رد پای احساس ...

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
پسرکی با چشمان معصوم و دستانی کوچک گفت:

چسب زخم نمیخواهید؟!!! پنج تا صدتومن...

آهی کشیدم و با خود گفتم:

تمام چسب زخمهایت راهم بخرم

نه زخم های من خوب میشود

نه زخمهای تو...
 

fantastic.fati

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
آنکه میرود،نمیداند
اما آنکه بدرقه میکند میداند کاسه ی آب معجزه نمیکند...
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
چند روزی است شازده کوچولو می خوانم و انگار تازه دارد برایم قرائت می شود. این روزها کمی بیشتر از نرگس فهمیده ام که چندتایی را با شما هم در میان می گذارم. فهمیده ام:

1.چقدر کوچکم بی آن که کودک باشم
2.باید بمیرم از بشر تا در آرم از ملائک بال و پر
3.باید اهلی شوم، اهلی رب، مثل شازده کوچولو و گلش
4.انگار دارم عاشق می شوم
و ...
خدا کند روزی آوینار بشوم، حتی کمش هم لذت دارد آدم را می برد به حال و هوای بهاره رهنمای "ورود آقایان ممنوع"، به لحظه ی دمیدن در قاصدک و آرزو و به دنیای شازده کوچولو...

حال خوشی دارم...
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این منم که تورا می خوانم
نه پری قصه هستم در آفاق داستان
و نه قاصدکی در یک قدمی تو
من یک انسانم
کسی که همواره به یاد توست
سالهاست با رودخانه و آسمان زندگی می کنم
برای کفتران چاهی دانه میریزم
و ماه را به مهمانی درختان دعوت می کنم
این تویی که مرا در تمام لحظات میبینی
می نویسم تا تمامی درختان سالخورده بدانند
که تو مهربانترین مهربانی
پس آرام و گرم مینویسم
دوستت دارم
 

MehD1979

متخصص زراعت و اگرواکولوژی
کاربر ممتاز
خیلی از آدما اینجورین ...وقتی بهشون خیلی نزدیک می شی کم کم یه هو ازت خیلی فاصله می گیرن ...و وقتی ازشون دور می شی دنبالت می گردن...
ولی رفیق اگه یه روز دیدی من دارم کم کم ازت دور می شم ، بدون دوس دارم بیای سمتم نه این که می خوام یه هو ازت فاصله بگیرم ...
پس هر کی رو می خوای ، نخواه ، تا خودش بخواد و اگه نخواست ، نخواه ، چون هرچقد هم بخوای ٬ نمی خواد ...
می دونی رفیق، بدی ما این که تا وقتی فاصله داریم فک می کنی تو زندگیمون هیچ غمی نیست ولی وقتی نزدیک می شیم همه چی عوض می شه ، پس شاید بهتر ...
احساس می کنم باز خسته ام ، باز باس بخوابم ، باز باس بگذره ، یا شایدم باز باس تموم شه و باز دوباره شروع شه و اونقد شروع شه و تموم شه که دیگه همه چی تموم شه ، تمومه تموم ...
ما آدما چقد عجیبیم ...
خیلی...
ما آدما خیلی به درد دیگران می خوریم ، ولی وقتی به خودمون می رسیم به هیچ درد نمی خوریم ...
خیلیامون فک می کنیم خیلیای دیگه خیلی بارشون ، شایدم خیلیا هم فک می کنن ما خیلی بارمون ...ولی خودمون خوب می دونیم که هیچی بارمون نیست و هر چی می گیم فقط واسه گفتن نه شنیدن...
خیلی چیزا دیگه مثه قبلنا نیست ...
خیلیا رفتن که جاشون خیلی خالی و خیلیا نرفتن ولی نیستن که جاشون اونقدراهم خالی نیست ، خیلیا هم که هستن خیلی مثه قبلنا نیستن ، با خیلیا دیگه نمی شه گرم گرفت و خیلیا دیگه بات گرم نمی گیرن ...
خیلی چیزارم دیگه نمی شه گفت...
بیخیال...
بگذریم ...
شاید باز باس بگذره ...
 

yassi66

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]چقــدر زیاد دلــــــم می خواهد . . .

