوست گرامی‌، شما برنده یه یک همسرِ مهربان شده اید،
جهتِ دریافتِ اطلاعاتِ بیشتر، به سایت:
شتر در خواب بیند پنبه دانه مراجعه فرمایید..
با تشکر ,
شرکتِ بیشین تا بیاد

21- همه ی حیوونارُ کردیم تو باغ وحش بقیه شونم پرورش میدیم میخوریم یا با پوستشون لباس درست میکنیم یا برای سرگرمی شکار یا صیدشون میکنیم..و بر این باوریم که ما اهلی ایم و حیوونا وحشی.

22- روباهی موبایلی دید؛زاغه از بالای درخت گفت:
اگه پایین آنتن نمیده بده بالا برات بگیرم
روباه موبایل و داد زاغ گفت: این عوض قالب پنیر کلاس سوم ابتدایی

23- ﺧﺪﺍﯾﺎ ﻧﻤیشد ﭘﺸﻪ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺑﺮﻩ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﻪ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻪ ﺑﮑﭙﻪ ﯾﻪ ﮔﻮﺷه؟
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
1- حالا همه عکاس و طراح و گرافیست هم نشدین نشدینا، مملکت به نجار، بقال و میوه فروش هم نیاز داره. از ما گفتن بود!

2- آرزو دارم یک بار... فقط یک بار دیگه برگردم به دوران مدرسه ساعت انشاء، بهم بگن موضوع انشاء: هرچه می خواهد دل تنگت بگو...! یا مثلا موضوع آزاد.

اونوخ بجای نوشتن از فواید درخت و درختکاری خیلی حرفا واسه نوشتن داشتم.

3- این آقایون محترم همچین می گن دخترای امروزی آشپزی بلد نیستن، خونه داری بلد نیستن، یکی ندونه انگار خودشون مثل مردای قدیم میرن از صبح کار می کنن تا بوق سگ! بابا شماهارو که باید با بیل ساعت 12 از زیر پتو بیرون آورد.

4- هنوز دروغهایت را در گنجه دارم. گاهی باورشان می کنم و باز عاشقت می شوم!

5- تفاوت را احساس کنید!
شاعر اصفهانی: بدنبالت میام هرجا که باشی
شاعر شیرازی: سر راهت نشینم تا بیایی

6- گاو اولی: ما!
گاو دومی: مااااا مااااا
گوسفند وارد ماجرا میشه: بع
گاو اولی: مااااا
گوسفند دومی: بع
گوسفند اولی: بع بع...

نه واقعا نشستی این گفت و گو رو تا آخر خوندی؟ الان هم منتظر بقیه ماجرا هستی؟ ای جانم!

7- می گن واسه کسی بمیر که برات تب کنه، الان یه نمه تب دارم، برنامه ت چیه؟!

8- مردم فقط به یک روش با شما برخورد می کنند، هر روشی که به آنها اجازه دهید.

9- آلیس به یک دوراهی رسید و یک گربه را روی درخت دید
به گربه گفت: «از کدام مسیر باید بروم؟»
گربه پرسید: «به کجا می خواهی بروی؟»
آلیس پاسخ داد: «نمی دانم»
گربه گفت: «پس مهم نیست که از کدام راه بروی» (آلیس در سرزمین عجایب)

10- فقط یه ایرانی می تونه بعد از اینکه جواب آزمایششو گرفت و سالم بود بگه: این همه ول خرج کردمی و هیچی مونم نبود!

11- کاش واسم خواستگار می اومد، بعد من می گفتم: شما اومدین منو بگیرین؟ اونام می گفتن: بله! بعد منم می دویدم و داد می زدم: اگه می تونین منو بگیرین... اگه می تونین منو بگیرن!

12- بعضی از این پشه ها قیافشون انقدر مظلومه که آدم میخاد خودش رگشو پیدا کنه بزاره تو دهنشون!

13- یه بز هم نداریم؛ بهش ثابت کنیم چه علف شیرینی هستیم.

14- نمی خواهم بعد از مرگم به احترامم یک دقیقه سکوت کنی

اکنون که زبانت نیش دارد دهانت را ببند

15- قبل از 12 بخوابیم میگن مرغی، بعد از 12 بخوابیم میگن جغدی، راس 12 بخوابیم میگن بمیر بابا با این سروقت خوابیدنت...

چه غلطی کنیم بالاخره؟

16- یه روزایی هست که یهو قصد می کنی اتاقتو مرتب کنی... همه وسایلتو که می ریزی بیرون تازه میفهمی چه غلطی کردی

17- همیشه سعی کردم تو زندگیم با کسانی که در برخورد با اطرافیان کلمه هایی مثل: جوجو، عجیجم، عجقم و... رو استفاده می کنن کنار بیام!
ولی خدایی دیگه تحمل جمله: «تی تال می تونی؟» (چی کار می کنی؟) از توانایی و اعصاب من خارجه!

