دوستان سلام
این متن رو که خوندم دیدم واقعا داره به نکاتی اشاره می کنه که کم کم داره آرمان هامون رو به حاشیه می کشه.
پیشنهاد می کنم حتما تا آخرش بخونید
البته شاید متنش کمی قدیمی باشه اما باز هم قابل بررسیه!
آن روزها كه دسته دسته تابوت برادران ما از جبهه برميگشت؛ ضد انقلابهاي مذهبي در خيمه های نخوت خود زيارت عاشورا و دعای توسل و ندبه را بهانه كرده بودند و در پايان هر روضه و گريه و توسل خويش كسانی را نفرين ميكردند كه مانع ظهور آقا شده اند. كساني را كه دين را از خلوص و معنويت و نزاهت خود دور كرده و به شائبه سياست و دنياطلبي آلوده اند. كساني را كه حاضر نيستند قبول كنند حكومت قبل از ظهور آقا باطل است.
***
آن روزها كه در جبهه هر زيارت عاشورا مقدمه عملياتي بود كه خون قلب بسيجي ها را به خود ميخواند، ضد انقلابهاي مذهبي هزار هزار بار ذكر گفتند و توسل پيدا كردند و اشك ريختند و خون از دماغ هيچكدامشان نيامد.
ضد انقلابهاي مذهبي دوست داشتند براي حسينی گريه كنند كه به تاريخ پيوسته است و به حماسه اي دخيل ببندند كه تمام شده باشد.
حسين زنده براي آنها خطرناك بود. همانگونه كه براي اهل كوفه. ممكن بود از حنجر چنين حسينی هر لحظه نداي «هل من ناصر ينصرني» فوران كند.
***
و اين روزها چه بسيار ضد انقلابهای انقلابی كه ميخواهند همان بلايی را كه ضد انقلاب های مذهبی بر سر بزرگترين حماسه ی تاريخ آوردند در مورد پژواك ايراني آن كه «هشت سال دفاع مقدس» مينامندش تكرار كنند.
ميخواهند در سوگ «جنگي كه بود» ، «جنگي كه هست» را بپوشانند و بفراموشانند.
حاضرند- تا دلتان بخواهد- براي «جنگي كه بود» نوحه سرايی كنند و به ياد شهدايش اشك بريزند به شرط آنكه در همان تاريخ و جغرافيا باقی بماند و پايش را از گليمش درازتر نكند.
جنگي دوستداشتني. كه ميتوان از آن خاطره های راست و دروغ تعريف كرد ميتوان برايش جلوی انواع و اقسام دوربينها و ميكروفنها آه كشيد. جنگی براي صلح. جنگی براي دفاع از وطن. جنگی در تراز جنگ ويتنام يا كره يا كوبا يا...
«هر روز ما در جنگ بركتی داشته ايم كه در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم.
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر كردهايم.
ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت كرده ايم.
ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهانخوارن كنار زديم.
ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهايم.
ما در جنگ به اين نتيجه رسيدهايم كه بايد روی پای خودمان بايستيم.
ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم.
ما در جنگ ريشه هاي پربار انقلاب اسلاميمان را محكم كرديم.
ما در جنگ حسن برادری و وطندوستی را در نهاد يكايك مردمان بارور كرديم.
ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه بر ضد تمامی قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال ميتوان مبارزه كرد.
"و از همه اينها" مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق يافت....
***
«اسلام انقلابي» كه امام مهمترين بركت جنگش ميداند چيست؟ و چه جايگاهي در مجموعه برنامه ها و مراسم هاي هفته دفاع مقدس و مناسبتهاي مشابه دارد؟
***
به احترام خون شهدا خواهرم حجابت، برادرم نگاهت و ديگر هيچ!!!
شده است كه در كنار ده ها هزار تابلو و پوستر و پلاكارد و ديوارنويسي و ... كه چنين شعاری رادر خود جای داده اند حتي يكبار ببينيد كه مخاطبان را براي ارزش و آرمان ديگري به خون شهدا قسم داده باشند؟
مثل اينكه:
به احترام خون شهدا بيت المال را غارت نكنيد.
به احترام خون شهدا كوخ نشين ها را دريابيد.
به احترام خون شهدا در برخورد با مفسدين اقتصادي اين همه استخاره نكنيد.
به احترام خون شهدا مبارزه با فقر و فساد و تبعيض را به رسميت بشناسيد.
به احترام خون شهدا اسلام ناب را لگدكوب متحجرين و مقدسمآبان نكنيد.
به احترام خون شهدا «سرمايه داري + 17 ركعت» را اسلام انقلاب معرفي نكنيد.
به احترام خون شهدا....
