من الان جفتشو دارم اما هنوز نابود نشدم
نظرت چیه الان؟
استثنا می ذاری؟
شما گرمی الان در جریان نیستی:دی
نمی دونم! شاید استثنا هم باشه!
من الان جفتشو دارم اما هنوز نابود نشدم
نظرت چیه الان؟
استثنا می ذاری؟
سلام
دوست عزيز با وجود اينكه اين كارا شخصي هستن ولي به نظر من كاملا به مسئله مرجع ربط دارند
شما كه تمام كاراتون شخصيه، پس چرا براي رفعشون به ديگران مراجعه مي كنيد؟!
من دوست ندارم مرجع تقلید داشته باشم کی رو باید ببینم؟!!!!!!!!!!!!!!!!!
مگه زوری؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
نمی دونم! شاید استثنا هم باشه!
لازم به گفتن نيست كه كاراتون شخصيه!!! مگه كار غير شخصي هم داريم؟! بالاخره هر كاري كه مي كنيم حتي اگر براي ديگران هم باشه يه طرف داستان خود ماييممن کی گفتم تمام کار هام شخصیه؟ می گم نماز شخصیه! مرجع تقلید رو باید انتخاب کنی! ولی اگه نداشته باشی چه ربطی داره که نمازت باطل شه؟
مهملی بیش نیست!
میگن نظرات افراد ابله و باهوش خیلی شبیه هم هست تقریبا یکی هست
منتها یکی با دلیل این کارو انجام می ده و نتیجشو می دونه
اون یکی از حماقت اینو انتخاب می کنه و چون نتیجشو نمی دونه خرابش می کنه چه ربطی داشت الان این
یه استادی داشتیم می گفت یه مهندس هیچ وقت جلو بقیه نمیگه نمی دونم (آخه مگه خداست که همه چیو بدونه) با فکر مهندسیش فکر می کنه در لحظه جواب میده حتی اگه شده اشتباه
خودش ازمون استخدامی می گیره میگه کسی بگه نمی دونم همون لحظه حذف میشه باید سعی کنه شعر ور بگه
امروز چیزی در حدود 52 تا پست دادم(خدا قوت واقعا)
منم نظر همین بود اما دارم رو خودم کار می کنم تا بتونم چرت و پرت های مهندسی تری بگم تو ازمون مصاحبه خیلی مهمه این چرتو و پرت ها
ادم هزارتا سوال واسش پيش مياد بايد از يه متخصص بپرسه.مگه ميشه مرجع احتياج نباشه.شما پس احكام نماز نجاسات و...رو از كجا ميدونين!!!!!!
سلام
قبلا عضو فعال باشگاه دانشجویان ایران بودم؟!!!!!!!!!!
آشنایی به ای سایت ندارم
21 سالم مرجع تقلید ندارم
آیا نماز و روز ام قبول؟!!!!!!!!!!!!!!!!
قران هستش...ادم هزارتا سوال واسش پيش مياد بايد از يه متخصص بپرسه.مگه ميشه مرجع احتياج نباشه.شما پس احكام نماز نجاسات و...رو از كجا ميدونين!!!!!!
قران هستش...ادم هزارتا سوال واسش پيش مياد بايد از يه متخصص بپرسه.مگه ميشه مرجع احتياج نباشه.شما پس احكام نماز نجاسات و...رو از كجا ميدونين!!!!!!
مررررررررسینه نمی خاد داشته باشی خودت هستی خدای خودت ...
همه خیلی حرف ها می زنند ...مررررررررسی
منم همین رو میگم؟!!!!!!!!!!!!
به هر کی میگی میگه بدون مرجع تقلید دینت قبول نیست؟!!!!!!!!!!!!!!!
همه خیلی حرف ها می زنند ...
بلی برای هر مشکلی باید پی متخصصش رفت ولی بستگی داره اون متخصص اهل فن باشه یا نه ؟ نباید پیش هر کی رفت
قران حللال تمام پرسشهای شماست من هم تا حالا نه پشت کسی نماز خوندم نه سوالی کردم چون به هیچکدوم اعتنایی و اعتمادی ندارم.
امید به خدا و توکل به خدا و اعنماد تنها به خودتبه کی اعتماد کنیم؟!!!!!!!!!!!!!
قرار به اعتماده مگه؟
نه خودم دست به کار نمیشم چون وقتی که اون کارش اینه بلد نباشه دیگه از من چه توقعی مثلا شما مریض بشی خودت خودت رو مداوا میکنی؟وقتی اعتماد به خود باشه بلی قرار به اعتماده.
شما ماشینتو دست هر کسی میدی تا تعمیرش کنه؟ اگر کل شهرت تعمیرکاراش وضعشون بد باشه مجبوری یا ماشین نرونی یا خودت دست به کار شی.
قرار به اعتماده مگه؟
مرجع داشتن یعنی اعتماد به اون و اطاعت از اون؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!
مگه غیر از این
سلام دوست عزیز
آیا داشتن مرجع تقلید برای هر مسلمان واجب است؟
داشتن مرجع تقلید برای كسانی كه به درجه اجتهاد نرسیده اند و در تمام احكام و تكالیف نمی توانند بر اساس احتیاط عمل كنند، واجب عقلی است و شرع نیز بر این حكم تاكید كرده است.