18- برای کسی که می فهمه هیچ توضیحی لازم نیست! برای کسی که نمی فهمه هر توضیحی اضافه است!

19- ما زنها رسم خوبی داریم. زمانه که سخت می گیرد، شروع می کنیم به کوتاه کردن ناخن ها، موها، حرف ها، رابطه ها. (ویرجینیا وولف)

20- دقت کردید هر وقت تو زندگیتون یه روزنه امید پیدا می شه

سریع یه پطروس فداکار پیدا می شه انگشتش رو می کنه توش

21- وارد یه مهمونی میشی، یه عده زیادی برات پا میشن
حالا میخوای احوال پرسی کنی تنوع جملاتت به صفر می رسه
سلام حال شما؟
سلام حال شما چطوره؟
سلام احوالتون؟
سلام خوبین؟ خونواده خوبن؟
سلام، حالتون چطوره؟
و این دوره گردش ادامه دارد

22- دقت کردی وقتی یکی بهت میگه: «اگه یه سوال ازت بپرسم راستشو میگی؟»

نگران می شی، یاد تمام دروغا و کارای بدی که انجام دادی میفتی

23- قدیما ظرف یکبار مصرف نبود...

دختر همسایه دوبار میومد، یه بار نذری میاورد، یه بار میومد واسه ظرفش، آدم فرصت فکر کردن و تصمیم گیری داشت.... بعد میگن چرا آمار ازدواج پایین اومده!

24- وقتی یه بسته پفک یا چیپس رو به صورت اشتراکی دارم با دوستم می خورم

همش یه حسی بهم میگه اون بیشتر خورده، در حقم اجحاف شده...

25- دارم مسواک می زنم بابابزرگم دندون مصنوعیش رو آورده گذاشته تو جیبه پیرهنم می گه یه دستی هم به دندونای ما بزن!

26- دوستم گفت فقط پیاز می تونه اشک آدم رو دربیاره... منم واسه اینکه ثابت کنم اشتباه گفته با نارگیل زدم تو سرش.

27- اگه یه موقعی تو یه موقعیتی گیر کردین که یکی می خواست بکشتتون زودی بگین: بکش! بکش راحتم کن! معطل چی هستی؟ د یالا لعنتی!

تو همه فیلما امتحان خودشو پس داده.

28- کچل باشی... بری بالای شهر میگن مد روزه، بری مرکز شهر میگن سربازی، بری پایین شهر میگن زندانی بودی! این همه تفاوت توی شعاع 20 کیلومتر...!

29- یه زمانی هرکی پولش به میلیون می رسید پولدار حساب می شد، الان یه میلیونر تو ایران نهایتا می تونه ماشینشو بیمه کنه و چند کیلو هم گوجه سبز با بقیه پولش بخره!

میلیاردر هم می تونه نهایتا یه خونه معمولی حیاط دار با یه ماشین معمولی روز دنیارو داشته باشه، تازه باید یه میلیون آخرشم واسه بیمه و گوجه سبز نگه داره!

30- از تمام دنیا یک صبح سرد، یک چای داغ و یک صبح بخیر تو، برایم کافی است...

31- دقت کردین که هرکدوممون حداقل یکبار تلاش کردیم که کلید لامپو بین حالت خاموش و روشن نگه داریم؟

32- روزی لقمان به پسرش گفت امروز به تو 3 پند می دهم که کامروا شوی. اول اینکه سعی کن در زندگی بهترین غذای جهان را بخوری! دوم اینکه در بهترین بستر و رختخواب جهان بخوابی و سوم اینکه در بهترین کاخ ها و خانه های جهان زندگی کنی پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم این کارها را انجام دهم؟ لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است. و اگر با مردم دوستی کنی و در قلب آنها جای می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان مال توست.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
1- گمونم اسب سفید شاهزاده منو کشتن و باهاش سوسیس درست کردن وگرنه امکان نداشت اینقده دیر کنه
2- می گن پول چرک کف دسته؛ دست ما هم که کلا آنتی باکتریال!

3- مدرسه: سه سیب داریم، دو تای دیگر از علی می گیریم، حالا چندتا سیب داریم؟

مشق شب: اگر یک هندوانه سه کیلویی را بین پنج نفر تقسیم کنیم به هر یک چه مقدار می رسد؟

امتحان: علی 12 موز دارد، قطار او هفت دقیقه تاخیر دارد، وزن خورشید را حساب کنید!

