البته ...خیلی مفید بود ممنونم
وقتی میخوای تحقیقتو جلو صد نفر ارائه بدی...
- شروع کننده موضوع sadansy
- تاریخ شروع
زدین تو خال...ینی عالی بود
ممنونم
ممنونم
اول خوب تمرین کن تابرموضوع خوب مسلط بشی بعدتوکل برخدا نفس عمیق همین دیگه.
negarak
عضو جدید
من تا حالا خیلی سمینار دادم و میتونم بگم اولین چیزی که خیلی مهمه اینه که اعتماد به نفسه بالایی داشته باشی وگرنه حتی جرات سوال پرسیدن سر کلاسو نداری چه برسه به کنفرانس دادن،بعدش باید روی مطالب مسلط باشی و چند بار ارائه کنفرانست رو تمرین کنی،ممکنه مجبور بشی برای کسایی کنفرانس بدی که اصلا نمیشناسیشون ولی سعی کن بهشون نگاه کنی تا چهره هاشون برات آشنا بشه و دیگه نترسی
یه استادی داشتم که می گفت : وقتی قراره کنفرانس بدی خونسرد باش و تصور کن همه افرادی که اون پایین نشسته ان هیچی بلد نیستن و تو خیلی بهتر از اونها میدونی اینجوری استرست کم میشه
یه استادی داشتم که می گفت : وقتی قراره کنفرانس بدی خونسرد باش و تصور کن همه افرادی که اون پایین نشسته ان هیچی بلد نیستن و تو خیلی بهتر از اونها میدونی اینجوری استرست کم میشه
اما مشکل دیگه اینجاس که _خیلی از آقایون محترم باشگاه عذر میخوام-دور از حضور شما- بعضی از همکلاسی هامون جوری نگا میکنن که من واقعا معذب میشم....شما آبجیای گلم این مشکلو ندارین؟؟؟؟
چشمای مریض همیشه در حال کار کردنن کاریشون نمیشه کرد
شاید اگه یه کم ظاهرت ساده تر از همیشه باشه ( حتی یه کم شلخته ! ) چشماشون کمتر خیره بشه ( با عرض معذرت از آقایون محترم باشگاه )
البته هر چی بیشتر به این مسئله فکر کنی بیشتر اذیت میشی
گاهی وقتا بهتره به روی خودت نیاری
گاهی همین مسئله که چهره ی تو نشون میده از چشمای هیز ناراحتی برای اونا بیشتر جلب توجه میکنه
خونسرد باش و به این فکر کن که حجابت کامله
سلام ...
بحث هایی که بالا زده شده جزء حاشیه های زشت کنفرانس های دانشجویی محسوب میشه ...
واقعا نمیدونم چی بگم ... ؟!!!!
.
.
.
به هرحال فکر کنم در مورد اون قضایا صحبت نکنم بهتر باشه ...
یه پیشنهاد دارم در مورد بهتر ارائه دادن ... :
اینکه قبل از ارائه حتما با چندتا از دوستای صمیمی مقاله و مباحث رو چک کنیم و چندتا سواله خوب واسش طرح کنیم و دوستامون هنگام ارائه مون بپرسن ازمون ...
این باعث میشه که ...
خلاصه خوبه ، جواب میده ...
بحث هایی که بالا زده شده جزء حاشیه های زشت کنفرانس های دانشجویی محسوب میشه ...
واقعا نمیدونم چی بگم ... ؟!!!!
.
.
.
به هرحال فکر کنم در مورد اون قضایا صحبت نکنم بهتر باشه ...
یه پیشنهاد دارم در مورد بهتر ارائه دادن ... :
اینکه قبل از ارائه حتما با چندتا از دوستای صمیمی مقاله و مباحث رو چک کنیم و چندتا سواله خوب واسش طرح کنیم و دوستامون هنگام ارائه مون بپرسن ازمون ...
این باعث میشه که ...
خلاصه خوبه ، جواب میده ...
negarak
عضو جدید
اما مشکل دیگه اینجاس که _خیلی از آقایون محترم باشگاه عذر میخوام-دور از حضور شما- بعضی از همکلاسی هامون جوری نگا میکنن که من واقعا معذب میشم....شما آبجیای گلم این مشکلو ندارین؟؟؟؟
این مشکل همیشه هست ولی بهتره شما روی سمینارت تمرکز کنی و لازم نیست که اصلا بهشون توجه کنی ،اونا هم خودشون از رو میرن،بهتره اونارو اصلا نبینی ،من م با این موضوع مشکل داشتم ولی با همین روش حلش کردم امیدوارم موفق بشی
حتما یک نفر تو کلاس هست که از همه مودب تره من که عادت داشتم همش به فرد مودب کلاس نگاه میکردم چون انرژی مثبت میداد و به خوشمزه ها هم اصلا توجه نمیکردم چون برام مهم نبودن.