توضیح آنكه: انسان می تواند در مسائل و احكام دینی آگاه شده و بر اساس آگاهی خود و بدون مراجعه به مرجع تقلید(آگاه از احكام دین) احكام و تكالیف الهی را انجام دهد. بر چنین كسی نه تنها تقلید لازم نیست بلكه حرام است مگر آن كه دیگری را آگاه تر از خود بداند.
اگر فردی بخواهد اعمالش را بر اساس قرآن و سنّت انجام دهد، باید قرآن و تفسیر آن و علومی را كه وابسته به آن است، به طور تخصصّی بداند. همین طور باید سنّت را كه عبارت است از قول، عمل و تقریر (گفتار و اعمال و رضایت به اعمال دیگران) كاملاً بشناسد؛ یعنی با علوم حدیث آشنا باشد كه عبارت است از: علم رجال (شرح حال راویان حدیث) و سلسله سند، درایه (فهم دلالت روایات)، شأن نزول روایات، قرائن حالیه و مقالیه، تقیّه، حقیقت و مجاز، تعارض روایات با روایات یا تعارض روایات با آیات و تزاحم مصالح. وی باید این دانش ها را به طور تخصّصی و كارشناسانه بداند. چنین فردی كه به قرآن و سنّت با كیفیت مذكور آگاهی داشته باشد، می تواند بلكه باید طبق قرآن و سنت، آن طور كه می فهمد عمل نماید. به چینن فردی متخصّص علوم اسلامی یا مجتهد و فقیه می گویند و تقلید كردن بر او حرام است.
امّا اگر كسی از نظر علم و آگاهی به حدّ مذكور نرسیده باشد، عقل حكم می كند از یك یا چند متخصّص علوم اسلامی بپرسد و طبق آن عمل نماید. «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ؛[انبیاء/7] اگر نمى دانید، از آگاهان بپرسید.»
تقلید، سؤال از اهل ذكر یا رجوع به مجتهد و متخصّص است، همان طور كه مردم چه مسلمان و چه غیر مسلمان در مسائلی كه تخصّص ندارند، به متخصّصان مراجعه می كنند، مثلاً اگر ماشینشان خراب شد به مكانیك مراجعه می كنند؛ اگر بیمار شدند به پزشك مراجعه می كنند؛ اگر بخواهند شهر یا خانه بسازند به مهندس و معمار مراجعه می كنند.
حتی كسانی كه در یك رشته تخصص دارند، در رشته های دیگر تقلید می كنند، مثلاً مراجع تقلید در بیماری به پزشك مراجعه می كنند؛ مهندسان و معماران هنگامی كه ماشینشان خراب شد به مكانیك مراجعه می كنند. بنابراین همان طور كه عقلاً در اكثر مسائل روزمرّه از متخصّصان پیروی می كنند، در مسائل دینی نیز اگر متخصّص نیستند، باید به متخصّص (مرجع تقلید) مراجعه كنند. این مراجعه را "تقلید" می گویند.
پس تقلید از فقها نه تنها خلاف عقل نیست بلكه از باب رجوع غیر متخصص به متخصص می باشد كه حكم عقلی است. اگر كسی كه باید تقلید كند، تقلید نكرده و اعمالی را انجام دهد مانند بیماری است كه خودسر دارو مصرف كند. چه بسا عوض این كه بهبودی حاصل شود بیماری اش افزون شود. از امام عسكری(ع) آمده است: «امّا من كان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدینه مخالفاً علی هواه مطیعاً لامر مولاه فللعو ام أن یقلّدوه؛[1] از بین فقها آنان كه حافظ و نگهبان دین اند و خود را از گناه و آلودگی حفظ میكنند و با هواهای نفسانی مبارزه می كنند و مطیع اوامر الهی و جانشینان اویند، بر عوام لازم است كه از آنان تقلید كنند.»
مراد از عوام یعنی كسانی كه در علوم اسلامی مجتهد و متخصص نیستند، گرچه در علوم دیگر متخصص باشند، مثلاً اگر استاد دانشگاه یا پزشك در علوم اسلامی مجتهد نباشد باید تقلید كند، چنان كه مرجع تقلید در مسائل پزشكی و مهندسی از پزشك و مهندس تبعیت و تقلید می كند.
بنابراین در احكام دین، به حكم عقل، شخص یا باید مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روی دلیل به دست آورد یا از مجتهد تقلید كند، یعنی به دستور او رفتار نماید، یا از راه احتیاط طوری به وظیفه خود عمل نماید كه یقین كند تكلیف خود را انجام داده است، مثلاً اگر عده ای از مجتهدان عملی را حرام می دانند و عده دیگر می گویند حرام نیست، آن عمل را انجام ندهد و اگر عملی را بعضی واجب و بعضی مستحب می دانند، آن را به جا آورد، پس كسانی كه مجتهد نیستند و نمی توانند به احتیاط عمل كنند، واجب است از مجتهد تقلید كنند.
[1]. بحار الانوار ج 2 ص 88.