چرا سرعت نور ،مبنای زمانه؟

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
سلام دوستان من خونه اینترنت ندارم وقتایی هم که میام یونی اینجا مطلب میگذارم به همین دلیل دیر به دیر میگذارم.
بله 8911 شما درست گفتین اما یکی از علل اینکه جهان های موازی اومده بیرون اینکه ریسمان مدعی هستش که بعضی از ابعاد از دید ما غیر قابل دیدن هستن حتی در شیمی هم داریم که الکترونهایی که در فاصله خیلی دوری از هم قرار دارند طوری رفتار میکنن انگار کنار یکدیگر هستند یعنی پل های ارتباطی دارند که کلا فاصله رو نا دیده میگیرند و این داره دانشمندان رو دیوانه میکنه. الان نمیتونم چون سرویس داره میره و منم باس برم ولی سعی میکنم فردا بیام یونی(فقط به خاطر شما دوستان) و بازم مطلب بگذارم.


خدا خیرت بده ریل جان عزیز!
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام بچه ها / نظريه من به بن بست خورد

راستش هيچكس به حرفم گوش نميده و حرفم رو تحليل نميكنه :دي :d

يك استاد پيدا كردم تا 10 دقيقه پشت سرش ميدويدم و واسش توضيح ميدادم ، نامرد حداقل 2 ديقه صبر نكرد ، سريع راه ميرفت من بدو بدو پشت سرش توضيح ميدادم . آخرش هم سوار ماشينش شد و گفت : اكثرا ميخوان نسبيت عام و سفر در زمان رو رد كنند ، هه هه هه زد زير خنده

ولي با حرفاي اون من مطمئن تر شدم به تز خودم
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
سلام بچه ها / نظريه من به بن بست خورد

راستش هيچكس به حرفم گوش نميده و حرفم رو تحليل نميكنه :دي :d

يك استاد پيدا كردم تا 10 دقيقه پشت سرش ميدويدم و واسش توضيح ميدادم ، نامرد حداقل 2 ديقه صبر نكرد ، سريع راه ميرفت من بدو بدو پشت سرش توضيح ميدادم . آخرش هم سوار ماشينش شد و گفت : اكثرا ميخوان نسبيت عام و سفر در زمان رو رد كنند ، هه هه هه زد زير خنده

ولي با حرفاي اون من مطمئن تر شدم به تز خودم

سلام دوست عزیز...........
میگفتی نظریت در چه موردیه خودم برات تحلیل میکردم :biggrin:
در هر صورت از کار و تلاش رو نظریه دست نکش
تو میتونی;)
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
سلام بچه ها / نظريه من به بن بست خورد

راستش هيچكس به حرفم گوش نميده و حرفم رو تحليل نميكنه :دي :d

يك استاد پيدا كردم تا 10 دقيقه پشت سرش ميدويدم و واسش توضيح ميدادم ، نامرد حداقل 2 ديقه صبر نكرد ، سريع راه ميرفت من بدو بدو پشت سرش توضيح ميدادم . آخرش هم سوار ماشينش شد و گفت : اكثرا ميخوان نسبيت عام و سفر در زمان رو رد كنند ، هه هه هه زد زير خنده

ولي با حرفاي اون من مطمئن تر شدم به تز خودم



منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!

یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!

خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....



خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!:D
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!

یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!

خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....



خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!:D

نه بابا من كم بيارم ؟؟؟

محكم سر جاي خودم ايستادم و از حرفم دفاع ميكنم / فقط دارم مطالعات رو بيشتر ميكنم تا دلايل بيشتري بيارم

ميگم كه با حرفاي استاد من مطمئن تر شدم از گفته هاي خودم / چون اونم دقيقا حرفاي منو تكرار ميكرد اما با يك ادبيات ديگه ، بعد خودش نميفهميد همين جمله هاي كه داره ميگه نظريه رو نقض ميكنه


بازم ميگم شايد منم هنوز نفهميدم قضيه چيه و دركـ غلطي دارم
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!

یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!

خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....



خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!:D

سلام

می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..


نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!:)
 

black banner

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام

می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..


نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!:)

تبسم راست ميگه / بگو ...

حق كپي محفوظ است و با متخلفين برابر قانون عمل ميشود :) :دي
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
دمتون گرم تو همه ی زمینه ها فعالین:biggrin:
الان یه سوال پیش اومده ؟؟؟؟؟
بحث این تایپیک تموم شد؟

:D
دقیقــا!!


