کرد زبان کسی رو داریم

aradoleh

اخراجی موقت
تلخ ترین نوروز کردستان۲۵اسفند سالروز بمباران شیمیایی حلبچه بدستان پلید رژیم بعث عراق درراستای عملیات انفال (نسل کشی کردها) سال [FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif][/FONT][FONT=Georgia, Times New Roman, Times, Serif]حَلَبچه یا حلبجه (به کردی: هه‌له‌بجه Helebce) از شهرهای کردستان عراق در 10-15 کیلومتری مرز ایران و 225 کیلومتری شمال شرقی بغداد است. جمعیت حلبچه در حدود 80.000 نفر است که بیشتر ایشان کرد هستند. حلبچه از مناطق گورانی‌زبان بوده که در آن کردی سورانی به مرور جانشین گویش گورانی گشته است.[/FONT]
مردم بی دفاع حلبچه در جریان جنگ ایران و عراق، در تاریخ ۱۶ تا ۱۷ مارس ۱۹۸۸ توسط رژیم بعث عراق طی عملیاتی مرسوم به عملیات انفال بمباران شیمیایی شدند و پیرامون ۵ هزار نفر به‌ویژه کودکان و زنان و سالخوردگان آن کشتار شدند. حلبچه در آن زمان در اشغال نیروهای ایرانی و همچنین در دست گروه‌های کرد بود

halabjah is waiting for coming spring , for ever
halabjah genocide never would be forgetable The Halabja( Helebce) poison gas attackwas a genocide massacre occurred in the period of March 16-17, 1988, during the closing days of the Iraq_iranwar , when chemical weapons were used by the Iraqi government forces in the Kurdish town , halabjah in Iraqi jurdestan . The attack quickly killed thousands of people and animals (around 5,000 dead) and injured around 10,000, all of them civilians; thousands more died of complications ,diseases, andbirth defects in the years after the attack. The incident, which some define as an act of genocide , was as of 2010 the largest-scale chemical weapons attack directed against a civilian-populated area in history
 

manwolf

عضو جدید
 

manwolf

عضو جدید
قصه اصحاب کهف یک شوخیست؛اینجا یک روز که بخوابی همه تورا ازیادمیبرند ...

 

manwolf

عضو جدید
ئـه ی ئاوینه ی دولبه ری، زارت گول، زولـفت زه ری:
ای آئینه دلبری، گونه هایت گل و زلفت طلا
با هه ناسه م نه ت گری، رووی خوت بینه به م لاوه:
مگذار آهم ترا بگیرد، رو در روی من كن
با شه و بروا، سه حه ر بی، باخی گولان وه به ر بی:
بگذار شب رود و سحر آید و باغ به گل بنشیند
گه ر تو مه یلت له سه ر بی، كافه ر ئیسـلای ناوه:
اگـر تـو بخواهی كافر هم مسمان خواهد شد
هاتم به بونه ی خالت، توشی داوی زولفت بوم:
به طمع دانه ی خالت، در دام زلفت افتادم
طه یریكی نابه له د بووم، نه مزانی دانه و داو:
پرنده ای بی تجربه بودم و دانه و دام را نمی شناختم
له سایه ی چاوه كانت بوویه ره ندی خه رابات:
در سایـه چـشـمانت رند خراباتی شدم
له لای پیری مه یخانه، خه رقم له گروی مه ی ناوه:
نزد پیر میخانه، خرقه ام را گرو می گـذاشـته ام
له ده ردی بی ده رمانی، كه وتومه سه ر گه ردانی:
از درد بی درمانی، سرگردان شده ام
به جوابی "لن ترانی" چبكه م روحم سووتاوه:
جواب "لن ترانی" روح و روانم را سوزانده است
 

manwolf

عضو جدید
[FONT=arial,helvetica,sans-serif]استفاده از عکس های این وب سایت با ذکر نام عکاس مجاز می باشد ودر غیر اینصورت پیگرد قانونی دارد.[/FONT]
عکاس : محمد حیدریان
مکان عكاسي : استان کرمانشاه . شهرستان سنقر کلیایی . حاشيه سد ابي سليمانشاه
تاریخ : بهمن ماه 1389

روزی ز سر سنگ عقابی به هوا خاست واندر طلب طعمه پر و بال بیاراست

بر راستی بال نظر کرد و چنین گفت: «امروز همه روی زمین زیر پر ماست،

بـر اوج فلک چون بپرم -از نظـر تــیز- می‌بینم اگر ذره‌ای اندر ته دریاست


گر بر سر خـاشاک یکی پشّه بجنبد جنبیدن آن پشّه عیان در نظر ماست.»