کسی باشد بپرسد : " خـــــــوبی " ...... ؟؟!
[/h]
 

pari-1369

عضو جدید
کاربر ممتاز
باغبانی پیرم که به غیر از گل ها از همه دلگیرم...
کوله ام غرق غم است...
آدم خوب کم است...
عده ای بی خبرند...
عده ای کور و کرند...
اندکی هم پکرند...
 

memoire

عضو جدید

همیشه

در بدترین لحظه ها
تنها رها می کنی مراو

بدترینِ لحظه ها

وقتی است

که تو

مرا

تنها

رها می کنی
 

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
شیشه ای میشکند
یک نفر می پرسد
که چرا
شیشه شکست؟
یک نفر میگوید:
شاید این رفع بلاست
دیگری میپرسد
شیشه پنجره را باد شکست؟

دل من سخت شکست
هیچ کس هیچ نگفت
غصه ام را نشنید
از خودم می پرسم:
ارزش قلب من از شیشه پنجره هم کمتر بود؟!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خواهش از بهر ستم خواهی انسان مکن

عشق در سینه نگهدار و هیچ فاش مگو

چون که تاریک است این راه و از آن یاد مکن

عشق آیینه قلب است در آن زنگی نیست

لیک این جمله نگهدار و عنوان مکن

در درون مایه عشقت ز جفا دوری کن

آشکارا زین سخن هیچ کجا یاد مکن

اگر از بهر کسی در عشق مردی. مردی

ورنه از جورو جفا عشق فریاد مکن

 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هیـچ وقت نباید به اجبار خندید ..

گاهی باید تا نهایــــــــت آرامـش گـریه کـرد ..

تبسم بعد از گـریه ..

از رنگین کمـان بعد از باران هم زیبـاتر است ..!
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
توصیه های عاشقی...

میگن تو عشق و عاشقی فقط دله که میشکنه

با اشکاتون خیسش کنین

نذارین این دل بشکنه.
با هم دیگه حرف بزنین

مشکلارو حل بکنین

ارزششون خیلی کمه

عشق رو به اون سر بکنین.
تو چشم هم نگاه کنین

دستِ همو سفت بگیرین.

ببین که عشق چه می کنه

از این به بعد مال ِ همین.
نه غم میاد سراغتون

نه دل هم رو میشکنین.

به هم بگید دوست دارم

ولی به هم دروغ نگین.
ثانیه ها همش طلاست

از صبح تا شب حرف بزنین

نترسید از این که بگن:

چقدر با هم حرف می زنین...
به همدیگه شک نکنین

خیلی خیلی خیلی بده

ممکنه حتی یک روزه

هر چی دارین به باد بده.
خلاصه این حرفهای ماست

"توصیه های عاشقی"

اگر که گوش کردی به اون

بدون همیشه عاشقی...
 

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
گفتمش : دل می خری ؟ برسید چند؟ گفتمش : دل مال تو، تنها بخند ! خنده کرد و دل زدستانم ربود تا به خود باز آمدم او رفته بود دل ز دستش روی خاک افتاده بود
جای بایش روی دل جا مانده بود ....
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
خودم را باور میکنم::::::
روزهای سخت چه دیر می گذ رند و چقدر آزرده خاطرم میسازند.
و ناگهان روزهای شیرین از راه می رسند و روزهای تار خیلی زود فراموش می شوند و این چرخه همچنان ادامه دارد
چه آسان زندگی به بازی می گیرد ما را بدون اینکه به آن فکر کنیم ، بدوناینکه فرصت لبخند زدن به خودمان را به ما بدهد درگیرمان می کند وما هم ازپی آن می خندیم و گریه می کنیم

گاهی اوقات چقدر مسخره به نظرم میرسد بازی های زندگی که اگر غافل شویم بهواقع مارا به مسخره می گیرد و درخود فرو می برد ، خیلی بزرگی می خواهدارزش زندگی خود را دانستن.