بحث که قرار بود جناب ریل هر موقع وقت کنن بیشتر توضیح بدن!

اما به طور کلی این قصه سر دراز دارد....
 

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
سلام

می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..


نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!:)

تبسم راست ميگه / بگو ...

حق كپي محفوظ است و با متخلفين برابر قانون عمل ميشود :) :دي


هه هه
هه
هه
هه

...!
بابا این حرفا چیه!
اختیار دارین!
شاید شما هم قبول نکنین ها!
حالا از ما گفتن بود!

ببینید آیا ((جهل)) صفت سلبی هست یا ثبوتی؟
همه میگن صفت سلبی! درحالی که چنین نیست!چون که خدا دارای صفات سلبی است، که جهل نباید شامل این صفات سلبی شود!
خب؟!

اصلابزار ببینم خودتون میتونید بفهمید یا نه!

این متن کتابه:
(صفات سلبی، آن دسته از صفاتند که نقص و کاستی _ مانند جهل _ را از خدا نفی میکنند. از آنجا که نقص، نوعی سلب کمال است، بنابر این، سلب سلب کمال ، خود به نوعی اثبات و کمال بر میگردد؛ مثلا جهل به معنای سلب علم است و سلب سلب آن، اثبات علم است.
هدف صفات سلبی، این است که نسبت نقص و کاستی را از خدا سلب کنند و در نهایت آنچه میماند، کمالات است. چون انسانها با نقص و محدودیت بیشتر آشنایند،صفات سلبیه برایشان مفهوم تر و روشن تر از صفات کمالیه است و آنها را بیشتر به تعالی خدا راه مینماید.)


حالا به نظر شما _جهل _ چیه؟

خیلیا میگن اون دسته از صفاتی که خدا ندارد میشود صفت سلبی؛ در حالی که با تعریف کتاب تناقض دارد، چرا که میگوید صفاتی رو که خدا دارد به دودسته تقسیم میشود:1- صفت سلبی 2-صفت ثبوتی
من میگم :خب ببخشید مگه نمیگن که صفاتی رو که خدا داره(دقت کنید ،میگیم داره!) به دو دسته تقسیم میکنن؟!،پس چرا ((جهل))، که خدا نمیتواند آن را داشته باشد، جزو صفات سلبی ،که خدا اون صفات رو داراست ، قرار میدید؟
من در جواب میگم که:نه، خدا سلب جهل را دارد! نه خود جهل را!
خب ؟!
که این سلب جهل یعنی ، علم؛که میشود صفت ثبوتی!

حال کردین!
یعنی صفات سلبی ،همان صفات ثبوتیند!

اگه گرفتین تا بیشتر ادامه بدم!

(البته با رعایت حق کپی!:D)

خدا کنه تا حالا تونسته باشم مطلب رو برسونم!
مدیر تالار اسلام و قران که نفهمید من چی میگم!چون نوشتاری هست نمیشه زیاد درست مطلب رو تفهیم کرد!

البته احتمال میدم بگید که دارم با کلمات بازی میکنم ولی به نظرم این بهونه کسانی بود که نظر منو قبول نداشتن!ولی بازم استاد مایید و صاحب اختیار!
 
آخرین ویرایش:

شهریاری 2

کاربر فعال تالار اسلام و قرآن
کاربر ممتاز
نه بابا من كم بيارم ؟؟؟

محكم سر جاي خودم ايستادم و از حرفم دفاع ميكنم / فقط دارم مطالعات رو بيشتر ميكنم تا دلايل بيشتري بيارم

ميگم كه با حرفاي استاد من مطمئن تر شدم از گفته هاي خودم / چون اونم دقيقا حرفاي منو تكرار ميكرد اما با يك ادبيات ديگه ، بعد خودش نميفهميد همين جمله هاي كه داره ميگه نظريه رو نقض ميكنه


بازم ميگم شايد منم هنوز نفهميدم قضيه چيه و دركـ غلطي دارم


نسل جدید بسیار باهوش تر از نسل سومه!
دیگه استادا پیر شدن!هوش و حواس گذشته رو دیگه ندارن!باید ما جوونا بریم جاشونو پر کنیم!:D
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
تبسم راست ميگه / بگو ...

حق كپي محفوظ است و با متخلفين برابر قانون عمل ميشود :) :دي

سلام

می گم حالا بفرمائید کجای کتابست ما نیز اطرافیان رو مطلع کنیم!
خودم هنوز اندیشه هارو برنداشتم..