برگزاري مراسم های خنثی و يادبودهاي نوستالژيك براي هشت سال جهاد جانانه فرزندان خميني به چه نتيجه ای در گسترش رفتار علوی، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض، رسيدگي به محرومان و مستضعفان و كاهش اختلاف طبقاتي و ... انجاميده است؟
اصلاً قرار بوده است كه چنين رويكردي در كار فرهنگی براي دفاع مقدس غالب شود يا برعكس قرار بر اين است كه به جامعه يادآوري كنيم كه ميتوان از شهدا حرف زد و اهل مبارزه هم نبود.
آيا در عمل بايد به ملت تفهيم كرد كه نسبت شهادت و عدالت خواهی تباين است و اين دو مفهوم در قاموس اسلام ناب آمريكايي هيچ ربطي با هم ندارند و قرار نيست بعد از هر ياد و ذكری از شهدا موتور آرمان خواهي در جامعه جا بگيرد و با استناد به سلوك و سيره شهدا و بسيجيان واقعی دست مطالبه مردم يقه اصحاب قدرت را برای وفا به عدالت در عرصه های فردی و اجتماعی بچسبد و چرخه ثروت ـ قدرت را با مشكل مواجه كند؟
قرار نيست تجربه دفاع مقدس تكرار شود. قرار نيست مفهوم و پيام و آرمان عاشورا در زير آتش گلوله و در ميدان جنگي نا برابر بازخوانی شود و به آن انفجار نوراني 8 ساله برسد!
قرار نيست مفهوم و پيام و آرمان دفاع مقدس در ميدان جنگ فقر و غنا، جنگ پابرهنه ها و مرفهين بيدرد مرور شود و به نتايج خطرناك و حركت آفرين برسد!
قرار نيست كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا باشد و هر زميني و هر زمينهاي كار حسيني بطلبد!
***
جنگ هشت ساله نمرده است كه برايش مجلس ختم بگيريم.
جنگ هشت ساله شهيد شد. و شهيد زنده است.
و خون شهيد در همه رگه ای جامعه جاريست. اگر چشم بگشاييم و اگر گوش بسپاريم به آن كه گفت:
«امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار جنگ پابرهنه ها و مرفهين بيدرد شروع شده است...
سرمقاله ی مجله ی سوره به قلم سردبیر آقای وحید جلیلی
آقای جلیلی الآن سردبیر مجله ی راه هستن.
این متن رو که خوندم دیدم واقعا داره به نکاتی اشاره می کنه که کم کم داره آرمان هامون رو به حاشیه می کشه.
پیشنهاد می کنم حتما تا آخرش بخونید
البته شاید متنش کمی قدیمی باشه اما باز هم قابل بررسیه!
آن روزها كه دسته دسته تابوت برادران ما از جبهه برميگشت؛ ضد انقلابهاي مذهبي در خيمه های نخوت خود زيارت عاشورا و دعای توسل و ندبه را بهانه كرده بودند و در پايان هر روضه و گريه و توسل خويش كسانی را نفرين ميكردند كه مانع ظهور آقا شده اند. كساني را كه دين را از خلوص و معنويت و نزاهت خود دور كرده و به شائبه سياست و دنياطلبي آلوده اند. كساني را كه حاضر نيستند قبول كنند حكومت قبل از ظهور آقا باطل است.
***
آن روزها كه در جبهه هر زيارت عاشورا مقدمه عملياتي بود كه خون قلب بسيجي ها را به خود ميخواند، ضد انقلابهاي مذهبي هزار هزار بار ذكر گفتند و توسل پيدا كردند و اشك ريختند و خون از دماغ هيچكدامشان نيامد.
ضد انقلابهاي مذهبي دوست داشتند براي حسينی گريه كنند كه به تاريخ پيوسته است و به حماسه اي دخيل ببندند كه تمام شده باشد.
حسين زنده براي آنها خطرناك بود. همانگونه كه براي اهل كوفه. ممكن بود از حنجر چنين حسينی هر لحظه نداي «هل من ناصر ينصرني» فوران كند.
***
و اين روزها چه بسيار ضد انقلابهای انقلابی كه ميخواهند همان بلايی را كه ضد انقلاب های مذهبی بر سر بزرگترين حماسه ی تاريخ آوردند در مورد پژواك ايراني آن كه «هشت سال دفاع مقدس» مينامندش تكرار كنند.
ميخواهند در سوگ «جنگي كه بود» ، «جنگي كه هست» را بپوشانند و بفراموشانند.
حاضرند- تا دلتان بخواهد- براي «جنگي كه بود» نوحه سرايی كنند و به ياد شهدايش اشك بريزند به شرط آنكه در همان تاريخ و جغرافيا باقی بماند و پايش را از گليمش درازتر نكند.
جنگي دوستداشتني. كه ميتوان از آن خاطره های راست و دروغ تعريف كرد ميتوان برايش جلوی انواع و اقسام دوربينها و ميكروفنها آه كشيد. جنگی براي صلح. جنگی براي دفاع از وطن. جنگی در تراز جنگ ويتنام يا كره يا كوبا يا...