راستی اگه اینا کمکت نمیکنن میتونی از قرص های ضداسترس هم استفاده کنی تازه دستبندهای ضداسترس هم اومده.
راستی اگه اینا کمکت نمیکنن میتونی از قرص های ضداسترس هم استفاده کنی تازه دستبندهای ضداسترس هم اومده.
دوستای گلم سلام
این تاپیکو واسه این زدم تا دور هم بشینیم ببینیم چطوری میشه جلوی استرس رو تو اینجور مواقع
گرفت....یا مثلا چه جوری باید جواب خوشمزه های کلاسو (که هی پارازیت میپرونن!)داد!
هر کی تجربه ی خوبی تو این مورد داره برامون بگه.....مرسی
این مشکلی بود که اوایل من هم داشتم اما الان راحت می تونم حتی در مقابل 2000 نفر ویا بیشتر کنفرانس بدم
اول از همه اینکه شما نباید همون یکی دو روز که به کنفرانستون مونده چه کنم چه کنم شما رو بگیره از قبلش باید پیش استادتون عزیز باشین تا دستتون باز باشه .
هر کی هم که خوش مزه بازی در آورد با لحن خوشمزگی شما هم جوابشو بسیار راحت میدین. دیگه صداش در نمیاد ببینه همه دارن بهش می خندن اما شرط اینگونه برخورد کردن اینه که تسلط کامل به چیزی که می خواین ارائه بدینو داشته باشین . من هر موقع کنفرانس میدم استادامون اگه بد اخلاق هم باشن کیف می کنن چون اصلا سر ارائه کنفرانس با خودم هیچ برگه ای چیزی نمی برم اگه قرار باشه 150 صفحه هم ارائه بدم کمی وقت میزارم و تسلط کامل می گیرم و بعدش میرم ارائه بدم . اینجوری همه حساب کار دستشون میاد و خوشمزه بازی در نمیارن
میخواین کنفرانس بدین بهم بگین ، در مورد موضوعی که اصلا مطالعه نداشتم یه جور از بین حرفاتون ، گافتون رو پیدا کنم که !
به دختر ا می گم وقتی با پسرایی مث ل من بر خوردن که از اول کنفرانس بهتون گوش می دن و حتی مطلب رو یاداشت می کنن ، از قبل کنفرانس هماهنگ کنید . یا خیلی مسلط باشید بتونید وسط کار با مثال منو توجیح کنید .
من خودم از اون آدم هایی هم هستم که تو کنفرانس خیلی صحبت می کنم و حرف کم نمیارم .
سعی کنید با مخاطب در کنفرانسها تا یه حدی حدی باشید و ضعف نشان ندهید .
من هفته پیش کنفرانس داشتم همه پاورپوینت انگلیسی ، آقا یه روز قبلش قرار شد انگلیسی باشه ، از اونجایی که زبانم هم خوب نبود یه خورده گند زدم ، البته رو موضوع مسلط بودم ، اگر هم جایی بعضی از معنی ها رو فراموش می کردم یه جوری که 3 نشه ردش می کردم .
البته کنفرانس دادن با کلاس داری فرق داره ، دوستدارین در این زمینه هم بحث کنیم .
من بارها شده تو کل کلاس که همشون دخترن به عنوان استاد تدریس کردم . خیلی سخته هواست باید باشه که هر حرفی رو نزنی ! اونم دخترا سریش میشن یمونه !
به دختر ا می گم وقتی با پسرایی مث ل من بر خوردن که از اول کنفرانس بهتون گوش می دن و حتی مطلب رو یاداشت می کنن ، از قبل کنفرانس هماهنگ کنید . یا خیلی مسلط باشید بتونید وسط کار با مثال منو توجیح کنید .
من خودم از اون آدم هایی هم هستم که تو کنفرانس خیلی صحبت می کنم و حرف کم نمیارم .
سعی کنید با مخاطب در کنفرانسها تا یه حدی حدی باشید و ضعف نشان ندهید .
من هفته پیش کنفرانس داشتم همه پاورپوینت انگلیسی ، آقا یه روز قبلش قرار شد انگلیسی باشه ، از اونجایی که زبانم هم خوب نبود یه خورده گند زدم ، البته رو موضوع مسلط بودم ، اگر هم جایی بعضی از معنی ها رو فراموش می کردم یه جوری که 3 نشه ردش می کردم .
البته کنفرانس دادن با کلاس داری فرق داره ، دوستدارین در این زمینه هم بحث کنیم .