نمی خواهم در بند این وآن باشم...،بس است.می خواهم در بند خود باشم...
نمی خواهم فکرم از آن دیگرانی باشد که ذره ای به من فکرنمیکنند.

فکرم را،ذهنم را و روحم را برای خودم می خواهم تا زندگیم را از نو برای خودم و آنهایی که دوستشان دارم بسازم.

خیلی بهترم،خیلی سبک ترم و خیلی رها ترم از افکار بیهوده......

اینها را هم با کمی کینه و غم نوشتم...هنوز نتوانستم...اما سعی میکنم....



 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقدر سخته تو چشای کسی که تمام عشقت رو ازت



دزدیده و به جاش یک زخم همیشه گی ،



رو قلبت هدیه داده زل بزنی به جای اینکه لبریز کینه و نفرت شی



حس کنی که هنوز هم دوسش داری





چقدر سخته دلت بخواد سر تو باز به دیواری تکیه بدی



که یک بار زیر آوار غرورش همه وجودت له شده





چقدر سخته تو خیالت ساعت ها با هاش حرف بزنی اما



وقتی دیدیش هیچی جز سلام نتونی بگی





چقدر سخته وقتی پشتت بهشه دونه های اشک گونه ها تو خیس کنه اما



مجبور بشی بخندی تا نفهمه که



هنوز هم دوسش داری





چقدر سخته گل آرزو هاتو تو باغ دیگری ببینی



و هزار بار تو خودت بشکنی و اونوقت آروم زیر لب

بگی
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
هر جا دلت شکست

خودت شکسته ها رو جمع کن !

تا هر ناکسی منت دست زخمیشو به رخت نکشه !!!!


 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
چقــدر باید بگذرد؟؟

تا مـن

در مـرور خـاطراتم

وقتی از کنار تــو رد می شوم.

تنـــم نلــرزد…..

بغضــم نگیــرد…..
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
غــــــم انگیز است تنـــــــهایــــــی
بـــــــه امـــــــید نگـــــــاهی تلــخ که می ایـــــی
به احســــاست قســــــم یــــک شب
دلم می میرد از حسرت
و
من اهسته میگویم
تــــــو هــــــــم دیـــــگر نمـــیـــایــــی .....
 
  • Like
واکنش ها: noom

anise b

عضو جدید
کاربر ممتاز
جهان‌ بدون‌ رويا مي‌ميرد


يوسف‌ عزيز! براي‌ ما خوابي‌ ببين‌ كه‌ جهان‌ بدون‌ رويا مي‌ميرد. يوسف! ما خواب‌ ستاره‌ نمي‌بينيم. خواب‌هاي‌ ما پر از گاوهاي‌ لاغر است‌ و

خوشه‌هاي‌ خشك. پر از مردماني‌ كه‌ نان‌ بر سر نهاده‌اند و مرغان‌ از آن‌ مي‌خورند...

يوسف! ما تعبير خواب‌هايمان‌ را نمي‌دانيم. ما چيزي‌ نمي‌كاريم. و فردا كه‌ برادرانمان‌ برگردند ماييم‌ و شرمساري‌ و دست‌هاي‌ خالي. ماييم‌ قحط‌

سال‌ وفاداري.

يوسف! تو نيستي‌ تا راه‌ را نشانمان‌ بدهي. ما مي‌رويم‌ و در پس‌ هر گامي‌ چاهي‌ است. دنيا پر از دروغ‌ و پيرهن‌ پاره‌ خون‌آلود است.

يوسف! قرن‌ هاست‌ كه‌ به‌ چاه‌ افتادهايم‌ و سالياني‌ست‌ كه‌ كاروانيان‌ به‌ بهايي‌ اندك‌ ما را خريده‌اند..

يوسف! به‌ ما بگو كه‌ چگونه‌ عزيز شويم.

يوسف! ديري‌ست‌ كه‌ زليخا فريبمان‌ مي‌دهد. ديري‌ست‌ كه‌ پيرهنمان‌ را مي‌درد و ما هرگز نگفته‌ايم. زندان‌ دوست‌ داشتني‌تر است‌ از آنچه‌ مرا بدان‌

مي‌خوانند.

