دلم برای خودم تنگ میشود...

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
از بس كه لحظه ها همه همرنگ می‌شود گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود
سر می‌كشم به سرای سپيد ابر
باران اشك، هم‌صفت سنگ می‌شود
خون می‌خورم زدلم تشنه‌كام مرگ
دردا طناب دار چو آونگ می‌شود
در می‌رود طناب ز دستم، چو زندگی
آوخ كه زندگی همه در جنگ می‌شود
مغزم ميان اينهمه سرگشتگی‌ چنان
درمانده است كه دائم، هنگ می‌شود
با اين نگاهِ مات، ميان شلوغ شهر
تنها چنان شدم كه دلم چنگ می‌شود
گاهی دلم برای خودم تنگ می‌شود
از بسكه لحظه ها همه همرنگ می‌شود
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
فردا را کسی ندیده است

نگاهم چشم انتظار فرداست

لب هایم عشق را واگویه می کنند

و انتظار

را در متن چشمانت

غریب است اگر بگویم قریبم

و دردریای چشمانت اسیرم

سهل است که بگویم فردا چگونه است

جوابی هست

فردا زورق وارونه ای است

که به اعماق دریاها می رود

و من در دنیایی پر از امید

دل آسمانی خود را به ماهی ها هدیه می دهم

و مهرم را به تو می سپارم ...
 

baran72

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
وقتی حصار غربت من تنگ می شود ** هر لحظه بین عقل و دلم جنگ می شود

از بس فرار کرده ام از خویش خویشتن" ** گاهی دلم برای خودم تنگ می شود"
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
بهشتـــ ــْ
تلخی وودکاستـــ ــ ...

و

آغوشتــــ ــْ
مستـــی بعد از آن

خدا شـــاهد است
که من
بدون تلخـــی
مستـــــم
مستم...

 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گاهی دلم برای خودم تنگ میشود گاهی هزار فاصله کمرنگ میشود
گاهی میان حادثه تنها نشسته ام
گاهی هزار زمزمه آهنگ میشود
عمری میان رفتن و ماندن مرددم
جز لحظه ای که باتو هماهنگ میشود
تو در میان منی دیگر خودم
انجا که مرز عقل وجنون تنگ میشود
صدبار اگر قافیه ها را عوض کنم
شعرم فقط بنام تو آهنگ میشود
کی میشو تو بیایی که این دلم
با رنگهای شعر تو همرنگ میشود

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آن بهاری باغها و این زمستانی بیابان
ز آسمان می پرسم آخر من كجای این جهانم ؟

سوز سردی می كشد شلاق و می چرخاند و من
درد را حس می كنم در بند بند استخوانم

می نشینم از زمین سرزمین بی گناهم
مشت خاكی روی زخم خونفشانم می فشانم

خیره بر خاكم كه می بینم زكرت زخمهایم
می شکووفد سرخ گلهایی شبیه دوستانم

می زنم لبخند و برمیخیزم از خاك و بدینسان
می شود آغاز فصل دیگری از داستانم
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز



دلم برای خودم تنگ شده است نه برای تو و نه برای داشتنت. بگذار گاهی برای خودم باشم نه همیشه برای تو
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خـدا اینقدر تو خودم ریختم ،


که از سرمم گـذشــت….
دارم غـرق میشم

دسـتت کجاست

__________________
 

fereshte akabere

کاربر بیش فعال
بعضی لحظات بهتره ادم دلش برای محبت کردن تنگ بشه اونوقت یاد میگیره اگه کسی نیست تا بهت محبت کنه خودت به دیگران محبت کن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
همیشه باش
حضور داری

در تمام روزهایی که من فکر می کنم زندگی زیباست

و زیبایی حضورت لحظه هایم را چه عاشقانه کرده

و من با تو زندگی را دوست دارم

وقتی هستی آسمانم آبی ست...خالی از طوفان دلتنگی

و گنجشکها هم صدای عشقند و آواز خوشبختی می خوانند

گلها به رویم لبخند می زنند و نسیم چه مهربان است با من

شمعی هستی برای پروانه ای که بی قرار طواف می کند تو را

و مهمانی لبخند هاست بر لبهای خاموش

چشمهایم را بسته ام و حضورت را با همه وجودم حس می کنم

و در سینه فریاد دوستت دارم سر می دهم

تا کسی نشنود و نداند راز بودنت را...
 

امالیا

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
من دلم می خواهد ساعتی غرق درونم باشم
عاری از عاطفه ها
تهی از موج و سراب
دورتر از رفقا
خالی از هر چه فراق
من نه عاشق هستم
و نه محتاج نگاهی که بلغزد بر من
من دلم تنگ خودم گشته و بس
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
چقدر دلم فریاد میخواد میخواد کاش میشد فریاد زد کاش میشد راحت گریه کرد بدون اینکه خجالت بکشم
 

amin_rogh

كاربر فعال مهندسی کشاورزی
کاربر ممتاز
چقدر دلم برای خودم تنگ می شود.......وقتی تنها ،در کنار خودم ، دور از خودم نشسته ام.
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تـــو ، چـه مي فهمي !

حــال و روز كسي را كه،

ديگر هــــيـــــچ نگاهي

دلــش را نمي لرزانـد ...!


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
اتشفشانی شده ام به ظاهر خاموش !

درونم اتشی بر پاست که نپرس.

از این خوشه های خشمی که دسته دسته

درون سینه ام بر هم می گذاری بترس...........