4- ترمینال همون ترمینال اما رفتن کجا و اومدن کجا

5- حتی مزخرف ترین چیزهای ممکن بعدها به خاطره های شیرین تبدیل میشن

مثلا صدای مودم دایل آپ موقع کانکت شدن

6- ملت فکر می کنن در اتاقای ما، مثه در یخچال خود به خود بسته میشه. پشت سرشون نمیبندنش

7- هرکس به طریقی دل ما می شکند! اما تو خیلی خلاقیت به خرج دادی، آفرین.

8- اوضاع اونقدر عجیبه که هرکی از هر دهه ای هست فکر می کنه جزو نسل سوخته است!

9- بعضی وقتا دلم واسه مامانم می سوزه وقتی میان تو اتاقم و غرق دنیای مجازی میشم و اون تنها نشسته تلویزیون می بینه. چه نسل بی عاطفه ای شدیم ما

10- همیشه دود سیگار به سمتی میره که نمی خوای، دقیقا مثه مسیر زندگی ما...

11- ای کاش الانم مثل بچگی بزرگترین نگرانیم این بود که وقتی آدامس می خرم عکسش تکراری نباشه...!

12- وقتی این نوشته های سوزناک بعضیا رو می خونم که از رفتن عشقشون دارن پر پر می شن، دلم می خواد برم عشقشونو پیدا کنم، دوتا بزنم تو گوشش، بگم الاغ! داری می کشیش بدبختو! برگرد

13- در تاریخ تنقلات همه جور آدمی داشتیم از آدم نابغه ای که بستنی رو اختراع کرد تا اون آدم ناتوانی که تخمه ژاپنی رو به آجیل اضافه کرد

14- به علت گرانی بانک مرکزی به مناسبت روز مرد کارت های آفرین صد آفرین و هزار و سیصد آفرین همسر خوب و نازنین چاپ کرد

15- پیرمردهای 90 ساله هم توی جمعشون به همدیگه میگن «بچه ها»

16- یه آهنگ توی پلی لیستت هست که همیشه ازش رد میشی اما هیچ وقت پاکش نمی کنی

17- انگیزه چک کردن میس کال ها:

پنج درصد اهمیت کسی / کسانی که تماس گرفتن

95 درصد خلاص شدن از اون آیکون اعصاب خردکردن نشون دهنده میس کال

18- رفته بودیم یه جا مهمونی، صاحب خونه یه دختر ملوس داشت، سه، چهار سالش بود، دیوار راستو می رفت بالا! نازش کردم، بوسیدمش و بهش با لحن بچگونه گفتم: خاله دون، چن سالته عجیییجم؟ اسمتو بهم میگی خانونمه خوججل؟

چند ثانیه تو چشام نگاه کرد، بعدش خیلی جدی گفت: خب مثل آدم حرف بزن ببینم چی میگی...!

19- خواستم خونه عشقو تو قلبت بسازم اما شهرداری مجوز نداد!

20- ینی فک کنم مسوولان یوفا با مسوولان دانشگاه ما هماهنگ کردن که از روز شروع فرجه ها بازی های یورو 2012 رو شروع کنند و اختتامیه اش هم همزمان با اتمام امتحانات ماست.

مراقب باشید بچه ها که من دو سال پیش تو جام جهانی داغون شد امتحانام!

21- این عذاب وجدان گرفتن ها در روزای آخر تعطیلات کاملا نرمال و از علایم سلامتی دانشجویان و دانش آموزان است

22- هر امتحانی سه فاز دارد: فاز فرجه ها که عموما به فنا می رود

فاز ایام امتحانات که عموما به فکر کردن راجع به راه کارهای تقلب می گذرد

فاز بعد از امتحانات که به پاچه خواری اساتید و التماس سپری می شود

23- راوی قصه عاشق دخترک شده بود، قصه را طول می داد تا شاهزاده قصه کمی دیرتر برسد

24- یادمان باشد اگر قاطرمان تنها شد، طلب عشق ز هر کره الاغی نکنیم

25- شما یادتون نمیاد، همین دو ساعت پیش ساعت چهار بود

26- خرخون مجرم نیست، بیمار است. بیایید با خرخون ها مثل بیماران رفتار کنیم...! (ستاد حمایت از بیماری های خیلی خاص)

27- تو «اسم فامیل»، سر غذا دعوامون می شد می رفتیم پیش بزرگ ترها تاییدیه می خواستیم که مثلا شهادت بدن گیلاس پلو داریم یا نه!

موز پلو حتی...!