يوسف! يعقوب‌ منتظر است. پيرهن‌ ما. اما بوي‌ عشق‌ نمي‌دهد.

يوسف! براي‌ ما خوابي‌ ببين. جهان‌ بدون‌ رويا مي‌ميرد. روياي‌ گاوهاي‌ فربه‌ و خوشه‌هاي‌ سبز.

رويايِ‌ ستاره‌اي‌ كه‌ سجده‌ مي‌كند.

 

seabride

عضو جدید
کاربر ممتاز
[h=6]خنکـــــای بهـــــــــار اسـت

و هـــوا پــــر اسـت از عطــر شکـوفــــــــه هـا

و مــ ــن

در امتــــداد جـــ ــاده

و در امتـــداد دفتـــ ــ ــــر سپیــــد احســــــاسـم

ایــــن بـــ ـار

رویـــــــای تــ ــــــو را

بـه دور از فـاصلــ ــــــ ـــه هـا و دلتنگـــ ـــ ــــی هـا

سبــــز نقـــــاشـی مـی کنـــــم......
[/h]
 
  • Like
واکنش ها: noom

♥@SH!M♥

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جاده ها پر است از یک نگاه

و من در امتداد لحظه ها
بدنبال حضور دیگری هستم
افق خاکستریست
دم دم های غروب است
جاده پر است از سکوت
بوی رودخانه و صدای گنجشکان
و من منتظر،پشت پنجره
مثل هر غروب
پرم از نیامدن هایت
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
جاده ها پر است از یک نگاه

و من در امتداد لحظه ها
بدنبال حضور دیگری هستم
افق خاکستریست
دم دم های غروب است
جاده پر است از سکوت
بوی رودخانه و صدای گنجشکان
و من منتظر،پشت پنجره
مثل هر غروب
پرم از نیامدن هایت
به تو محتاجم
نه برای زیستن
نه برای دیدن
نه برای آسودن
به تو محتاجم برای گریستن
شانه هایت جاری کننده ی اشکم
نگاهت آرام کننده ی دلم
وجودت تسکین دهنده ی عشقم
گرمی دستانت تنها بهانه ی بودنم
گرمی صدایت تنها بهانه ی ماندنم
و خندیدنت تنها بهانه ی خندیدنم
ای جاری کننده ی اشک هایم
ای آرام کننده ی دل بی قرارم
ای تسکین دهنده ی عشق سوزناکم
دستانت را به من بسپار
صدایت را به من بسپار
خندیدنت را به من بسپار
تا باشم, بمانم و بخندم ...
 

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
حسرت دیده بی تاب تو بیمارم کرد
آن نگاه نگرانت دل تبدار مرا خرابش کرد
بی جهت نیست که مست رخ زیبای تو ام
لب گلگون تو در دشت خزان آبم کرد
مستی ام جام نگاهی ز افق های تو بود

آه ،آن صورت مهتاب تو در خوابم کرد
شهر را از تب بیماری من جایی نیست
راه گم کرده به دنبال تو آواره و ویرانم گرد
اشکم از دیده به گرمای نفسهای تو بود
جام اندوه تو مر همره و همرام کرد
 

MOΣIN

عضو جدید
کاربر ممتاز
بنویس که خیلی وقته واسه تو گریه نکردم
سر رو شونه هات نذاشتم مثل دستات سرد سردم
 
  • Like
واکنش ها: noom

mani24

کاربر حرفه ای
کاربر ممتاز
این روزها که می گذرد

یک ترانه تلخ

قصه ی تنهایی های مرا می سراید

سمفونی گوش خراشی است

روزهاست پنبه دگر فایده ندارد

باید باور کنم......

تنهایم
 
Similar threads
Thread starter عنوان تالار پاسخ ها تاریخ
M *** ♥♥♥ در خلوت احساس ♥♥♥ *** ادبیات 2234

Similar threads

بالا