نگران نباشید حق کپی رایت رو رعایت می کنیم با ذکر منبع تصحیح می کنیم..!:)

منم همین تجربه رو داشتم ، یه چیزی توی کتاب اندیشه یکمون بود که با حرف خیلیا تناقض داشت؛یعنی همه یه برداشت دیگه ازش داشتن!(میفهمی چی میگم؟! اندیشه یک که مثل دو دوتای سوم دبستانه!)
به استادم که گفتم که نگاه تعجبانه بهم کرد بعد بهم گفت: برو بابا!
بعد داشت میرفت توی اتاق اساتید!

یه همچین رفتاری که استاد شما باهات داشت!
من بهم برخورد!
بعد به یه استاد دیگه گفتم ،بازم حرف منو قبول نکرد؛ نیم ساعت باهم صحبت کردیم ولی هی نه اون قبول میکرد نه من حرف اونو قبول میکردم!
دیگه ول کردم بعد رفتم پیش یکی دیگه که عضو هیئت علمی دانشگاه بود!
اون گفت کتاب اشتباه نوشته!
یعنی پیش 3 تا استاد رفتم!میفهمی یعنی چی؟! 3تا! تازه یکی شم عضو هیئت علمی دانشگاه بود!

خلاصه اینقدر اعصابم خورد بود که نگو!
بعد یک هفته تحقیق، و کل کل کردن با چند نفر دیگه، آخر به این نتیجه رسیدیم که حرف من درسته!
یه مقاله یکی از دوستام که اونم اولش قبول نمیکرد(درضمن پژوهشگر برتر دانشگاه پردیس قم شده توی همین ضمینه)، بهم داد که حرف من رو اثبات میکرد،گرفتم از ایمیلم بعد گفتم برم بدم به استادم؛خلاصه سرتو به درد نیارم،وقتی بهش دادم یه جوری پیچوند که نه منظورم همونی بود که تو گفته بودیو اینا....



خلاصه میخام بگم روی حرفت قاطعانه بایست!
انشتین هم اولش همین رفتارو باهاش کردن!
خلاصه ما دانشمندا باید این چیزا برامون طبیعی بشه!:D

هه هه
هه
هه
هه

...!
بابا این حرفا چیه!
اختیار دارین!
شاید شما هم قبول نکنین ها!
حالا از ما گفتن بود!

ببینید آیا ((جهل)) صفت سلبی هست یا ثبوتی؟
همه میگن صفت سلبی! درحالی که چنین نیست!چون که خدا دارای صفات سلبی است، که جهل نباید شامل این صفات سلبی شود!
خب؟!

اصلابزار ببینم خودتون میتونید بفهمید یا نه!

این متن کتابه:
(صفات سلبی، آن دسته از صفاتند که نقص و کاستی _ مانند جهل _ را از خدا نفی میکنند. از آنجا که نقص، نوعی سلب کمال است، بنابر این، سلب سلب کمال ، خود به نوعی اثبات و کمال بر میگردد؛ مثلا جهل به معنای سلب علم است و سلب سلب آن، اثبات علم است.
هدف صفات سلبی، این است که نسبت نقص و کاستی را از خدا سلب کنند و در نهایت آنچه میماند، کمالات است. چون انسانها با نقص و محدودیت بیشتر آشنایند،صفات سلبیه برایشان مفهوم تر و روشن تر از صفات کمالیه است و آنها را بیشتر به تعالی خدا راه مینماید.)


حالا به نظر شما _جهل _ چیه؟

خیلیا میگن اون دسته از صفاتی که خدا ندارد میشود صفت سلبی؛ در حالی که با تعریف کتاب تناقض دارد، چرا که میگوید صفاتی رو که خدا دارد به دودسته تقسیم میشود:1- صفت سلبی 2-صفت ثبوتی
من میگم :خب ببخشید مگه نمیگن که صفاتی رو که خدا داره(دقت کنید ،میگیم داره!) به دو دسته تقسیم میکنن؟!،پس چرا ((جهل))، که خدا نمیتواند آن را داشته باشد، جزو صفات سلبی ،که خدا اون صفات رو داراست ، قرار میدید؟
من در جواب میگم که:نه، خدا سلب جهل را دارد! نه خود جهل را!
خب ؟!
که این سلب جهل یعنی ، علم؛که میشود صفت ثبوتی!

حال کردین!
یعنی صفات سلبی ،همان صفات ثبوتیند!

اگه گرفتین تا بیشتر ادامه بدم!