28- لیوان آب باس شعور داشته باشه وقتی از بیرون میای و پهن زمینی خودش بیاد بگه منو بخور، این دانشمندا چه غلطی می کنند من نمی دونم

29- بچه که بودیم همش اون خانوم مجری مهربونه بودا... خانوم رضایی،

می گفت: شما... ما هم می گفتیم: ما؟

می گفت: بله شما که نزدیک تلویزیون نشستی، یکم برو عقبن تر بشین!

مام می رفتیم عقب. بعد می گفت: یکم عقب تر!

ماهم تا نزدیکای در ورودی می رفتیم عقب که نکنه لج کنه کارتون نشوننده!

یه همچین اسکلایی بودیم ما...

30- وقتی پنج ثانیه قبل از آلارم موبایل بیدار می شم و اونو خاموش می کنم احساس می کنم بمب خنثی کردم

31- من همه کتابامو دو دور کامل خوندم، تو چطور؟ (ستاد ایجاد وحشت میان دانشجویان در فصل امتحانات)

32- مقدار تعطیلی بیشتر = اتلاف وقت بیشتر

عمرا وقتی تعطیل می شی بشینی درس بخونی

33- ما بچه بودیم یه بازی بود به نام: «همه ساکت بودند ناگهان خری گفت»... صدبرابر پلی استیشن 3 لذت داشت!

34- استاد: وقتی بزرگ شدی چه می کنی؟ شاگرد: ازدواج! استاد: نخیر منظورم اینه که چی می شی؟ شاگرد: داماد! استاد: اوه! منظورم این است وقتی بزرگ شدی چی به دست می آری؟ شاگرد: زن! استاد: بله! وقتی بزرگ شدی برای پدر و مادرت چی می گیری؟ شاگرد: عروسی می گیرم! استاد: پسر جان پدر و مادرت در آینده از تو چه می خوان؟ شاگرد: نوه!

35- در جهان سوم رمز موفقیت پنهان کردن منابع کسب اطلاعاته

Wincenzo Delafonte: وسط میدون تجریش احساس کردم یه مردی تو فاصله 20 متریم زل زده بهم و داره میاد سمتم، منم چشم تو چشم شدم و به مسیرم ادامه دادم، بهم رسیدیم و یهو دستشو کرد تو کیفش و یه کاغذ داد دستم
آگهی کاشت مو بود
اولش خیلی بهم برخورد اما بعدا گفتم طفلکی چقدر منتظر یه کچل بوده که رد شه

36- سیمین: فرقی نداره کسی که باهاش حرف می زنی، پلی تکنیک می خونه یا آزاد از رودهن. از نظر خودش سختگیرترین استادا و بالاترین سطح علمی رو دانشگاه اونا داره
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
*طبق آخرین یافته ها یه بیماری تو آدم ها وجود داره که هر وقت عینکی را روی میز یا روی چشم کسی یا هر جای دیگه که باشه ببینن زود به چشم میزنن و امتحانش می کنن!

*انکار نکنید همتون حداقل یه بار تو بچگی در یخچال رو آروم می بستین، از لای درش به زور نیگا می کردین ببینین کی چراغش خاموش می شه!

*بزرگترین اشتباه زندگیم این بود که به بابام پیشنهاد دادم مواقع بیکاری بیاد با کامپیوتر مین روب بازی کنه. بزرگتر از اون این بود به مامانم کامپیوتر یاد دادم، فجیع تر از اون یاد دادن اینترنت به مامانم بود.

اما رنج آورترین اشتباهم این بود که به مامانم گفتم نحوه پخت غذا رو برای روزای مجردی ام بهم یاد بده. حالا من غذا درست می کنم... مامانم تو اینترنت می چرخه، بابام هم کماکان داره با کامپیوتر مین روب بازی می کنه. خواستم بگم براتون تجربه بشه... اشتباهی که من کردم شما نکنید!

*رییس چیست!؟ فردی که وقتی شما دیر به سر کار می روید خیلی زود می آید و زمانی که شما زود به اداره می روید یا دیر می آ ید و یا مرخصی است...!

*عاشق اون لحظه ام که استاد جک میگه و هیچکس نمی خنده...

*فالگیر: خانوم فردا شوهرتون می میره!
خانوم: خودم می دونم اینو فقط بگو گیر پلیس می افتم یا نه؟

*معنی چراغ زرد راهنما در دنیا: از سرعت خود بکاهید و آماده توقف شوید!

معنی چراغ زرد راهنما در ایران: بدو گاز بده تا قرمز نشده رد بشیم!

*طرف توی کوه داشته قدم می زده. یه زمرد پیدا کرده به وزن یازده و نیم کیلوگرم! بعدش من یه بیست و پنج تومنی توی خیابون دیدم، خم شدم بردارم. شلوارم پاره شد.