یک روز که دور هم نیست

فوران خواهم کرد وتمام خشمم را

بالا خواهم اورد

گدازه هایم را جدی بگیر

بی شک وجودت را

ذوب خواهند کرد...........
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
درست دلم بعضی اوقات برای خودم تنگ میشه اما برای اونایی که برام عزیز هستند خیلی بیشتر تنگ میشه کاش بتونم بهشون بگم چقدر دوستتون دارم و هر وقت از من دوری هستین دلم براتون حسابی تنگ میشه
دلم برای خودم وقتی بیشتر تنگ میشه که نمیذارن بهشون بگم دوستتون دارم و با حرفهاشون مهر خاموشی بر لبانم قرار میدن
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
برای تو میمیرم

تو وانمود کن که تب کرده ای...!

همین

کافیست

__________________
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
باز هم تو را در تَلاطمِ نُت*ها ،

گُم کرده*اَم


بی تو ،


غَریب می*نَوازد دلم !


 

جین ایر

عضو جدید
دلم برای خودم می سوزد
دلم برای خودم تنگ می شود
همین دیروز قبل از رفتن تو
کنارم ایستاده بود و
به چشمانت نگاه می کرد....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز




یادم نیست

زندگی را زیسته ام

یا در خواب دیده ام ؟!


...​


بس که تو را مرور می کنم

هر جا که هستی

باش

فاصله یعنی

یک نفر یک جا هست

که دوستش دارم

از تو گذر نمی کنم ...​
 

جین ایر

عضو جدید
وقتی با همه زندگی ات از ارتفاعی سقوط می کنی!
بعدش باید خرده خیلی چیز ها ر ا جمع کنی!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
و
درخت هم که باشیـ
من
دارکوبی میـ شوم

...

که هفتاد و سه بار

در دقیقه

تو را میـ بوسد...
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.............

.............

دلم را از دست داده ام
پس اینجا چه بنویسم
از دل نداشته
دیگر دلم برای خودم تنگ نمیشود
تنها برای کسی تنگ میشود
که این دل را با خود برد
پس مینویسم
دلت تنگ نباشد
اخر روزی تو نیز دیگر دل نخواهی داشت که بتوانی برای خودت دل تنگ شوی
مینویسم
زندگی کن اما به زیبای برقص تا شعله های دل تنگی نتوانند دامنت را بسوزاند و انقدر برقص تا روزی برسد که دیگر شعله دل تنگیت باقی نمانده اخر بر اثر این رقص برای همیشه خاموش شده
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
میدونستم مزه عشقم دلتو میزنه
دل تو یه تیکه سنگه خوب محاله بشکنه
تو رو دست کم گرفتم که این شد آخرش
هنوزم خاطرت اینجاس بیا بردار ببرش
بیا بردار ببرش
خیلی دلم ازت پره
بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه
دل از دل تو میبره
قلبمو پس فرستادی
خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم باشه برو تو آزادی
خیلی دلم ازت پره
بدجوری از تو دلخوره
یه روز تلافی میکنه
دل از دل تو میبره
قلبمو پس فرستادی
خوب خودتو نشون دادی
من خودمم خسته شدم باشه برو تو آزادی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
دلهای ادما همیشه در حال تپش برای هم هستش
اما کاش بفهمیم که نباید به هر دلی جواب بدیم
اخه تو این دنیا دیگه کی دل داره
از بس ادما خیلی راحت به یه هوس دل دادند
دیگه کسی نمیدونه اونی که دل بهش داده
از روی صداقت یا هوس
اگه هوس دو روز دیگه فراموشش میکنه
اگه عشق حقیقی باشه
تا لحظه مرگ
به یادش میمونه
امیدوارم همه ما
دلهامونو برای یه عشق حقیقی از دست بدیم نه یه هوس
 

جین ایر

عضو جدید
همیشه همینطور است یکی می ماند

تا روزها و گریه را حساب کند

یکی می رود تا در قلبت بماند

تا ابد اشک هایت را پشت پایش بریزی رسم رویاها همین است

که تنها بمانی با اندوه خویش روزها و گریه ها را به آسمان خالی ات سنجاق کنی

باید باور کنی که بر نمی گردد که بگویی چقدر شب ها سر بی شام گذاشته ای

تا بتوانی هر صبح با یک شاخه گل ارزان منتظرش بمانی
 

aynaz.m

کاربر فعال تالار ادبیات ,
کاربر ممتاز
.............

.............

دلم واسه خوم تنگ شده
نه اما دلم برای بی دلیل خندیدنهام بی دلیل شاد بودنهام و بی دلیل دوست داشتنهام تنگ شده
کاش بتونم از این دیار غریب برم به جایی که حداقل یه نگاه اشنا اونجا در انتظارم هست و با دیدن هم شاد میشیم
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
تو ای تمام احساس من!
گرم تر از خورشید زیبا
زیبا تر از شبنم لطیف

لطیف تر از باران بهاری
بهاری تر از هر گل خوش بو
خوش بو تر از یاس های سفید
سفید تر از ابرهای آسمان آبی بلند
بلندتر از کوه های استوار
استوار تر از قامت سروهای عاشق
عاشق تر از هر عشق پر شور
پر شورتر از شهاب درخشان
درخشان تر از رنگین کمان پس از باران
و بارانی تر از هر سحاب رحمتی
پس عشق زیبای من!
چون تکه ابری بهاری یا بسان سحاب رحمت
بر کویر تشنه ام ببار

که غنچه وار آسمان تو را می نگرم
در انتظار باران
ببار و سیراب کن مرا
 
Similar threads

Similar threads

بالا