بسیار منی کـرد و ز تقدیر نترسید بنگر که از این چرخ جفا پیشه چه برخاست:


ناگـه ز کـمینگاه، یکی سـخت کمانی، تیری ز قضا و قدر انداخت بر او راست،


بـر بـال عـقاب آمـد آن تیر جـگر دوز وز ابر مر او را بسوی خاک فرو کاست،


بر خـاک بیفتاد و بغلـتید چو ماهی وانگاه پر خویش گشاد از چپ و از راست،


گفتا: «عجب است! این که ز چوب است و ز آهن! این تیزی و تندیّ و پریدنش کجا خاست؟!»

چون نیک نگه کرد و پر خویش بر او دید
گفتا: «ز که نالیم که از ماست که بر ماست
 

manwolf

عضو جدید
سلاو بیانی بفری تان باش کوردستان
ایره کوردستانه کاتژمیر 9:00 به کاتی سنه
امرو سنه یک دست سپیه له برف
 

manwolf

عضو جدید
[h=2]8 مهارت ضروری برای نیمه دوم زندگی[/h]
آدم‌های زیادی از زندگی‌شان خسته شده‌اند. این خستگی و بیحوصلگی می‌تواند یک مارپیچ روبه‌پایین ایجاد کند. این مارپیچ می‌تواند افسردگی، بی‌میلی، ناامیدی و بسیاری احساسات منفی دیگر در خود داشته باشد. احتمالاً مهمترین مسئله برای فردی که در چنین موقعیتی قرار دارد این حس است که نمی‌دانند چه باید بکنند و به همین خاطر هیچ کاری نمی‌کنند.
اینجا می‌خواهیم 8 مهارت بسیار مهم برایتان معرفی کنیم که باید برای به دست آوردن آنها تلاش کنید. این مهارت‌ها به شما کمک می‌کنند خودتان را از این مارپیچ منفی دور نگه دارید.


مهارت 1: برای آینده رویاپردازی کنید
برای دیدن رویا حتماً نباید بخوابید. زمانی را به فکر کردن درمورد اتفاقات خوشایندی که دوست دارید در آینده بیفتد اختصاص دهید. اگر از دوران کودکی تابحال رویایی انجام‌نشده دارید، دوباره آن را امتحان کنید. همین می‌تواند یک نقطه شروع دوباره باشد.


مهارت 2: موانع موجود برای رویای زندگیتان را از میان بردارید
احتمال اینکه خودتان مانع سر راه خودتان باشید خیلی زیاد است. چه چیزی شما را عقب نگه می‌دارد؟ خیلی‌ها هستند که همیشه افسوس می‌خورند که چرا به دانشگاه نرفتند. تصور می‌کنند که الان دیگر خیلی دیر شده است. منظور این نوع موانع است.


مهارت 3: هدف و معنا به دست آورید
بعد از 40 سالگی به دنبال پیدا کردن هدف با راه‌های جدید هستیم. در جوانی هدف ما ایجاد و ساختن عناصر زندگی مثل ازدواج، بچه‌دار شدن، خانه‌دار شدن و پیشرفت کاری است. اما حالا که خیلی از این هدف‌ها به سرانجام رسیده‌اند، هدف‌هایمان تغییر می‌کنند. هدف می‌تواند قرار دادن خود در کنار چیزهایی باشد که شما را بالغ‌تر و کامل‌تر می‌کند. خودتان باید هدفتان را مشخص کنید.


مهارت 4: قدرت انتخاب مسیر زندگی
آینده ما چیزی فراتر از موقعیت‌های گذشته‌مان است. فقط دو چیز است که در آن حق انتخاب ندارید: مرگ و مالیات. این خودتان هستید که می‌توانید تعیین کنید در زندگیتان چه اتفاقاتی بیفتد. زندگی خودتان است پس مسئولیت آن را به گردن بگیرید.