*بابا! تورو خدا این ناف رو یه جور قیچی کنید که بعدش گود نشه همش آشغال بره توش! با تشکر از جراحان محترم.

*من هر روز، از خونه که بیرون می زنم رو یه کاغذ می نویسم: «امروز قراره بمیرم» که اگه احیانا مردم، بگن یارو چقدر خفن بوده، می دونسته...!

*دقت کردین اگه انگشتت با تبر قطع شه، دردش کمتره تا اینکه با کاغذ بریده بشه!

*ما به یکی گفتیم خدا به زمین گرم بزنتت، نام برده الان روی شن های سواحل جزایر قناری داره آفتاب می گیره، فکر کنم سوءتفاهم شده به خدا!

*یه پشه مشاهده کردم تو اتاق. رفتم یه دماسنج آوردم نشستم جلوش نشونش دادمو باهاش منطقی بحث کردم که هنوز سرده هوا. اونم قبول کرد و رفت!

*یکی از دوراهی های زندگی وقتی است که نمی دانید، در شیشه ای مقابل تان را باید «بکشید» یا «فشار دهید»!
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
*زن و شوهری داشتن با هم دعوا می کردن. شوهر میگه: من فقط به خاطر اینکه بابات پولدار بود باهات ازدواج کردم.

زنه میگه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟

*پسره می ره خواستگاری، پدر دختر سوال می کنه: شغلت چیه؟

پسره جواب می ده: بیکار، اما اس ام اس تمکن مالی برام نیومده. اون 28 هزار تومن رو هم می گیرم.

*همسر یک تاجر به شوهرش میگه: هر وقت تو میری سفر من عصبی میشم.

شوهرش میگه: غصه نخور عزیزم، من خیلی زودتر از آنی که تو فکر میکنی برمی گردم.

زنه میگه: خوب همین عصبی ام می کنه دیگه!

*یکی نیست بره به این پشه ها بگه خب خونتو خوردی بگیر یه گوشه بنشین، اینقدر دور نزن، دو دقیقه دیگه گشنت بشه!

*بانک برای همه اس ام اس زده: بیاین رمزتون رو عوض کنین، پولتونه به باد نره! برای من اس ام اس زده بیا دوتا قسط عقب افتاده ات رو بده!

*تنها کسی که آهنگ پیشواز ایرانسل رو دوست داره خود صاحب خطه!

*خلاصه شرایط و ضوابط گارانتی اجناس در ایران: به هر دلیلی اگر خراب بشود شامل گارانتی نخواهد شد!

*دقت کردید الان تو تهران با یه نفس عمیق می تونید کل جدول مندلیف رو بکشید تو ریه هاتون؟!

*زن به شوهرش: نظرت راجع به عشقمون چیه؟

شوهر: سعی کن ستاره هارو بشمری، خودت می فهمی.

زن: واااای، یعنی بی نهایت.

شوهر: نه عزیزم. تلف کردن وقته..!

*پسرخاله ام با خواهرش در حد تیم ملی دعواشون شد. وسط دعواشون یه چیزی گفتم بهش، اون هم سریع گفت تو حرف زیادی نزن. منم گفتم: چیییییییییییی؟؟ گفت: ااااا ببخشید فکر کردم ساناز حرف زد. تو حرف زیادی بزن.

*پرده اول – زمان بچگی من، صبح موقع رفتن به مدرسه:

من: آقاجون پاهام حس نداره فکر کنم فلج شدم! می شه امروز مدرسه نرم؟!

بابام: پاشو ببینم لندهور، اگه بمیری هم باید بری مدرسه.

پرده دوم – زمان حال، صبح موقع مدرسه رفتن خواهرم (پیش دبستانی)

خواهرم: بابا من نمی خوام برم مدرسه!

بابام: واسه چی دختر گلم؟

خواهرم: نمی خوام برم، چون دوس دارم!

بابام: باشه عزیز دلم، بگیر بخواب، پتو رو بکش رو خودت سرما نخوری!
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
1- یادتونه سر کلاس تخته پاک کن رو خیس می کردیم می کشیدیم رو تخته فکر می کردیم خیلی تمیز شد بعد که تخته خشک می شد می دیدم چه گندی زدیم...! الان همین حس رو نسبت به زندگی دارم

2- دوس دارم یه روز آنقد پولدار بشم که وقتی رانی می خورم؛ اون تیکه آخر آناناس که ته قوطی گیر می کنه واسم مهم نباشه!

3- بعضی آدما آنچنان گنج های بی بدیلی هستن که باید حتما دفنشون کنی!