(البته با رعایت حق کپی!:D)

خدا کنه تا حالا تونسته باشم مطلب رو برسونم!
مدیر تالار اسلام و قران که نفهمید من چی میگم!چون نوشتاری هست نمیشه زیاد درست مطلب رو تفهیم کرد!

البته احتمال میدم بگید که دارم با کلمات بازی میکنم ولی به نظرم این بهونه کسانی بود که نظر منو قبول نداشتن!ولی بازم استاد مایید و صاحب اختیار!

نسل جدید بسیار باهوش تر از نسل سومه!
دیگه استادا پیر شدن!هوش و حواس گذشته رو دیگه ندارن!باید ما جوونا بریم جاشونو پر کنیم!:D

ببخشید دوستان قصد جسارت ندارم
اما این پست ها اسپم محسوب میشه و هیچ ربطی به موضوع تایپیک نداره
در صورت مشاهده توسط مدیران ارشد میتونه به گرفتن اخطار و عواقبش منجر بشه
موفق باشید;)
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
ببخشید دوستان قصد جسارت ندارم
اما این پست ها اسپم محسوب میشه و هیچ ربطی به موضوع تایپیک نداره
در صورت مشاهده توسط مدیران ارشد میتونه به گرفتن اخطار و عواقبش منجر بشه
موفق باشید;)

سلام
سال نوتون مبارک

بله
در واقع حق با شماست

اما نمی دونم چرا همش حس می کنم این تاپیک یه جورایی خوصوصی یا شایدم متروکست!:دی

فقط خودمون میایم
با هر ازگاهی رهگذری که زود می گذره

اما خوب به هر حال شما درست می فرمایید
ما نیز رعایت می کنیم|:
-----

من جدیدا داشتم بازم در این رابطه مطالعه می کردم
یه جاهایی اومدن این نظریه ی ریسمان هارو رد کردن و گفتن در حد یک فرضیست و نباید انقدر بهش بها داد و چه می دونم برای رد آخرت و این جور چیزاس
به این صورت که دنیایی که در دین بهش اشاره شده طولی هست و نه موازی
اما این نظریه خلاف این رو میگه

کمی گیج شدم
هر چند وقتم برای مطالعه ی بیشتر خیلی کمه اما دوباره نظم فکریم رو به چالش کشید....

از جناب ریل هم که خبری نیست که نیست..!
 

jaky

عضو جدید
طبق فرمول اثبات شده / فقط روي كاغذ

تا حالا هيچكس با سرعت نور يا نزديك نور حركت نكرده ببينم چي ميشه / چون تجربي نيست يكم فهم سخته

جالب تر اينكه توي قران هم ذكر شده :) اعداد توي قران اومده با يك ضرب و تقسيم دقيقا چنين نتيجه اي حاصل ميشه
اینجوری ها هم نیستا
الان دارن از اینا کلی استفاده میکنن. اصلا اساس خیلی از آزمایش هایی که تو سرعت های نزدیک نور انجام میشه همینه. فیزیک ذرات بنیادی به شدت از این اصول استفاده میکنه. نه روی کاغذ نیست. در حال اجرا هست عزیزم
 

jaky

عضو جدید
سلام دوستان من خونه اینترنت ندارم وقتایی هم که میام یونی اینجا مطلب میگذارم به همین دلیل دیر به دیر میگذارم.
بله 8911 شما درست گفتین اما یکی از علل اینکه جهان های موازی اومده بیرون اینکه ریسمان مدعی هستش که بعضی از ابعاد از دید ما غیر قابل دیدن هستن حتی در شیمی هم داریم که الکترونهایی که در فاصله خیلی دوری از هم قرار دارند طوری رفتار میکنن انگار کنار یکدیگر هستند یعنی پل های ارتباطی دارند که کلا فاصله رو نا دیده میگیرند و این داره دانشمندان رو دیوانه میکنه. الان نمیتونم چون سرویس داره میره و منم باس برم ولی سعی میکنم فردا بیام یونی(فقط به خاطر شما دوستان) و بازم مطلب بگذارم.
سلام به همه دوستان
ببخشید که پا برهنه وسط بحث میام
یه توضیح کوچیک از دید خودم میخوام بدم. علما اصلاح کنن.
ریسمان هارو به مدل های مختلف در نظر میگیرن
مثلا میگن آقا این شبیه دایره باشه. یا مثلا شبیه 8 باشه یا چیز های دیگه
بعد که میان با اون سیستمی که در نظر گرفتن براش ریاضی مینویسن. نیاز به ابعاد اضافی پیدا میکنن برای توضیح کامل
بعد میبینیم که این ریاضیات پدیده های کنونی در درجه های پایین تر رو توضیح میده اینجاست که میگیم این ریسمان درست هست. بعد میایم از چیزای دیگه ای که این ریاضیات به ما میده ولی هنوز دیده نشده یه تعریف هایی میکنیم. اونوقت آزمایش میکنیم و میریم جلو ...
همیشه فیزیک ما همین بوده نظریه هایی میان و کامل تر میکنن. و نتایج بهتری میدن و همواره به دنبال نظریه ای هستیم که کامل باشه. ریسمانم همینه.
 