مهارت 5: بطور مداوم چیزهای جدید یاد بگیرید
یادگیری فواید زیادی دارد. اولین فایده آن برای شما ایجاد فرصت‌های جدیدی است که در اختیارتان قرار می‌گیرد. احتمالات نامحدود هستند. می‌توانید یک مهارت جدید یاد بگیرید، درمورد مکان‌های جدید اطلاعات پیدا کنید، علایقتان را دنبال کنید. با این روش همیشه در حال رشد خواهید بود. اگر رشد نکنید، موفق نخواهید بود.


مهارت 6: ممکن‌ها را تشخیص دهید
یکجایی در زندگیمان ممکن‌ها را کم می‌کنیم. زمانی را که فکر می‌کردید هر کاری از دستتان برمی‌آید را به یاد می‌آورید؟ خیلی‌ها را دیده‌اید که باوجود نقص‌های جسمانی بسیار به افرادی موفق در جامعه تبدیل شده‌اند. اینها محدودیت‌ها را ندیده‌اند، ممکن‌ها را پیدا کرده‌اند.


مهارت 7: از اشتباهاتتان درس بگیرید
شکست اگر باعث شود درسی از آن بگیرید چیز خوبی است. یک دلیل دیگر برای خوب بودن آن این است که می‌فهمید برای رسیدن به چیزی مهم تلاش می‌کنید. شکست می‌تواند یک نگرش باشد. توماس ادیسون 10،000 بار شکست خورد اما هیچوقت خود را بازنده ندید. او به این نتایج بعنوان 10،000 فرصتی که می‌تواند برای بالا بردن کار خود از آنها استفاده کند نگاه کرد. اگر اخیراً شکست نخورده‌اید، بد نیست امتحانش کنید!


مهارت 8: روابطی معنادار بر پایه اعتماد و احترام ایجاد کنید
ما با حضور دیگران در زندگیمان پرورش می‌یابیم. ما موجوداتی اجتماعی هستیم که نیاز به گیرش و دهش داریم. این موضوع را مثل یک پارچه تصور کنید. پارچه تارهای زیادی دارد که هریک به یک سمت مختلف رفته‌اند. یک تکه پارچه مطمئناً بسیار محکم‌تر از یک تار به تنهایی است.
این مهارت‌ها را تا چه اندازه در خودتان پرورش داده‌اید؟ از همین امروز شروع کنید. با کمک این مهارت‌ها می‌توانید از نیمه دوم زندگیتان هم درست مانند دوران جوانی لذت ببرید
 

manwolf

عضو جدید
[h=2]تصاویر خارق العاده با قدم زدن بر روی برف ها![/h]

اثر هنری جالب که توسط سونیا هنریچد و پنج تن از دوستانش با قدم زدن بر روی برف خلق شد.










 

manwolf

عضو جدید
[h=2]هنرنمایی با کبریت ...+تصاویر[/h]




















http://www.www.www.iran-eng.ir/httphandlers/updatenews.ashx?id=87024​
 

manwolf

عضو جدید
رفتار و طرز برخورد، شالوده و پایه ی موفقیت است. یک انسان سخاوتمند با رفتار و منشی مثبت مطمئناً کامیاب خواهد شد. اگر رفتارتان را تغییر دهید، ادراکتان، اعمالتان و زندگی تان را تغییر داده اید؛ و با تغییر تک تک زندگی ها، دنیا تغییر خواهد کرد. در این ایمیل ۳۰ نوع کار را عنوان می کنیم که هر کدام فقط ۳۰ ثانیه زمان می برد. تصور کنید اگر میلیون ها یا بیلیون ها انسان روی زمین اگر فقط یکی از این کارها را انجام بدهند، دنیا چطور تغییر می کند! به همین دلیل سعی کردیم راههای جدیدی برای رشد و پیشرفت شخصی شما دوستان پرشین استار را یادآور شویم که می توانید در کمتر از ۳۰ ثانیه آن ها را انجام دهید.

1.
تُن صدایتان را تغییر دهید. برای ۳۰ ثانیه سعی کنید نرم تر، آرام تر، و کمی خوشایندتر صحبت کنید. با نتایج شگفت انگیزی روبه رو خواهید شد. آیا می دانستید وقتی با صدای نرم تر و آرام تر به بچه ها دستور بدهید، نسبت به اینکه سرشان داد بزنید، تأثیر بیشتری خواهد داشت؟ اگر در کار خسته شده اید، حتی فقط برای ۳۰ ثانیه سعی کنید لحن صدایتان را آرام تر کنید، شاید زودتر به نتیجه رسیدید!