4- کاربردهای مختلف «مردن» در فرهنگ بیانی ما:

برو بمیر: برو گمشو!
بمیرم برایت: خیلی دلم برایت می سوزد!
می میرم برایت: عاشقتم!
می مردی؟: چرا کار را انجام ندادی؟
مردی؟: چرا جواب نمی دهی؟
نمردیم و...: بالاخره اتفاق افتاد!
مردیم تا...: صبرمان تمام شد!
مرده: بی حال!
مردنی: نحیف و لاغر!
مردم: خسته شدم!

5- گویش خانم های جوان در سال 81:
عزیزم، چرا ناراحتی؟ قربونت برم

گویش خانم های جوان در سال 86:
عزیزم، چرا ناراحنی؟ قلبونت برم

گویش خانم های جوان در سال 91:
عجیجم، عجقم، چلانالاحتی؟ قلبونت بلم

گویش خانم های جوان در سال 96:
دیبیلم، عولوپولو، بیلی بولوناتانوتوهلو؟

6- بابای شما هم جلو تلویزیون خوابش می بره بعد تا تلویزیونو خاموش می کنی بیدار می شه میگه چرا خاموشش کردی؟

7- دیدن یه سوسک توی اتاق خواب درواقع مساله خاصی نیست، مساله خاص از اونجا شروع می شه که: سوسکه ناپدید می شه

8- دوغ قبول!
شیر کاکائو قبول!
آبمیوه پاکتی قبول!
اصلا نوشابه هم قبول!
آب معدنی رو دیگه برا چی تکون میدی؟
همش همونه!

9- نمی دونم چه حکمتیه، اینا که میرن بدنسازی اصرار دارن که اصلا سردشون نمی شه!

10- ایندر که ما لگد به بخت خودمون زدیم بروسلی به حریفاش نزد.

11- سر جلسه امتحان نشستی هرچی تو کلته رو برگه خالی می کنی آخرش نصف صفحه هم پر نمی شه بعد یه نفر بلند می شه می گه آقا یه برگه دیگه بدین جا ندارم. اون لحظه می خوای صندلی رو از پهنا بکنی تو حلقش!

12- حالا چرا تخم مرغ گندیده بوی گلابی میده؟

13- روز زن نزدیکه. خانوما هشیار باشین آقایون دعوا الکی راه نندازن همش سیاسته. توطئه رو در نطفه خفه کنید.

14- امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم 50000 تومان
یه 10 هزار تومنی داد!
سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومنی داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت، نزدیک بود پولو برگردونم تو دستگاه!
طفلی خودشو کشت 50 تومن منو جور کرد!

15- نمونه سوال های رایج توی همه خونه ها:
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه؟
چی از جون این یخچال بدبخت می خوای؟
کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته؟
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده؟
این موقع شب با کی حرف می زنی؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوتر کوفتی؟
کی غذای منو خورده؟

16- شش ماه به دوستت مهربونی می کنی، خوبی باهاش، هر کاری میگه می کنی که بفهمونی دوستش داری... دو روز که اعصاب نداری، میگه: حالا شناختمت

17- اینقده بدم میاد وقتی دارم روی آهنگ می خونم خواننده اشتباه میخونه!دقت کردین!؟

18- الان شما اگه همینطوری بیکار هم نشسته باشید تو خونه، از نظر پدر و مادرتون، بچه همسایه یا بچه فامیل بهتر از شما بیکار می شینه

19- من هر روز، از خونه که بیرون می زنم رو یه کاغذ می نویسم «امروز قراره بمیرم» که اگه احیانا مردم، بگن یارو چقد خفن بوده، می دونسته!...

20- دقت کردین اگه انگشتت با تبر قطع شه، دردش کمتره تا اینکه با کاغذ بریده بشه؟! دقت کردین؟

21- دو ساعت پشت تلفن معطلی که گوشی رو برداره، تا میایی خمیازه بکشی یارو میگه الو! دقت کردین!؟

22- وقتی جوراب پاته، حتما دمپایی دستشویی خیسه!

23- اگه سال تا سال یه قرون تو جیبت نباشه مامان و بابات نمی فهمند، کافیه یه نخ سیگار تو جیبت باشه همه عالم می فهمن!

24- موقع فوتبال نگاه کردن 80 دقیقه می نشینی چش تو چش تلویزیون هیچ اتفاقی نمی افته، یه دقیقه میری دستشویی، میای می بینی بازی دو دو تموم شده.