real Crysis

اخراجی موقت
سلام دوستان این اولین پست بعد از عید نوروز هستش.
در مورد اینکه چرا شکل ریسمان هارو اینطوری در نظر میگیرن باید بگم چون هر کدام از این حالات دارای خواصی هستند که شرایط دنیای ما رو به راحتی بیان میکنه.
مثلا ما معتقدیم که ریسمان گراویتون(نیروی گرانشی)ریسمانی حلقوی هستش به این علت که دایره ای بودن یا به عبارتی حلقوی بودن میتونه این امکان رو بهش بده که بین ابعاد متفاوت حرکت کنه و درست به همین دلیل است که ما هر روزه میتوانیم به راحتی بر نیروی گرانش فائق امده و ان را بشکنیم،که این بدین معنا هستش که گراویتون یک ذره بسیار فرٍّار هستش و تمام سعی دانشمندان برای ردیابی ان تا به امروز بی نتیجه بوده میتوان از این دست به تلاش هایی که در (LHC:Large Hadron Collider) که به ان CERN نیز میگن برای شبیه سازی لحظات اغازین خلقت به وسیله شتاب دادن به دو هسته (هیدروژن یا هلیوم کاملا یادم نمیاد کودوم بود البته به شکل یونیزه شده و بدون الکترون) وتا رسیدن به سرعت نور و سپس برخورد به یکدیگر و تبدیل شدن به مواد زیر اتمی مانند همانچه که در پست های قبلتر اعلام کرده بودم(همان گلوئن و ......)
و ثبت تمامی این لحظات به امید یافتن اثری از گراویتون و یا انرژی و اثر ان که در حال گذار به ابعاد دیگر.
 

real Crysis

اخراجی موقت
سلام دوستان امروز اومدم بگم که یادتونه که میگفتیم که سفر در زمان غیر ممکنه من تونستم یه راهی پیدا کنم که اونو ممکن کنه البته هنوز تئوری هستش ولی امکان سفر در زمان وجود داره.
بحث تئوری ریسمان رو هم از فردا ادامه میدم امروز واقعا حوصله ریسمانو ندارم نمیدونم میدونید یا نه این تئوری بسیار سنگین هستش حتی فکر کردن بهشم کلی انرژی از ادم میگیره.
در مورد جهان های موازی هم باید بگم به تعداد بی نهایت جهان موازی میتونه وجود داشته باشه.
 

Taßa§om

عضو جدید
کاربر ممتاز
سلام دوستان امروز اومدم بگم که یادتونه که میگفتیم که سفر در زمان غیر ممکنه من تونستم یه راهی پیدا کنم که اونو ممکن کنه البته هنوز تئوری هستش ولی امکان سفر در زمان وجود داره.
بحث تئوری ریسمان رو هم از فردا ادامه میدم امروز واقعا حوصله ریسمانو ندارم نمیدونم میدونید یا نه این تئوری بسیار سنگین هستش حتی فکر کردن بهشم کلی انرژی از ادم میگیره.
در مورد جهان های موازی هم باید بگم به تعداد بی نهایت جهان موازی میتونه وجود داشته باشه.

سلام

یعنی نمی خواین راهتونو بگین؟
یعنی واقعا فقط اومدین مارو بزارین تو خماری؟
یعنی بازم رفتین تا 4 هفته بعد..
به امید فردا....


آهـــ

شاید در جهانی موازیِ اکنون یکی باشه که همیشه همون لحظه جواب سوالامو میده و منم انقدر مسائل گنگ و نصفه نیمه تو ذهنم نیست!!!:دی
 

real Crysis

اخراجی موقت
سلام

یعنی نمی خواین راهتونو بگین؟
یعنی واقعا فقط اومدین مارو بزارین تو خماری؟
یعنی بازم رفتین تا 4 هفته بعد..
به امید فردا....