۲.
ایده های قدیمیتان را به یاد آورده و دوباره آنها را از سر گیرید. برای ۳۰ ثانیه، ایده قدیمیتان را دوباره امتحان کنید. آیا این ایده ی یک اختراع، یک پروژه کاری، یا کاری بوده که به نظرتان خسته کننده می آمده؟ یکی از آن کارها را انتخاب کرده و یک بار دیگر امتحانش کنید. تصور کنید اگر همه ی آدم ها اینقدر جرات داشتند که از نبوغ خدادادی در جهت استعدادهایشان بهره گیرند چه می شد؟ می دانید چه چیزهای جدیدی در دنیا ابداع می شد؟

۳.
برای ۳۰ ثانیه به یک نفر یک فرصت دوباره بدهید. یک بار دیگر به حرف هایش گوش دهید یا یک بار دیگر به او فرصت دهید شاید که تغییر کرده باشد.

۴.
به فرزندانتان بگویید "دوستتون دارم" و "به شما افتخار می کنم." به چشم هایشان نگاه کنید، و به آن ها نشان دهید که چقدر برایشان ارزش قائلید. تصور کنید اگر همه ی والدین ۳۰ ثانیه در روز هم که شده به فرزندانشان اطمینان خاطر می دادند، شاهد چه تغییرات شگرفی بودیم.

۵.
دفعه ی بعدی که منتظر خشنودی آنی یا چیزی بودید که نمی توانید در همان لحظه داشته باشید، برای آنچه که در حال حاضر دارید، ۳۰ ثانیه از خدا تشکر و قدردانی کنید. این کار باعث تغییر رفتارتان خواهد شد.

۶.
۳۰ ثانیه محکم تر و صاف تر بایستید و سرتان را بالاتر بگیرید. در چشم های دیگران نگاه کنید و با اطمینان بیشتر راه بروید. ببینید چه احساس خوبی دارد.

۷.
کاری را که قبلاً از انجام آن دست کشیده اید و نیمه رها کرده اید را انتخاب کنید که امروز انجامش دهید. ۳۰ ثانیه بیشتر طول نمی کشد که برای انجام کاری تصمیم بگیرید. قولتان را پیش خودتان نگه دارید و مطمئن باشید که حتماً انجامش خواهید داد.

۸.
به هم ریختگی هایی که کس دیگری ایجاد کرده را تمیز و مرتب کنید.

۹.
از کسی تعریف و تمجید کنید.

10.
برای چیزی یا کسی که باورش دارید، بایستید. یک جمله ی حمایت کننده، حوزه ی نفوذ شما را گسترده تر خواهد کرد.

۱۱.
کسی را در کارش تشویق کنید و به او اطمینان خاطر بدهید. به او بگویید که "تو می توانی!" او را باور داشته باشید و این باور را نشان دهید.

۱۲.
کسی را که دوست دارید بیشتر با او آشنا شوید را به خانه تان دعوت کنید. می توانید شام را کنار هم صرف کنید. از این دعوت برای یک دوستی تازه استفاده کنید.

۱۳.
به مدت ۳۰ ثانیه در جمع همسرتان را ناز و نوازش کنید. دستتان را پشتش بکشید، انگشتانتان را در موهایش فرو ببرید، نرم و آرام بغلش کنید، دستش را به نرمی فشار دهید، یا حتی یک بوسه تند و چابک. خیلی خوب است اگر بچه هایتان بفهمند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست دارند و برای ابراز علاقه به هم راحت هستند. مطمئناً اگر همه ی زوج ها فقط ۳۰ ثانیه در روز برای چنین کاری وقت می گذاشتند، این قدر زندگی های زناشویی درهم و برهم نبود.

۱۴.
یک کلمه ی جدید (کلمه ای از زبانی خارجی که به خوبی به آن تسلط ندارید) یا یک چیز تازه در مورد یک فرهنگ دیگر یاد بگیرید.

۱۵.
چکی به مبلغ %۱۰ از حقوق ماهانه تان بنویسید و به مؤسسات خیریه هدیه کنید.

۱۶.
هر روز ۳۰ ثانیه برای غالب آمدن بر ترس ها و شجاعانه روبه رو شدن با همه ی موقعیت های زندگی تان دعا کنید. رفتاری مثبت و هدفی مثبت در ذهن داشته باشید. برای کارهای آن روزتان طبق اولویت ها برنامه ریزی کنید. بعد از ۳۰ ثانیه برای تغییر آماده خواهید بود.