«هر روز ما در جنگ بركتی داشته ايم كه در همه صحنه ها از آن بهره جسته ايم.
ما انقلابمان را در جنگ به جهان صادر كردهايم.
ما مظلوميت خويش و ستم متجاوزان را در جنگ ثابت كرده ايم.
ما در جنگ پرده از چهره تزوير جهانخوارن كنار زديم.
ما در جنگ دوستان و دشمنانمان را شناختهايم.
ما در جنگ به اين نتيجه رسيدهايم كه بايد روی پای خودمان بايستيم.
ما در جنگ ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب را شكستيم.
ما در جنگ ريشه هاي پربار انقلاب اسلاميمان را محكم كرديم.
ما در جنگ حسن برادری و وطندوستی را در نهاد يكايك مردمان بارور كرديم.
ما در جنگ به مردم جهان و خصوصاً مردم منطقه نشان داديم كه بر ضد تمامی قدرتها و ابرقدرتها ساليان سال ميتوان مبارزه كرد.
"و از همه اينها" مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق يافت....
***
«اسلام انقلابي» كه امام مهمترين بركت جنگش ميداند چيست؟ و چه جايگاهي در مجموعه برنامه ها و مراسم هاي هفته دفاع مقدس و مناسبتهاي مشابه دارد؟
***
به احترام خون شهدا خواهرم حجابت، برادرم نگاهت و ديگر هيچ!!!
شده است كه در كنار ده ها هزار تابلو و پوستر و پلاكارد و ديوارنويسي و ... كه چنين شعاری رادر خود جای داده اند حتي يكبار ببينيد كه مخاطبان را براي ارزش و آرمان ديگري به خون شهدا قسم داده باشند؟
مثل اينكه:
به احترام خون شهدا بيت المال را غارت نكنيد.
به احترام خون شهدا كوخ نشين ها را دريابيد.
به احترام خون شهدا در برخورد با مفسدين اقتصادي اين همه استخاره نكنيد.
به احترام خون شهدا مبارزه با فقر و فساد و تبعيض را به رسميت بشناسيد.
به احترام خون شهدا اسلام ناب را لگدكوب متحجرين و مقدسمآبان نكنيد.
به احترام خون شهدا «سرمايه داري + 17 ركعت» را اسلام انقلاب معرفي نكنيد.
به احترام خون شهدا....
برگزاري مراسم های خنثی و يادبودهاي نوستالژيك براي هشت سال جهاد جانانه فرزندان خميني به چه نتيجه ای در گسترش رفتار علوی، مبارزه با فقر و فساد و تبعيض، رسيدگي به محرومان و مستضعفان و كاهش اختلاف طبقاتي و ... انجاميده است؟
اصلاً قرار بوده است كه چنين رويكردي در كار فرهنگی براي دفاع مقدس غالب شود يا برعكس قرار بر اين است كه به جامعه يادآوري كنيم كه ميتوان از شهدا حرف زد و اهل مبارزه هم نبود.
آيا در عمل بايد به ملت تفهيم كرد كه نسبت شهادت و عدالت خواهی تباين است و اين دو مفهوم در قاموس اسلام ناب آمريكايي هيچ ربطي با هم ندارند و قرار نيست بعد از هر ياد و ذكری از شهدا موتور آرمان خواهي در جامعه جا بگيرد و با استناد به سلوك و سيره شهدا و بسيجيان واقعی دست مطالبه مردم يقه اصحاب قدرت را برای وفا به عدالت در عرصه های فردی و اجتماعی بچسبد و چرخه ثروت ـ قدرت را با مشكل مواجه كند؟
قرار نيست تجربه دفاع مقدس تكرار شود. قرار نيست مفهوم و پيام و آرمان عاشورا در زير آتش گلوله و در ميدان جنگي نا برابر بازخوانی شود و به آن انفجار نوراني 8 ساله برسد!
قرار نيست مفهوم و پيام و آرمان دفاع مقدس در ميدان جنگ فقر و غنا، جنگ پابرهنه ها و مرفهين بيدرد مرور شود و به نتايج خطرناك و حركت آفرين برسد!
قرار نيست كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا باشد و هر زميني و هر زمينهاي كار حسيني بطلبد!
***
جنگ هشت ساله نمرده است كه برايش مجلس ختم بگيريم.
جنگ هشت ساله شهيد شد. و شهيد زنده است.
و خون شهيد در همه رگه ای جامعه جاريست. اگر چشم بگشاييم و اگر گوش بسپاريم به آن كه گفت:
«امروز جنگ حق و باطل، جنگ فقر و غنا، جنگ استضعاف و استكبار جنگ پابرهنه ها و مرفهين بيدرد شروع شده است...
سرمقاله ی مجله ی سوره به قلم سردبیر آقای وحید جلیلی
آقای جلیلی الآن سردبیر مجله ی راه هستن.