آهـــ

شاید در جهانی موازیِ اکنون یکی باشه که همیشه همون لحظه جواب سوالامو میده و منم انقدر مسائل گنگ و نصفه نیمه تو ذهنم نیست!!!:دی


نه عزیزم هنوز ناقص هستش گفتم اول کامل کنم بعد بگم اگه دوست داشته باشین میتونم نصفه هم بگم ولی میدونم خودتون متوجه نمیشید.
 

Mohsen 89

مدیر تالار فیزیک
مدیر تالار
کاربر ممتاز
نه عزیزم هنوز ناقص هستش گفتم اول کامل کنم بعد بگم اگه دوست داشته باشین میتونم نصفه هم بگم ولی میدونم خودتون متوجه نمیشید.

real جان........
یه پیشزمینه ای چیزی بگو شاید بتونیم تو کامل کردنش کمکت کنیم:D
 

real Crysis

اخراجی موقت
real جان........
یه پیشزمینه ای چیزی بگو شاید بتونیم تو کامل کردنش کمکت کنیم:D


چرا که نه.مربوط به انرژی مواد سازنده بدن انسان میشه واینکه نیاز به انرژی زیادی هست در واقع اساس تئوری من بر این استواره که نیاز نیست شما در گذشته جایی بوده باشین تا بتونین دوباره به همونجا برگردین در واقع من میگم اگه بتونید به میزان کافی انرژی رو در یک نقطه جمع کنید میتونید به اون نقطه جابجا شید حتی اگه قبلا اونجا نبودید.البته ممکنه تبعاتی هم داشته باشه مثل اینکه با دریافت انرژی از اون محیط هر کسی که در نزدیکی اونجا باشه ممکنه کشته بشه به این صورت که بدن انسان مثل یه باطری بزرگ میمونه که میشه در انی اونو دشارژ یا خالی کرد که منجر به خاموش شدن(مرگ)افراد ویا حتی گیاهانی که اونجا هستند میشه.بریم دیگه رو ریسمان.
 

real Crysis

اخراجی موقت
خوب اگه تکرا ریه ببخشید هرچی گشتم نتونستم به یاد بیارم وپیدا کنم تا کجا گفتم.
همونطور که قبلا هم گفتم به صورت پایه ای این تئوری برای شرح بوزون ها بود که یکی از شاخه های ان به بزونیک مربوط میشود.
اولین شاخه به نام بزونیک همانطور که از اسمش پیدا است تنها شامل بزون ها میشود و در ان فقط این ذرات نقش ایفا میکنند و در ان هردو نوع ریسمان باز وبسته وجود دارد.البته در این تئوری تاکیون ها هم دخیل هستند.تاکیون ها ذراتی هستند که فرض شده و بدون جرم هستند از این جهت هرگز مشاهده نشده اند واین تذوری درات دیگر فرهی و غیر فیزیکی هم دارد که نتیجه ان ذراتی به نام گاستس(ghost) میباشند که به شبح معروفند در این تئوری تعداد ابعاد از همه تئوری ها بیشتر است به 26 عدد میرسد.من برم اگه تونستم شب بازم میام ادامه میدم.
 

jaky

عضو جدید
خوب اگه تکرا ریه ببخشید هرچی گشتم نتونستم به یاد بیارم وپیدا کنم تا کجا گفتم.
همونطور که قبلا هم گفتم به صورت پایه ای این تئوری برای شرح بوزون ها بود که یکی از شاخه های ان به بزونیک مربوط میشود.
اولین شاخه به نام بزونیک همانطور که از اسمش پیدا است تنها شامل بزون ها میشود و در ان فقط این ذرات نقش ایفا میکنند و در ان هردو نوع ریسمان باز وبسته وجود دارد.البته در این تئوری تاکیون ها هم دخیل هستند.تاکیون ها ذراتی هستند که فرض شده و بدون جرم هستند از این جهت هرگز مشاهده نشده اند واین تذوری درات دیگر فرهی و غیر فیزیکی هم دارد که نتیجه ان ذراتی به نام گاستس(ghost) میباشند که به شبح معروفند در این تئوری تعداد ابعاد از همه تئوری ها بیشتر است به 26 عدد میرسد.من برم اگه تونستم شب بازم میام ادامه میدم.
سلام
من یکمی میشه گفت در این بخش ریسمان اطلاعات ندارم.
از بحث گروپ تئوری میتونی یکم بازش کنی؟ ریاضیش یعنی. بحث های تقارن و ابعادش. تو چه گروهی باهاش کار میکنین و ...
 
بالا