۱۷.
از کسی بپرسید، "حالت چطور است" و واقعاً به جوابی که به شما می دهد خوب گوش کنید.

۱۸.
مبلغی (در حد توانایی) در یک پاکت گذاشته و با عنوان "ناشناس" برای کسی بگذارید که می دانید به آن احتیاج دارد. نیکوکاری بدون اینکه شناخته شوید احساسی فوق العاده در شما ایجاد خواهد کرد. امتحان کنید!

۱۹.
یک اقدام سریع برای محیط زیست بکنید. به پرنده ها غذا بدهید، زباله ها و آشغال ها را جمع و جور کنید و…

۲۰.
یک صبحانه ی عالی برای خود انتخاب کنید (انرژی روزانه ی خود را با یک تصمیم ۳۰ ثانیه ای شروع کنید). کمتر مواد قندی بخورید و بیشتر پروتئین و میوه بخورید و صبحانه ای سالم و مقوی برای خود انتخاب کنید.

۲۱.
اگر خیلی وقت است که درون خانه یا شرکت هستید، بیرون بروید و اجازه بدهید که نور آفتاب روی صورتتان بنشیند. این کار حالتان را خیلی سریع بهبود خواهد داد.

۲۲.
وقتی کسی از شما تقاضای کمک خواست (کمک مالی)، پاسخ مثبت بدهید.

۲۳.
در هر موقعیتی از ورزش کردن غافل نشوید حتی یک نرمش سرو گردن 30 ثانیه ای ...

۲۴.
یک دانه بکارید (یا اگر وارد هستید، یک نهال بکارید). تصور کنید اگر میلیون ها آدم روی زمین این کار را بکنند دنیا شاهد چه فضای سبز پایان ناپذیری خواهد بود.

۲۵.
چراغ اتاق هایی که خالی است را خاموش کنید (لامپ اضافی خاموش). هر ۳۰ ثانیه هم ارزش دارد.

۲۶.
در سطل زباله ی خانه چند کیسه ی زباله بگذارید تا انواع مختلف زباله ها را جداگانه دور بریزید. شما بازیافت زباله را از همین امروز شروع کرده اید.

۲۷.
یک عادت بدتان را در ۳۰ ثانیه ترک کنید؛ و ۳۰ ثانیه به ۳۰ ثانیه آن را تکرار کنید.

۲۸.
۳۰ ثانیه بخندید. استرستان فروکش خواهد کرد.

۲۹.
آب را به مقدار کافی بنوشید.

۳۰.
۳۰ ثانیه از هر آنچه که دارید احساس رضایت کنید؛ و همیشه قدردان نعمت های خداوند باشید
 