25- موقع درس خوندن پرزهای موکت هم واسه آدم جذاب می شه، دوست داری ساعت ها بشینی بهشون نگاه کنی.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
*یه بار تو یه جمعی بودم مامانم زنگ زد گفت: یه سوالی ازت می پرسم اونجا تابلو نکن! فقط با آره یا نه جواب منو بده! باشه؟ گفتم: باشه. گفت: اوضاع اونجا چه جوریه؟!

*بنده خدا میره قهوه خونه میگه یه فنجون قهوه چنده...؟ طرف میگه پونصد. رفیق مون می پرسه شکرش چنده...؟ او هم میگه مجانیه. ایشون هم میگه پس 2 کیلو شکر بده!

*بنده خدا می ره امتحان گواهی نامه بده. چندبار رد میشه. بعد تو راه پلیس جلوش رو می گیره. می گه گواهی نامه! اون هم میگه دادین که می خواین؟

*دوتا جمله خفن دارم نه حسین پناهی گردن میگیره نه دکتر شریعتی! موندم چیکارش بکنم!

*یه ضرب المثل چینی هست که می گه: تا ایران هست بازیافت چرا؟!؟

*از این طرح هزاران لبخند که هیچی به ما نرسید. حالا اگه یه طرح هزاران فحش بذاره من یه نفری همه رو برنده میشم!

*چه لحظه باشکوهی بود. اون لحظه... وقتی معلم می بردمون پای تخته تا ازمون درس بپرسه وسطش زنگ می خورد...!

*مسخره ترین سوالی که میشه از یکی پرسید: می تونم بهت اعتماد کنم؟! در تاریخ حتی یک مورد هم جواب منفی ثبت نشده!

*تا حالا دقت کردین وقتی یه نفر شمارو دعوت به دیدن یه فیلمی که قبلا خودش دیده می کنه تو مدت فیلم یه جوری نگاتون می کننه که انگار خودش فیلم رو ساخته؟!

*دو نفر داشتن با هم خالی می بستن. اولی گفت 40 سال پیش ساعت بابام تو همین رود افتاد! دیروز بعد این همه مدت رفتیم غواصی پیداش کردیم سالم بود! دومی گفت بابای من 40 سال پیش افتاد تو همین رود، دیروز دیدیم اومد خونه سالم سالم بود! اولی گفت تو این مدت او زیر چی کار می کرد؟ گفت: ساعت بابای تو رو کوک می کرد.

*همون دو نفر داشتن باز دوباره برای هم خالی می بستن. اولی می گه بابای من یه طویله خیلی بزرگ داره. وقتی یه گاو واردش می شه تا بخواد برسه ته طویله بچه دار می شه. اون گوساله هم گاو می شه. باز هم اون گاوه بچه دار می شه و باز دوباره اون گوساله گاو می شه. همین جوری تا 7 بار این اتفاق می افته. بعد تازه گاوه می رسه ته طویله. دومی می گه این که چیزی نیست. بابای من یه عصای بزرگ داره. وقتی می ره بیابون برای شکار شیر، برای اینکه آفتاب اذیتش نکنه یا عصاش ابرها رو می کشه بالای سرش تا سایه بشه. اولی می گه. حالا بابای تو این عصا را کجا نگه می داره؟! دومی می گه: تو طویله بابای تو!

*نویسنده جوانی از جرج برنارد شاو پرسید: «شما برای چی می نویسید استاد؟» برنارد شاو جواب داد: «برای یک لقمه نان.» نویسنده جوان گفت: «متاسفم. برخلاف شما ما برای فرهنگ می نویسیم» و برنارد شاو گفت: «عیبی ندارد پسرم. هرکدام از ما برای چیزی می نویسیم که نداریم.»
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
*اعتراف یک بنده خدا: وقتی که مضرات سیگار رو توی مجله خوندم خیلی ترسیدم و تصمیم گرفتم دیگه مجله نخونم!

*به بنده خدا میگن آرزوت چیه؟ میگه: آرزوم اینه دکتر بشم از اتاق عمل بیام بیرون بگم متاسفم!

*غضنفر ماشینشو میبره تعمیرگاه و به مکانیک میگه: میشه بوقشو درست کنی!؟


مکانیک یه نگاهی به ماشین می کنه، به غضنفر می گه: این جوری که من فهمیدم ترمزهای ماشین شما خرابه! بهش میگه: خب واسه همینه که می خوام بوقش رو درست کنم!

*بنده خدا کیس کامپیوترش رو می بره تعمیرگاه، میگه آقا اینو برای ما تعمیر کن. طرف میگه: چه مشکلی داره؟ میگه: والا نمی دونم چرا چند روزه جالیوانی اش بیرون نمیاد!