من بارها شده تو کل کلاس که همشون دخترن به عنوان استاد تدریس کردم . خیلی سخته هواست باید باشه که هر حرفی رو نزنی ! اونم دخترا سریش میشن یمونه !
مرسی...اما این ینی چی؟؟؟؟؟
farzaneh19
عضو جدید
من اتفاقا همین چندوقت پیش جلو صد نفر که نه ، هفتاد نفر ، قرار بود تحقیقمو ارائه بدم. اولش خیلی استرس داشتم. مخصوصا اینکه پسرای خیلی بی جنبه ای توی کلاسمون بودن و هی تیکه می پروندن. خلاصه ما رفتیم جلو و شروع کردیم.
بسم الله الرحمن الرحیم * السلام علیک یا اباعبدالله الحسین*
همینو که گفتم انگار تموم استرسم یهو ریخت ( البته اینم بگم که تحقیقم یه ربطی به عاشورا داشت )
وسط تحقیق یکی دو تا سوال پرسیدم. مثل این استادایی که می خوان جلو دانشجوها کم نیارن و هی سوال می پرسن
پسرایی که جوابو بلد نبودن ، رو به استاد می کردنو میگفتن: استاد مثلا ایشون قراره کنفرانس بدن . ما که نباید بگیم!!!
اون موقع خیلی ناراحت شدم و یکم استرس گرفتم ولی باز مطلب و که به دست گرفتم ، رفع شد. اتفاقا اصلا به دوستام نگاه نکردم. چون اگه به اون نگا می کردم خنده م میگرفت. به همه نگاه می کردم. روی صورت هرکدوم چندثانیه زوم می شدم و بعد نفر بعدی.
شمام بهتره مدام به یه نفر خیره نشی و به قول معروف برای یک نفر توضیح ندی. چون اینطوری بچه های دیگه خیلی زود خسته میشن و باهمدیگه حرف میزنن. اینجوری به شما بیشتر برمیخوره.
نه خیلی با عصبانیت ارائه بده و نه خیلی با خنده رویی و شوخ طبعی!!!!
بهتره حتی اگه روی موضوع مسلط نیستی ، خودتو مسلط نشون بدی. اگه دستات می لرزن ، نذار بقیه بفهمن.
موقعی هم که بچه ها حرف می زنن و بهت گوش نمی دن، یه چند لحظه ساکت باش.
*************************
امیدوارم موفق باشی
best of luck
بسم الله الرحمن الرحیم * السلام علیک یا اباعبدالله الحسین*
همینو که گفتم انگار تموم استرسم یهو ریخت ( البته اینم بگم که تحقیقم یه ربطی به عاشورا داشت )
وسط تحقیق یکی دو تا سوال پرسیدم. مثل این استادایی که می خوان جلو دانشجوها کم نیارن و هی سوال می پرسن
پسرایی که جوابو بلد نبودن ، رو به استاد می کردنو میگفتن: استاد مثلا ایشون قراره کنفرانس بدن . ما که نباید بگیم!!!
اون موقع خیلی ناراحت شدم و یکم استرس گرفتم ولی باز مطلب و که به دست گرفتم ، رفع شد. اتفاقا اصلا به دوستام نگاه نکردم. چون اگه به اون نگا می کردم خنده م میگرفت. به همه نگاه می کردم. روی صورت هرکدوم چندثانیه زوم می شدم و بعد نفر بعدی.
شمام بهتره مدام به یه نفر خیره نشی و به قول معروف برای یک نفر توضیح ندی. چون اینطوری بچه های دیگه خیلی زود خسته میشن و باهمدیگه حرف میزنن. اینجوری به شما بیشتر برمیخوره.
نه خیلی با عصبانیت ارائه بده و نه خیلی با خنده رویی و شوخ طبعی!!!!
بهتره حتی اگه روی موضوع مسلط نیستی ، خودتو مسلط نشون بدی. اگه دستات می لرزن ، نذار بقیه بفهمن.
موقعی هم که بچه ها حرف می زنن و بهت گوش نمی دن، یه چند لحظه ساکت باش.
*************************
امیدوارم موفق باشی
best of luck
saijoon
عضو جدید
خیلی خوب بود مرسیمن اتفاقا همین چندوقت پیش جلو صد نفر که نه ، هفتاد نفر ، قرار بود تحقیقمو ارائه بدم. اولش خیلی استرس داشتم. مخصوصا اینکه پسرای خیلی بی جنبه ای توی کلاسمون بودن و هی تیکه می پروندن. خلاصه ما رفتیم جلو و شروع کردیم.