manwolf

عضو جدید
آدم‌هاي موفق هم مثل ساير مردم در طول روز 24 ساعت وقت دارند. اين يعني دليل ناموفق بودن، کمي وقت نيست! موفق‌ها مي‌دانند از 1440 دقيقه عمرشان در يک روز چه‌طور بايد استفاده کنند. اما مشکل ناموفق‌ها کار داشتن و وقت نداشتن نيست بلکه تنبلي است! براي موفق شدن بايد ياد بگيريم چه‌طور برنامه‌ريزي کنيم تا بتوانيم ساعاتي از روز را به تغذيه، ورزش و سلامت بدن‌مان اختصاص دهيم. در اينجا قصد داريم 7 تکنيک را به شما آموزش دهيم تا با اجرا و به کارگيري آنها وقت بيشتري در طول روز پيدا کرده و کمي به خودتان برسيد اما قبل از آنکه فهرست را با هم مرور کنيم، يادآوري مي‌کنم که شما به بيش از 4 ساعت ورزش در هفته نياز نداريد. کافي است تنها 3/2 درصد از زمان‌تان را هر هفته به ورزش اختصاص دهيد.
کمتر تلويزيون تماشا کنيد
مي‌دانستيد تلويزيون مي‌تواند شما را هيپنوتيزم کند؟ وقتي روي کاناپه جلوي تلويزيون مي‌نشينيد، به چه چيزي نگاه مي‌کنيد؟ به چه فکر مي‌‌کنيد؟ جواب سوال اين است که به صفحه تلويزيون و برنامه‌اي که پخش مي‌شود نگاه مي‌کنيد و نمي‌توانيد به موضوعي غير از موضوع آن برنامه فکر کنيد! اگر تماشاي تلويزيون را قطع کنيد يا کاهش دهيد، وقت زيادي پيدا مي‌کنيد که مي‌توانيد آن را به ديگر خوشگذراني‌هاي مفيد اختصاص دهيد. هر بار که تلويزيون را روشن مي‌کنيد، اين سوال را از خودتان بپرسيد: آيا مي‌توانيد اين وقت را به کار مفيد ديگري اختصاص دهيد؟ در اکثر موارد جواب آري است!
آينده‌نگر باشيد
يکي از مسايلي که مي‌تواند در مديريت زمان به شما کمک کند، برنامه‌ريزي کارها يک روز جلوتر است. کافي است شما هر شب قبل از خوابيدن در يک برگه کارهايي که بايد فردا انجام دهيد را يادداشت کنيد و آنها را برحسب اولويت طبقه‌بندي کنيد. مي‌توانيد اين ليست را در طول روز همراه خود داشته باشيد. اگر هيچ ايده‌اي در مورد کارهايي که فردا مي‌خواهيد انجام دهيد نداريد، مطمئنا وقت زيادي از دست خواهيد داد. وقتي نمي‌دانيد چه کاري داريد يا کِي مي‌خواهيد آن را انجام دهيد، مشکلات بيهوده بسياري جلوي پايتان سبز مي‌شوند و همه چيز به کندي پيش خواهد رفت. مطمئنا برنامه‌ريزي در مورد تمام کارهاي روزانه امکان‌پذير نيست اما به هر حال يک برنامه‌ريزي مقدماتي که تنها چند دقيقه زمان مي‌برد مي‌تواند از هدر رفتن حداقل يک ساعت از وقت شما در روز جلوگيري کند!
مرتب ورزش کنيد
تحقيقات نشان داده کساني که به طور مرتب ورزش مي‌کنند، انرژي بيشتري دارند! فرمول ساده‌اي در اين ميان حکم‌فرماست. انرژي بيشتر يعني به دست آوردن سريع‌تر بيشتر آن چيزهايي که مي‌خواهيد.
رژيم غذايي‌تان را اصلاح کنيد
شايد فراموش کرده‌ايد که وقتي يک غذاي سالم حاوي پروتئين، مواد معدني و ويتامين با چربي و نمک کم مي‌خوريد، بدن هر چه مي‌خواهد جذب مي‌کند و سالم و قوي مي‌شود، در نتيجه شما انرژي کافي براي انجام کارها در طول روز را داريد اما وقتي به بدن مواد مورد نيازش نرسد، شما دچار خستگي زودهنگام مي‌شويد. اکثر آدم‌هاي موفق زماني را در طول روز به پختن و خوردن 5 تا 6 وعده غذايي سالم و غني از مواد مورد نياز بدن اختصاص مي‌دهند و دور رستوران‌ها را که غذاهاي پرکالري و فقير از موادمعدني، ويتامين و... ارايه مي‌دهند، خط کشيده‌اند.
وقت کمتري را به تلفن و چت اختصاص بدهيد
مکالمه‌هاي تلفني شخصي بدترين نوع مکالمات هستند و دليل اصلي کمبود وقت در روز به شمار مي‌روند. اگر شما دوست داريد که مقداري از زمان‌تان را صرف صحبت با دوستان‌تان پاي تلفن کنيد اين زمان را به اوقاتي موکول کنيد که کارهاي مهم روزانه‌تان به اتمام رسيده است، در ضمن بهتر است براي تلفن محدوديت زماني تعيين کنيد، به‌طوري که تنها 5 دقيقه مهلت حرف زدن داشته باشيد و پس از اتمام آن تلفن قطع شود. اگر جزو آن دسته از افرادي هستيد که فکر مي‌کنيد بايد حتما هر روز به خانواده يا دوستان‌شان تلفن بزنند و احوال‌شان را جويا شوند، توصيه مي‌کنيم اين عادت را يک روز در ميان کنند يا تا حد ممکن دقايق مکالمه‌شان را کاهش دهند!
سريع‌تر باشيد
برخي از افراد کارها را آرام و کند انجام مي‌دهند، در حالي که اگر تنها کمي حس کنند کاري که انجام مي‌دهند اورژانسي است و سرعت خود را بالا ببرند، حداقل يک ساعت در روز وقت اضافه خواهند آورد.
مريض نشويد
يک قانون کلي وجود دارد: اگر زماني را براي خوب بودن اختصاص ندهيد، بيمار خواهيد شد! ورزش کنيد، غذاي سالم بخوريد و به سلامت خود اهميت دهيد! اگر از گوشه کنار وقت‌هايي که به خود اختصاص مي‌دهيد بزنيد تا بيشتر کار کنيد، به جاي آنکه پيشرفت کنيد، در طول زمان به تدريج پسرفت خواهيد کرد. اگر مراقب خود نباشيد، ممکن است مريض شده و روي تخت بيمارستان بيفتيد. پس مراقب خود باشيد!
ترجمه: سميه مقصودعلي
منبع: http://www.salamat.com

