نامه ای به دنیا..

خیال شیشه ای

مدیر بازنشسته
کاربر ممتاز


سلام دنیا؟ خوبی؟ حسابی داری حال میکنی؟ چه خبر؟

آخه این چه وضعشه؟

چرا همه از دستت ناراحتن؟ چرا همه دارن آه می کشن؟ چرا هیشکی دوستت نداره؟

چرا جواب آروزوهاشون رو نمیدی؟ نمی بینی یکی می خواد ماشینشو عوض کنه، یکی می خواد کنکور قبول شه، یکی صفا سیتی می خواد، یکی عشقش رو گم کرده.

یکی منتظر دیدن یاره، یکی ناراحت از دست دادن یاره، یکی استرس جدایی، یکی استرس بله گرفتن( خداییش این دیگه قشنگه، بد نیست که)

معلوم هست چه میکنی؟ بسه دیگه این همه آزار و اذیت.

خوبه حالا همه چیز رو نگفتم. زلزله و سیل و آدم کشی یادم نرفته ها.

آخرش هم میگی اینا همه قانون دنیاست که شما آدما درک نمی کنین. به جان تو ترکیدیم بس که درک نکردیم.

آخیش میگن دیگه خیلی از عمرت نمونده، دیگه داریم از دستت راحت میشیم.

اما از حق نگذریم خوبی هایی هم داری، امروز باغبون دانشگاه رو دیدم وسط درخت ها داشت نمار می خوند یه حالی شدم. یا بعضی وقتا چهره یه بچه معصوم ناز رو میبینیم زندگی واسمون عوض میشه یا ...

آره یادم نرفته مرام هایی که برام گذاشتی و کارایی که برام کردی. حداقلش این بود که تونستم خودمو بهتر پیدا کنم.

هر کسی یه چیزی میگه، یکی میگه برو دنیا دیگه نمی خواییمت، یکی میگه بمون هنوز خیلی کار دارم باهات.

راستی نظر شما چیه؟
 
وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند.وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم :gol::gol:
 

M@HYA-J00N

عضو جدید
کاربر ممتاز
وایسا دنیا وایسا دنیا من میخوام پیاده شم....
 

nedashiva

کاربر بیش فعال
دنیا وایسا تا انتقاممو ازت بگیرم بعد بروووووووووووو
 
بالا