*اولی: دکتر بهم گفته موقع کار کردن سیگار نکشم.

دومی: خوب شد، پس حالا دیگه سیگار نمی کشی.

اولی: نه حالا دیگه کار نمی کنم

*به بنده خدا میگن اگه آب نبود چی می شد؟ میگه شنا یاد نمی گرفتیم در نتیجه همه خفه می شدیم.

*زن و شوهری داشتن با هم دعوا می کردند، شوهر میگه: من فقط به خاطر اینکه بابات پولدار بود. باهات ازدواج کردم. زنه میگه: باز تو یه دلیلی داشتی، من بدبخت چی؟

*3 تا عکس بردار زود برو شرکت داروگر. بابا قور قوری اخراج شده نیرو میگیرن.

*قانون پایستگی واحد: واحدها نه از بین می روند و نه پاس می شوند. بلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال می یابند.

*بنده خدا بعد از دعوا و جر و بحث با خانمش بهش گفت: اگه بخاطر یارانه ها نبود تا الان می کشتمت!

*بنده خدا میره کتابخونه، داد می زنه: آقا، یه ساندویچ بدین با سس اضافه.

آقاهه بهش می گه: آقا! اینجا کتابخونه است... بنده خدا هم می گه: ببخشید... بعد یواش در گوش آقاهه می گه: یه ساندویچ بدین با سس اضافه...

*حالا که همه این لطیفه ها را خواندید، این یکی را هم بخوانید: پیری برای جمعی سخن می گفت. لطیفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند. بعد از لحظه ای او دوباره همان لطیفه را گفت و تعداد کمتری از حضار خندیدند. او مجدد لطیفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطیفه نخندید. او لبخندی زد و گفت: وقتی که نمی توانید بارها و بارها به لطیفه ای یکسان بخندید پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردن درمورد مساله ای مشابه ادامه می دهید؟ گذشته را فراموش کنید و به جلو نگاه کنید.
 

onia$

دستیار مدیر تالار مدیریت
*روباهی داشت با موبایلی شماره می گرفت. زاغه از بالای درخت گفت: پایین آنتن نمیده بده برات شماره بگیرم! روباه تا موبایل رو داد به زاغ، زاغ گفت: این عوض اون قالب پنیری که کلاس سوم ابتدایی از من دزدیدی!

*یک عدد بین 10 تا 20 انتخاب کنید. اون عدد رو با 32 جمع کنید. حاصل رو ضرب در 2 کنید. حاصل رو منهای 1 کنید. حالا چشماتونو 5 ثانیه ببندید... همه جا تاریک شد! درسته؟! ما اینیم دیگه...

*همه سیگاری ها؛ یه نفر رو میشناسن که روزی دو پاکت سیگار میکشه؛ الانم 80 سالشه!

*بروسلی رو کشتن، تختی رو کشتن، داداشی رو کشتن، ولی تا حالا دیدی یه معتاد رو بکشن؟ نتیجه اخلاقی: ورزش بیشتر از اعتیاد برای سلامتی ضرر داره!

*ما ورزش نمی کنیم چون اگر پیاده روی و دوچرخه سواری برای سلامتی مفیده، پستچی باید همیشه زنده باشه و همچنین رژیم نمی گیریم چون یه نهنگ تمام روز رو شنا می کنه، ماهی و آب می خوره ولی چاقه!

*اگه ورزشی به نام «سگ دو» جزو مسابقات المپیک 2012 بود، حتما ما می تونستیم خودی نشون بدیم!

*بنده خدا برای اولین بار می خواست خرید اینترنتی بکنه، الان دو روزه کارت اعتباری اش گیر کرده توی سی دی رام!

*از این بوگیرهای توالت که اسانس کاپوچینو و یا قهوه داره اصلا نخرید، چون وقتی که میرید کافی شاپ تا براتون قهوه و یا نسکافه میارن، خاطرات زنده می شه!

*بچه که بودیم، هرکی ما رو میدید لپ هامون رو می کشید. میگفت عروس / داماد من میشی خوشگله؟ حالا که بزرگ شدیم و به شما نیاز داریم. کجا هستین پس؟!

*هر وقت از تنهایی لذت نمی برید ازدواج کنید آن وقت حتما از تنهایی لذت می برین!

*نمی دونم چرا هر وقت من کلید موفقیت رو پیدا می کنم یه نفر قل رو عوض کرده!

*توصیه به پدران و مادران گرامی: وقتی بچه تون اومد خونه عطر زده بود، آدامس هم می جویید، هیچوقت ازش نپرسین: سیگار کشیدی؟ مستقیم بزنین زیر گوشش.
 

Similar threads

بالا