بسم الله الرحمن الرحیم * السلام علیک یا اباعبدالله الحسین*
همینو که گفتم انگار تموم استرسم یهو ریخت ( البته اینم بگم که تحقیقم یه ربطی به عاشورا داشت )
وسط تحقیق یکی دو تا سوال پرسیدم. مثل این استادایی که می خوان جلو دانشجوها کم نیارن و هی سوال می پرسن
پسرایی که جوابو بلد نبودن ، رو به استاد می کردنو میگفتن: استاد مثلا ایشون قراره کنفرانس بدن . ما که نباید بگیم!!!
اون موقع خیلی ناراحت شدم و یکم استرس گرفتم ولی باز مطلب و که به دست گرفتم ، رفع شد. اتفاقا اصلا به دوستام نگاه نکردم. چون اگه به اون نگا می کردم خنده م میگرفت. به همه نگاه می کردم. روی صورت هرکدوم چندثانیه زوم می شدم و بعد نفر بعدی.
شمام بهتره مدام به یه نفر خیره نشی و به قول معروف برای یک نفر توضیح ندی. چون اینطوری بچه های دیگه خیلی زود خسته میشن و باهمدیگه حرف میزنن. اینجوری به شما بیشتر برمیخوره.
نه خیلی با عصبانیت ارائه بده و نه خیلی با خنده رویی و شوخ طبعی!!!!
بهتره حتی اگه روی موضوع مسلط نیستی ، خودتو مسلط نشون بدی. اگه دستات می لرزن ، نذار بقیه بفهمن.
موقعی هم که بچه ها حرف می زنن و بهت گوش نمی دن، یه چند لحظه ساکت باش.
*************************
امیدوارم موفق باشی
من تقریبا برای سمینار دادن هیچ کشگلی ندارم،حتی هیچ نت و یادداشتی با خودم نمیبرم...از قبل روی حرفهایی که میخوام بزنم مسلط میشم،حتی حین ارائه به پرده و متن اسلاید ها هم تگاه نمیکنمفهرچند کلا سعی میکنم هیچ متنی توی اسلاید نیارم،تمام توضیحاتم رو از روی شکل و نمودار و جدول میدم...موقع ارائه هم به همه تک تک نگاه میکنم و کلا خونسردم خدا رو شکر...این ترم 3تا ارائه داشتم و با اینکه ترم اول ارشدم بود و بچه ها جدید بودن ولی بازم برام فرقی نداشت:دی
یه خاطره از یکی از سمینارهای این ترمم بگم:دی
یه کلاسی داشتم ساعت 8 تا 10 صبح..اون روز قرار بود که من ارائه بدم،منتها بعد از درس استاد،خلاصه ساعت 9.5 رفتم و شروع کردم به ارائه،همینجور که داشتم توضیح میدادم یهو چشم افتاد به یکی از همکلاسی ها،دیدم چشمهاش از خواب شده قد نخود،دوره چشمهاش شده یه کاسه خون ولی با اینهمه خواب چشمهاشو سعی داره باز نگه داره و به حرفهام داره گوش میده آخه بحثم خیلی کاربردی بود و به دردمون میخورد...وای چشمتون روز بد نبینه همینکه چشمهام افتاد به این وضعیتش،همونجا ارائه رو ول کردم و شروع کردم به خندیدن
)))
وضعیت بدی بود،کل سمینار اصلا نمیتونسم بهش نگاه کنم،همینکه چشمهام بهش میفتاد خنده م میخواست بپره بیرون:دی
یه کلاسی داشتم ساعت 8 تا 10 صبح..اون روز قرار بود که من ارائه بدم،منتها بعد از درس استاد،خلاصه ساعت 9.5 رفتم و شروع کردم به ارائه،همینجور که داشتم توضیح میدادم یهو چشم افتاد به یکی از همکلاسی ها،دیدم چشمهاش از خواب شده قد نخود،دوره چشمهاش شده یه کاسه خون ولی با اینهمه خواب چشمهاشو سعی داره باز نگه داره و به حرفهام داره گوش میده آخه بحثم خیلی کاربردی بود و به دردمون میخورد...وای چشمتون روز بد نبینه همینکه چشمهام افتاد به این وضعیتش،همونجا ارائه رو ول کردم و شروع کردم به خندیدن
)))وضعیت بدی بود،کل سمینار اصلا نمیتونسم بهش نگاه کنم،همینکه چشمهام بهش میفتاد خنده م میخواست بپره بیرون:دی
farzaneh19
عضو جدید
Similar threads
Similar threads
-
-
-
-
-
وقتی کسی را دوست دارید که او شما را دوست ندارد...- شروع شده توسط خیال شیشه ای
- پاسخ ها: 3