 

paryapirsarabi

عضو جدید
سلام
سلامی گرم به همه ی کوردا
دنیا به دنیا ممنون بخاطر تاپیکهای فوق العاده زیبات
همیشه برقرار باشین
 

manwolf

عضو جدید
مادر

مادر

گویند مرا چو زاد مادر پستان به دهان گرفتن آموخت
شبها بر گاهواره ی من بیدار نشست و خفتن آموخت

لبخند نهاد بر لب من بر غنچه ی گل شکفتن آموخت
دستم بگرفت و پا به پا برد تا شیوه ی راه رفتن آموخت


پس هستی من ز هستی اوست
تا هستم وهست دارمش دوست
 

manwolf

عضو جدید
راز و رمز عدد هفت
راز و رمز عدد هفت

در عرصه زندگی گروههائی هستند که اعتقاد خاصّی به حروف و اعداد و نقطه دارند که به نام جنبش حروفیّه و نهضت پسیخانیان معروفند و مبنای اعتقادشان توجّه خاصّ به حروف مقطّعه در قرآن کریم است.
اصالت حروف و اعداد و ارزش رمزی آنها در میان فرقه های صوفیّه گسترش فراوان دارد و شکل تکامل یافته آن علم جفر است که علم حروف هم می‌گویند.
عدد هفت در بین ملل مختلف جهان از اهمیّت خاصّی برخوردار است و هر ملّتی نگرش خاصّی به عدد هفت دارد. عدد هفت را می‌توان در ادیان و مذاهب مختلفه جهان و در تاریخ و هنر و طبیعت و بخصوص در ادبیّات فارسی و در تصوّف وعرفان و در گردش آسمان و ستارگان و دیگر موارد جستجو کرد و بررسی نمود.
در قرن هشتم هجری در آستانه پیدایش نهضت حروفیّه و نقطویّه و رونق گرفتن بازار شیوخ صوفیّه و اهمّیت دادن به مرشدان چلّه نشین، این مکتب رونق بیشتری یافت.
رهبر گروه حروفیّه فضل اله نعیمی می‌باشد که رساله ها و کتابهای متعدّد در این باب نگاشته است.

عدد هفت از سه حرف ساخته شده است: حرف«ه»نشان از هستی می‌دهد و حرف«ف» نمودار فرسایش است و حرف «ت» تباهی و نابودی را می‌رساند
 

manwolf

عضو جدید
[h=1]۱۰ روش برای افزایش رضایت از زندگیhttp://www.roozeshadi.com/10-%d8%b1%d9%88%d8%b4-%d8%a8%d8%b1%d8%a7%d9%8a-%d8%a7%d9%81%d8%b2%d8%a7%d9%8a%d8%b4-%d8%b1%d8%b6%d8%a7%d9%8a%d8%aa-%d8%a7%d8%b2-%d8%b2%d9%86%d8%af%da%af%d9%8a/[/h]
در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. ۱۰ راهبرد ثابت‌شده برای افزایش رضایت عبارتند از:

۱ – لحظات روزانه زندگی را درک کنید
هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند.
۲ – از مقایسه بپرهیزید
چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.
۳ – بیش از اندازه به پول توجه نکنید
کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.

۴ – اهداف معنادار داشته باشید
کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.
۵ – در کار ابتکار به خرج دهید
میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.
۶ – دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید
افراد راضی معمولاً‌ خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.
۷ – لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید
به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.
۸ – طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید
کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.
۹ – از خانه بیرون بروید و ورزش کنید
تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.
۱۰ – بخشش را فراموش نکنید
نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند
 

manwolf

عضو جدید
اینشتین این فرمول (۲mc=e) را کشف کرد. اما واقعیت آن است که چیزهای کمی در مورد زندگی خصوصی اش می دانیم. پس خودتان را با مرور این هشت مورد شگفت زده کنید!

۱. او با سر بزرگ متولد شد
وقتی اینشتین به دنیا آمد خیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ تا آن جایی که مادر وی تصور می کرد فرزندش ناقص است اما بعد از چند ماه سر و بدن او به اندازه های طبیعی بازگشت.

۲. حافظه اش به خوبی آنچه تصور می شود نبود
مطمئنا اینشتین توانسته کتاب های مملو از فرمول و قوانین را حفظ کند اما برای به یاد آوری چیزهای معمولی واقعا حافظه ی ضعیفی داشته است. او یکی از بدترین اشخاص در به یاد آوردن سالروز تولد عزیزان بود و عذر و بهانه اش برای این فراموش کاری مختص دانستن تاریخ تولد برای بچه های کوچک بود.

۳. او از داستان های علمی، تخیلی متنفر بود
اینشتین از داستان های تخیلی بیزار بود زیرا احساس می کرد آنها باعث تغییر درک عامه مردم از علم می شوند و در عوض به آنها توهم باطلی از چیزهایی که حقیقتا نمی توانند اتفاق بیفتند میدهد. او می گفت:(من هرگز در مورد آینده فکر نمی کنم زیرا به زودی می آید.)


۴. او در آزمون ورودی دانشگاه رد شد
در سال ۱۸۹۵ در سن ۱۷ سالگی اینشتین که قطعا یکی از بزرگترین نوابغی است که تاکنون متولد شده در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوئیس رد شد. در واقع او بخش علوم و ریاضیات را پشت سرگذاشت اما در بخش های باقی مانده مثل تاریخ و جغرافی رد شد. وقتی بعد ها از او در این رابطه سوال شد گفت:(آنها بی نهایت کسل کننده بودند و او تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات را در خود احساس نمی کرد.)

۵. علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت
اینشتین در سنین جوانی یافته بود که شصت پا باعث ایجاد سوراخ در جوراب می شود. سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند و این عادت تا زمان مرگش ادامه داشت.

۶. او فقط یک بار رانندگی کرد
اینشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینان خود کمک می گرفت. راننده وی نه تنها ماشین او را هدایت می کرد بلکه همیشه در طول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت. یک روز اینشتین در حالی که در راه دانشگاه بود با صدای بلند در ماشین پرسید: چه کسی احساس خستگی می کند؟ راننده اش پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای اینشتین سخنرانی کند چرا که اینشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود و در دانشگاهی که سخنرانی داشت کسی او را نمی شناخت و طبعا نمی توانستند او را از راننده اصلی تشخیص دهند قبول کرد. اما کمی تردید در مورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از وی بپرسند او چه میکند در درونش داشت. به هر حال سخنرانی به نحوی عالی انجام شد ولی تصور اینشتین درست از آب درامد. دانشجویان در پایان سخنرانی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند. در این حین راننده باهوش گفت: سوالات به قدری ساده هستند که حتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ دهد. سپس اینشتین از میان حضار برخواست و به راحتی به سوالات پاسخ داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد.

۷. الهام گر او یک قطب نما بود
اینشتین در دوران نوجوانی یک قطب نما به عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود. وقتی او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود سعی می کرد طرز کار آن را درک کند. او بعد از انجام این کار بسیار شگفت زده شد. بنابراین تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.

۸. راز نهفته در نبوغ او
بعد از مرگ اینشتین در سال ۱۹۹۵ مغر او توسط توماس تولتزهاروی برای تحقیقات برداشته شد. هاروی تکه هایی از مغز اینشتین را برای دانشمندان مختلف در سراسر جهان فرستاد از این مطالعات دریافت می شود که مغز اینشتین در مقایسه با میانگین متوسط انسان ها مقدار بسیار زیادی سلولهای گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است. همچنین مغز وی مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلیسیوس داشته که این مسئله امکان ارتباط آسانتر سلولهای عصبی را با یکدیگر فراهم می سازد. علاوه بر اینها مغز وی دارای تراکم و چگالی زیادی بوده و همین طور قطعه اهیانه پایینی توانایی همکاری بیشتری با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات را داشته است.
 

Similar threads

بالا